انجمن مخدرات وطن، در کنار اینگونه فعالیتهای سیاسی، کارهایی در زمینه امور خیریه انجام میداد. اعضای این انجمن، دارالایتامی در خیابان باغوحش (اکباتان بعدی و ملت کنونی) تاسیس و برای تامین هزینههای آن، گاردنپارتی بزرگی ویژه خانمها در باغ عزیزخان خواجه برپا کردند و مبلغ قابلتوجهی بهدست آوردند.
انجمن مبلغ به دست آمده را در زمینی که سپهسالار تنکابنی به آنها هدیه کرده بود، صرف ساختن مدرسهای برای نگهداری و آموزش یتیمان کردند که در آن صد دختر بهصورت رایگان آموزش میدیدند. با گشایش دوره دوم مجلس، به تدریج اوضاع و احوال جامعه به گونهای شد که زنان فعال در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی توانستند بهطور آشکار کارهایی را انجام دهند که یکی از این کارها، روزنامهنگاری و نوشتن مطالب در روزنامهها بود. ضمن اینکه تاسیس و توسعه آهسته اما پیوسته مدارس دخترانه نقش شایانی در بالابردن سطح آگاهی لایههایی از زنان جامعه داشت.
طرحهای مختلف نهادهای فرهنگی و اجتماعی با بهرهگیری از مظاهر غربی و مدرن، به ایجاد تحولاتی در اوضاع اجتماعی زنان انجامید که از جمله این تغییرات در جمعیتها و تشکلهای زنان را میتوان نام برد. حضور بیشتر زنان در کانونهای خیریه رفاهی - بهداشتی و فعالیت گستردهتر آنها که با حمایت و پشتیبانی دولت همراه بود، از جمله فضاهای جدیدی بود که زنان را برای انجام کارهای اجتماعی مشتاقتر میکرد.
در سال ١٣١٤، به دعوت علیاصغر حکمت، وزیر معارف، شماری از زنان فرهنگی به محل دارالمعلمات در خیابان شاهآباد رفتند تا جمعیتی که بعدها نام کانون بانوان را به خود گرفت، تشکیل دهند. با تشکیل کانون، وزارت معارف نیز بر فعالیتهای کانون نظارت میکرد. در اساسنامه کانون بانوان آمده بود:
١ -تربیت فکری و اخلاقی بانوان و تعلیم خانهداری و پرورش طفل مطابق قواعد علمی به وسیله خطابهها، نشریات، کلاسهای اکابر و ....
٢ -تشویق به ورزشهای متناسب برای تربیت جسمانی با رعایت اصول صحی.
٣ -ایجاد موسسات خیریه برای امداد به مادران بیبضاعت و اطفال بیسرپرست.
٤ -ترغیب به سادگی در زندگی و استعمال امتعه وطنی.
فعالیتهای کانون بانوان در امور خیریه فقط در تهران متمرکز نشده بود، بلکه بر اثر حضور تعداد زیادی از زنان در عرصه فعالیتهای اجتماعی، اینگونه کارها گسترش یافت و به شهرهای دیگر کشیده شد. در سال١٣١٤، در واکنش به وضع دلخراش کودکان ولگرد شیراز، یکی از اعضای فعال کانون بانوان شعبه شیراز به نام خانم ریاضی در خانه خود جلسهای تشکیل داد و در آن به کمک دیگر زنان حاضر در جلسه مقدمات برپایی کمیته مرکزی حمایت اطفال و حیوانات را فراهم کرد. در همین نشست هر زنی که در جلسه حضور داشت به عهده گرفت، ۱۰ کودک ولگرد را در یکی از روزهای هفته در خانه خود پذیرایی کند و آنها را با پاکیزگی و بهداشت فردی آشنا کند. در همین جلسه اعلام شد درباره این کارها اقدامات لازم به انجام خواهد رسید:
١ - اجرای نمایش بهنفع دارالمساکین و پرورشگاه
٢ -آگاهی دادن به عامه درباره پرورشگاه و ضرورت مساعدت به این موسسه.
در پایان این جلسه به منظور تهیه لحاف برای١٣٠ نفر از افراد تنگدست، مبلغی پول نقد نیز جمعآوری شد.
گسترش امور خیریه همواره مورد توجه مجمع حمایت اطفال و بانوان شیراز بود. از اینرو مجمع به همکاری با جمعیت شیر و خورشید سرخ شیراز روی آورد که تاثیر قابل توجهی در بهبود وضع کودکان ولگرد وابسته به خانوادههای فقیر برجا گذاشت. مجمع حمایت اطفال بانوان شیراز همچنین با پذیرش مرام جمعیت بینالمللی حمایت اطفال که مرکز آن در سوئیس بود، باعث شد ایران نیز جزو کشورهایی بهشمار رود که در حمایت از حقوق کودکان فعالیت میکردند. از انجمنهای خیریه زنانه، بنگاه خیریه بانوان نیکوکار را میتوان نام برد که به همت اشرفالملوک فخرالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار، بنیانگذاری شد.
فخرالدوله به کمک عدهای از زنان نیکوکار تهران پرورشگاهی راهاندازی کرده بود که در آن از ٧٨ دختر و پسر یتیم نگهداری میشدند. این مکان بعدها به بنگاه خیریه بانوان نیکوکار تبدیل شد و این خانمها با آن شروع به همکاری کردند: جباره فرمانفرما، عزتالملوک فرمانفرما، هما فرمانفرما، رقیه فخرجهان، قدسی عنایت، خانم نورافشار (پایهگذار بیمارستان مسیح دانشوری)، همدم نفیسی و معصومه امینی. این بانوان بنا به قوانینی که برای کار خود تدوین کرده بودند، کودکان بیسرپرست را که در چارچوب مقررات بنگاه قرار داشتند، شناسایی میکردند و زیر پوشش پرورشگاه قرار میدادند. در این موسسه افزون بر برقراری محبت و آرامش، انضباط خاصی حکمفرما بود. کودکان ملزم بودند علاوه بر یادگیری فنون خانهداری، خیاطی و موسیقی، دانشآموزی را از یاد نبرند و بانظم و ترتیب به مدرسه بروند و به پرورشگاه بازگردند.
از مقالهای به قلم الهام ملکزاده، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی