شاید شما هم با این موقعیت برخورد کرده باشید که کودک شما کار اشتباهی را انجام دهد و بعد چون کسی شاهد آن نبوده از قبول مسوولیت کاری که کرده شانه خالی کند و حتی به دروغ بگوید که آن را انجام نداده است. خیلی از مواقع والدین مطمئن هستند که کودک شان مقصر موضوع یا انجام دهنده کار اشتباه است اما وقتی با دروغگویی و انکار او مواجه میشوند درمیمانند که چه رفتاری در این شرایط مناسب است؟ آیا باید کودک را هم به خاطر دروغگویی و هم به خاطر کار زشتش تنبیه کرد؟ آیا بهتر است که کودک را وادار به اعتراف کنید تا دروغگویی برای او تبدیل به یک عادت نشود؟ از چه راهی میتوان به این نتیجه رسید؟
پنهانکاری فرزندان تبعات جبران ناپذیری دارد و ممکن است آینده آنان را به مخاطره بیندازد. هنگامی که فرزندان از سنین کودکی با پنهان کاری خو میگیرند ممکن است در نوجوانی و جوانی نیز با همین رویه، اشتباهات کوچک و بزرگ خود را از خانواده پنهان کنند.
مهسا شیر محمدی روانشناس کودک و نوجوان درباره علت پنهانکاری کودکان و نحوه رفتار درست والدین با این پنهان کاری توضیحاتی ارائه داد: اصولا کودکانی که در آستانه دوره نوجوانی قرار دارند ویژگیهای جدیدتری پیدا میکنند و پدر و مادر باید با این ویژگیها آشنا شده و رفتار صحیحی از خود نشان دهند.
وی با بیان اینکه وقتی فرزند پنهان کاری میکند بیانگر این موضوع است که رابطه والد و فرزند آنطور که باید شکل نگرفته است و فرزند پدر و مادر خود را به عنوان افرادی که او را قضاوت نمیکنند نشناخته است. گاهی ممکن است رابطه والد و فرزندی آن جوری که باید بطور امن شکل نگرفته و شناخته نشده است و این موضوع در رفتار و بر اثر تجربه سن کودک به وجود میآید.
شیرمحمدی افزود: شکل گیری رابطه یکی دو روزه رخ نمیدهد و این رفتار اثر تجربه ده ساله است، برخی اتفاقات طبیعی است، وقتی کودک سن کمی دارد همه مسایل رخ داده در مدرسه را برای پدر و مادر تعریف میکند و وقتی بزرگتر میشوند به این نتیجه میرسند که پدر و مادرها امن نیستند و به طور مثال وقتی از شرایط و محیط و نحوه لباس پوشیدن دوستان خود برای پدر و مادر تعریف میکنند با واکنش منفی مواجه میشوند به همین دلیل ترجیح میدهند کمتر مسایل را بازگو کنند.
روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه با بزرگتر شدن کودکان باید بپذیریم که رفتار آنها تغییر میکند ادامه داد: آنها تصمیم میگیرند همه حریم خصوصی را با ما به اشتراک نگذارند و ما باید این موضوع را درک کنیم و وقتی پایههای تربیتی درست شکل گرفته باشد پدر و مادر نباید نگرانی داشته باشند.
وی توضیح داد: برخی رفتارها مانند پنهان کردن دفتر خاطرات جای نگرانی ندارد اما برخی رفتارهای نگران کننده دیگر نیازمند صحبت و گفتوگو است، نوع گفتوگو باید صمیمانه باشد و پدر و مادر باید از نگرانیهای خود برای فرزندشان بگویند و بیان کنند که فرزند راجع به این موضوع صحبت کند و پدر و مادر نیز باید انتقادپذیر باشند. وقتی پدر و مادر در حال صحبت کردن هستند باید از نکات مثبت فرزند نیز تعریف کنند تا فرزند متوجه شود با یک رفتار نامناسب همه کارهای خوب و رفتارهای خوبش زیر سوال نرفته است.
شیرمحمدی افزود: پدر و مادر باید نوعی تنبیه را برای رفتار اشتباه فرزند در نظر بگیرند، این موضوع نیز به رفتار و نوع شخصیت فرزند بستگی دارد. اتاق یک نوجوان حریم خصوصی وی است و پدر و مادر نمیتوانند دستور دهند که اتاق او تمیز شود. اتاق او حریم شخصی است. البته که بهتر است به وی آموزش دهیم اتاق خود را مرتب کند.
