بسته ویدیویی «تابناک» مجموعهای از ویدیوها عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
حاخامهای صهیونیست روی تانکها در جنگ ۳۳ روزه
«جنگ اسرائیل و لبنان / ۲۰۰۶ Lebanon War» که در اسرائیل به «جنگ دوم لبنان מלחמת לבנון השנייה» و در لبنان به «جنگ ژوئیه / حرب تموز» معروف است، در ایران بیشتر با عنوان جنگ ۳۳ روزه شناخته میشود؛ جنگی که از ۱۲ ژوئیه تا ۱۴ اوت ۲۰۰۶ بین ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان به وقوع پیوست و دامنه آن شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین و سراسر لبنان را دربرگرفت.
پس از رد درخواستهای پیاپی حزبالله لبنان از سوی تلآویو، مبنی بر آزادی زندانیان لبنانی دربند در اسرائیل، نیروهای حزبالله لبنان ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ در مرز لبنان و اسرائیل با وارد شدن به خاک اسرائیل به گروهی از نیروهای زمینی ارتش اسرائیل حمله کردند و دو سه سرباز اسرائیلی را اسیر گرفته و به خاک لبنان انتقال دادند. حزبالله این عملیات را «وعده صادق» نام گذاشته بود.
ارتش اسرائیل بلافاصله برای نجات جان دو سرباز اسیر گرفته شده، اقدام کرد که در نهایت پنج سرباز دیگر اسرائیلی کشته، پنج سرباز دیگر مجروح و پنج شهروند غیرنظامی نیز مجروح شدند. حزبالله لبنان نام این یورش را «پاسخ عادلانه» گذاشت و سیدحسن نصرالله برای بازپس دادن دو سرباز اسیر اسرائیلی پیششرط آزادی چهار عضو حزبالله لبنان را از زندانهای اسرائیل خواستار شد. این افراد عبارت بودند از: سمیر قنطار، نسیم نصیر، یحیی سخاف و علی فراتن.
نیروی هوایی اسرائیل به جهت مقابله حملاتی به زیرساختهای لبنان یعنی جادهها، پلها و فرودگاه بیروت انجام داد که در آن ۴۴ شهروند لبنانی کشته شدند و در ادامه جنگی شکل گرفت که طی آن ۱۱۹ سرباز به همراه ۴۲ صهیونیست دیگر کشته شدند. در مقابل حزب الله اعلام کرد ۵۰ تن از نیروهای این گروه و ۱۱۹۱ شهروند لبنانی به شهادت رسیدند. این نخستین ناکامی اسرائیل در شکست مطلق طرفهای مقابلش در صحنه جنگ در تاریخ این رژیم بود. در جریان این جنگ اسرائیل از بمبهای فسفری و بمبهای خوشهای نیز به کار برد. آسوشتیدپرس در جریان بمباران سنگین اسرائیل، تصاویری را ثبت کرد که نشان میداد، صهیونیستها با نگاهی ایدئولوژیک به این نبرد آمده بودند و خاخامها روی تانکها حین بمباران لبنان دعا میخواندند! این تصاویر را در تابناک میبینید.
حراج اموال همسر دوم محمدرضا شاه
ثریا اسفندیاری بختیاری، دومین همسر محمدرضا شاه پهلوی و ملکه ایران، فرزند خلیل خان اسفندیاری و اوا کارل آلمانی و نوه اسفندیار خان سردار اسعد بود. ثریا پهلوی توسط شمس پهلوی خواهر بزرگ محمدرضا پهلوی برای همسری شاه وقت انتخاب شد. پهلوی که تجربه شکست خورده ازدواج با فوزیه دختر ملک فاروق پادشاه مصر را داشت، در دومین تجربه نیز ناموفق بود و به واسطه آنچه عدم امکان بارداری ثریا عنوان شد، از او جدا شد و با فرح دیبا ازدواج کرد که از نظر اجتماعی، خانوادگی و ظاهری سطحی پایینتر از اسلافش را داشت. ثریا اسفندیاری در ۳ آبان ۱۳۸۰ در ۶۹ سالگی بر اثر سکته مغزی در پاریس درگذشت. ثریا وصیت کرده بود تمامی اموال، حتی آلبومش را به حراج بگذارند و پولش را به صلیب سرخ فرانسه، کودکان عقب مانده فرانسه و سگهای ولگرد پاریس بدهند. پس از مرگش، اموال ملکه سابق در حراجی در پاریس به فروش رسید که از آن ۸.۳ میلیون دلار عاید شد، از جمله لباس عروسی مارک کریستین دیور او ۱.۲ میلیون دلار به فروش رسید. گمان میرود که داراییهای ثریا ارزشی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون یورو داشته باشند که به این مبلغ بایستی ارزش املاک و مستغلات وی نیز اضافه شود. سال ۲۰۱۲ بخشی از جواهرات ثریا در حراجی کریستی لندن به فروش رفت. در این حراجی تنها یکی از انگشترهای الماس وی نزدیک به صد هزار یورو فروخته شد. برخی سعی کردند خود را به عنوان ورثه معرفی کرده و صاحب بخشی از این اموال شوند، اما در نهایت محاکم قضایی اروپا، رای به تقسیم اموال میان سه سازمان خیریه بر اساس وصیت نامه ثریا دادند. تصاویر حراج اموال ثریا که در هشتم خرداد ۱۳۸۱ مصادف با ۲۹ می ۲۰۰۲ است را در تابناک میبینید.
