چگونه حرف از فروش پیراهنی میزنی، که در تمام دنیا بخاطر وجودِ قانونِ "کپی رایت" باشگاه ها میتوانند روی درآمدش حساب کنند، اما در ایران، در هر زیرزمینی بدون محدودیت، "کپی برابرِ اصلِ" پیراهن باشگاه و بازیکن را میزنند و هیچ کس هم نمی تواند اعتراضی کند!
آیا اطلاع داری، اصلی ترین منبع درآمدیِ باشگاه ها در اروپا، حق پخش بازی هاست؛ اما در ایران، کل عوایدِ پخش بازی های این تیم ها، به صداوسیمای دولتی میرسد و این دو باشگاه هیچ درآمدی از آن ندارند؟!
شما به عنوان یک مدیر ارشد اقتصادی، برای تعیین قیمت برند، باید این موارد و خیلی موارد دیگر، از قبیلِ درآمدِ باشگاه ها از محلِ فروش بلیط، فضای مجازی و پیامک، دارائی های منقول و غیرمنقول، ترانسفر بازیکن، تبلیغات دور زمین، فروش جلو و عقب پیراهن و... را درنظر میگرفتی و البته مشخص میکردی که میزانِ شفافیتِ حساب ها و مقدارِ بدهی های مالیاتی و داخلی و خارجی و... آنها در چه وضعیتیست!؟ اما در مصاحبه ی مطبوعاتی ات کاملا مشخص است ک نسبت ب هیچ کدام از اینها اشرافی نداشته و دقیقاً مانندِ مردم کوچه و بازار که اطلاعات شان را در دورهمی ها و شایعات و... کسب میکنند، مدیرانِ ورزشی را به بی عرضگی و سوء مدیریت متهم میکنی و با همین ادبیات باعث میشوی عاشقانِ این دو باشگاهِ محبوب وسوسه شده بیایند سهام آنها را خریداری کنند!
البته من هم بی خود حرص میخورم؛ چون واقعیت آنست که دیگر این نوع ژست ها و رفتارها در کشور ما عادی شده و هر کس می تواند بدون زحمت و با رابطه جایگاهی را اشغال کرده و پس از چند روز با سر هم کردنِ یک سری اطلاعاتِ دست و پا شکسته، یک مجمعِ آب دوغ خیار درست کرده و به خوردِ مردم دهد!
فقط بد شانسی شما آینجا بود که ورزش زیادی دیده میشود و مردم کلیاتی از آن را آگاهند، و نمیشود هر چیزی را به آنها غالب کرد!
251251