مهراندخت پورشایگان، روانشناس کودک و نوجوان در ایناره توضیح میدهد: ابتدا بگذارید این موضوع را تذکر بدهم که وظیفه هر پدرومادری آموزش کودک است و نه تنبیه او. ابزارهای تنبیه و تشویق باید در راستای آموزش کودک به کار گرفته شود نه در جهت تلافی کار بد کودک و دروغگویی او. پس در وهله اول شما باید سعی کنید که کودک را متوجه دروغگویی خود بکنید و به او توضیح دهید که دروغگویی زشتی کار او را دوچندان میکند.
این روانشناس کودک و نوجوان در ادامه گفت: اگر کودک شما به کاری که انجام داده است اعتراف نمیکند و دروغ میگوید نباید با روشهای اشتباه او را وادار به اعتراف کنید. به عنوان مثال، برخی از والدین برای اینکه از انجام کار اشتباه توسط کودک خود مطمئن شوند، اعتماد او را جلب کرده و به او احساس در امان بودن میدهند و میگویند: «اگر فلان کار را انجام دادهای ایرادی ندارد…» تا کودک به کار اشتباه خود اعتراف کند. اما این روش نادرستی برای اعتراف گرفتن از کودک است. زیرا در اغلب موارد والدین سر قولی که دادهاند، باقی نمیمانند و به محض اینکه کودک به کار اشتباه خود اعتراف میکند او را تنبیه و مجازات میکنند. این موضوع اعتماد کودک را نسبت به والدین خدشهدار میکند و باعث منزویشدن و پنهانکاری کودک میشود. از طرف دیگر اگر هم والدین بخواهند به حرفی که زدهاند وفادار بمانند و واقعا انجام آن کار اشتباه را بدون ایراد و اشکال بدانند تکرار آن عمل نادرست برای کودک بیتفاوت میشود.
وی افزود: چون پیش از این والدین به او اطمینان دادهاند که انجام آن کار ایرادی ندارد و تنها باید به انجام آن اعتراف کند. این شیوه باعث میشود که کودک خونسردانه کار اشتباهش را تکرار کند.
پورشایگان به روش درست اشاره کرد و گفت: والدین باید در انتخاب کلمات در صحبت با کودک دقت کنند! به جای جمله قبلی ما میتوانیم بگوییم چون عمدا این کار اشتباه را انجام ندادی و متوجه ضررهای کاری که کردی، نبودی تو را میبخشیم و بعد از اینکه کودک به کار خودش اعتراف کرد میتوانید از او بخواهید که دفعه بعد این کار را تکرار نکند چون این زیانها را دارد و برایش در مورد ناراحتی و ضرری که این کار برای خودش یا اطرافیان ایجاد میکند، توضیح دهید.
روانشناس کودک و نوجوان در ادامه درباره علت دروغگویی کودک توضیح داد: وقتی کودک از قبول اشتباهش سر باز میزند و به اصطلاح زیر بار نمیرود که دروغ گفته و فلان کار را انجام داده و بعد منکر شده است به این علت است که میخواهد عزت نفسش را حفظ کند. در واقع کودک نگران اعتباری است که نزد پدرومادر یا اطرافیان دارد و نمیخواهد جلوی آنها خرد شود. تحسین دیگران و برداشتی که از کودک دارند که تو بچه خوبی هستی… یا خیلی باهوشی و… باعث میشود کودک برای خودش یک جایگاه را در ذهن اطرافیان تصور کند که با برملاشدن اشتباهش این جایگاه ممکن است به کلی فرو بریزد.
وی افزود: کودک نگران این است که ارزشش در نزد پدرومادر کم شود و به همین دلیل دروغ میگوید. این مساله از این جهت اهمیت دارد که در مقابل اشتباهات یا کاستیهای کودک ارزش و اعتبار او را زیر سوال نبریم و در مقابل اشتباهات او واکنش شدید نشان ندهیم. مثل اینکه بگوییم دیگر به تو اعتماد ندارم که دروغ گفتی یا اینکه دیگر دوستت ندارم… این جملات اشتباه است و احساس پنهانکاری و دروغ را در کودک تقویت میکند.
این روانشناس در نهایت تاکید کرد: به جای این برخوردها بهتر است به او بگوییم که تو پسر یا دختر خیلی خوبی هستی و ما دوستت داریم اما اگر به این کار اشتباه ادامه بدهی این ضررها را برای تو و بقیه دارد و به او یاد بدهیم که اگر اشتباهی انجام دادی اما حقیقت را گفتی و به کارت اعتراف کردی ما زودتر تو را میبخشیم تا اینکه اصلا نگویی. با این روش کودک احساس امنیت و آرامش بیشتری میکند و احساس بیارزشی و طرد شدن به او دست نمیدهد.