در دوران حکومت آخرین شاه پهلوی ایالات متحده آمریکا به واسطه ضعف شاه موفق شده بود، نفوذی بیش از پیش در ایران پیدا کند. انقلاب اسلامی ایران با سرنگونی رژیم شاه و قطع دست آمریکا از ایران، نه تنها شاه بلکه متحدان آمریکایی آن را نیز به شدت غافلگیر کرد. در این ویدیو که گزارشی است از شبکه انبیسی در سال ۱۹۷۹ اتفاقات از زبان سیاستمداران آمریکایی و عوامل سیآیای روایت میشود. در این گزارش، تحلیل این افراد از دلایل ناکامی آمریکا در ایران را ببنید.
«تورنتو / Toronto» مرکز استان انتاریو و پرجمعیتترین شهر کاناداست. حیات انسانی در منطقه تورنتو یعنی شمال دریاچه انتاریو به حدود ۱۱۰۰۰ سال پیش بازمیگردد؛ زمانی که انسانهای اولیه پس از عصر یخی از سمت جنوب به این سو حرکت کردند، اما ارتباط مستقیم با اروپاییها از قرن هفدهم شکل گرفت و در قرن هجدهم میلادی، فرانسه اقدام به ایجاد مراکز تجاری کوچک در منطقه کرد. بریتانیا در سال ۱۷۸۷ تورنتو را از منطقه میسی ساگا خریداری و به دنبال آن در سال ۱۷۹۳ جان گراوز سیمک معاون فرماندار کانادای شمالی اقدام به ایجاد پستهای نظامی برای حفاظت از امنیت مستعمره در قبال حملات آمریکاییها کرد. او منطقه تحت سیطرهاش را یورک نامید و مرکزیت ایالت را از مرز آسیب پذیر نیاگارا به محل جدید منتقل کرد.
تورنتو در زبان سرخ پوستان محلی به معنی «محل دیدار» است، اما معنی «محلی که درختان در آب میرویند» نیز برای آن ذکر شده است. در سال ۱۸۳۴ ایالت تصمیم به تأسیس شهر تورنتو برای ایجاد تمرکز بیشتر برای ارائه نیازهای جامعه جدید نمود، در حالی که در آن زمان جمعیت به نزدیک ده هزار نفر رسیده بود. رشد جمعیت همچنان ادامه یافت تا سال ۱۸۵۱ که به بیش از ۳۰ هزار نفر رسید. اکثر جمعیت را در آن زمان ایرلندیها تشکیل میدادند. در سال ۱۸۵۳ اولین قطار از تورنتو خارج شد و کم کم شهر شکل گرفت و روابط با همسایگان، لوله کشی آب، سیم کشی برق و ساختمانهای بزرگ عمومی نظیر سنت لورنس هال و کلیسای سنت جیمز بنا نهاده شد.
در اواسط قرن ۱۹ روند صنعتی شدن شهر آغاز شد و به خصوص پس از اتحاد ایالات کانادا، جمعیت ۲۰۸۰۰۰ نفری سال ۱۹۰۱ پس از پیشرفتهای صنعتی، تجاری و آموزشی به ۶۶۷۰۰۰ نفر در سال ۱۹۴۱ رسید. در سال ۱۹۰۴ آتش سوزی بزرگی بخش اعظم مرکز شهر را نابود کرد. این حادثه بیش از ۱۰ میلیون دلار خسارت باقی گذاشت، ولی مجددا بازسازی شد. این امر باعث تصویب مقررات شدید مقابله با آتش سوزی و تشکیل دپارتمان قدرتمند آتش نشانی شد. موزه سلطنتی انتاریو در سال ۱۹۱۲ و سمفونی تورنتو در سال ۱۹۲۲ در رقابت با مونترآل تأسیس شد. اواخر قرن ۱۹ تورنتو میزبان مهاجران جدید از ملیتهای آلمانی، ایتالیایی و یهودیان اروپای شرقی شد و به دنبال آن چینی ها، روس ها، لهستانیها و دیگر اتباع اروپای شرقی به آنان پیوستند. در جریان جنگ جهانی دوم، پناهندگانی از کشورهای ایتالیا و پرتغال بزرگترین گروه کارگری شهر را تشکیل دادند. از سال ۱۹۶۰ و با تصویب مقررات جدید، مهاجران از سراسر جهان به سمت تورنتو روی آوردند و حتی انگلیس زبانهایی از سایر ایالتهای کانادا نیز تورنتو را برگزیدند.
احداث مترو در خیابان یانگ -تورنتو- ۱۹۴۹ به این ترتیب جمعیت تورنتو فراتر از مونترال و در سال ۱۹۷۶ با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر، به مهمترین شهر اقتصادی و فرهنگی کانادا مبدل شد و بسیاری از کمپانیها دفتر مرکزی خود را از مونترآل به تورنتو انتقال دادند. اکنون تصاویری از تورنتو در سال ۱۹۳۷ را میبینید.
این سمبل قلب ♥ امروزه به طور گستردهای در همه جا به عنوان نماد عشق به کار میرود، در حالی که شباهت زیادی به شکل واقعی قلب انسان ندارد؛ اما چطور این شکل نماد عشق شد، چیزی است که در این ویدیو به آن پرداخته شده است.