به گزارش خبرنگار مهر، فاصله گرفتن از جامجهانی هنوز به دو ماه نرسیده که رفتار مربیان، اعضای کادر فنی و بازیکنان ایران فاصله خود با دنیای حرفهای را کیلومترها کرده و هر در سکوت و بیتفاوتی مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان، «غده» سرطانی «بیاخلاقی» و «بیآبرویی» در تار و پود جسم فوتبال نحیف و بیمار ایران رشد کرده است.
مسئولانی که برای «درس گرفتن» و «آموختن» از رویداد بزرگ جام جهانی و انجام کارهای «فرهنگی» بار سفر بستند و از رئیس تا نگهبان مقابل در راهی قطر شدند، این بار هم مثل همه سفرهای دوره گذشتهشان نشان دادند که سفرشان برای پرکردن اوقات فراغت بوده و «پوچ» و «بی خاصیت» به دل این فوتبال «بیصاحب» برگشتند.
اتفاقاتی که در دیدار پرسپولیس و فولاد رخ داد سربازکردن غده سرطانی است که سالهاست تن رنجور و بیمار فوتبال ایران را آزار میدهد و مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ به جای جراحی و ترمیم آن نشستهاند و تماشا میکنند تا مرگ آن فرا برسد و بر پیکر بیجانش فاتحه بخوانند.
حکمهای انضباطی که صادر میشود و ظاهرا «ته» برخورد مسئولان فوتبال با خاطیان است، بیشتر به یک منبع درآمد «جیب پرکن» برای فدراسیون و سازمان لیگ تبدیل شده تا عاملی بازدارنده برای تکرار اتفاقاتی که آبروی فوتبال را برده است.
دسته گلها و روبوسیهای ابتدای بازی که در حین و پایان بازی جایش را به کتککاری و فحاشی میدهد مدتهاست چهرهای «کاذب» از اخلاق و رفتار ورزشی در فوتبال را به نمایش گذاشته و هر روز «تصنعی» بودن آنها بیشتر از گذشته چهره زشت خودش را به علاقمندان نشان میدهد و مسئولان فرهنگی باشگاهها، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هم تماشاگری بیش نیستند و ظاهرا از این «زد و خوردها» لذت هم میبرند!
همه کار فرهنگی سازمان لیگ فوتبال خلاصه شده در مراسم ابتدای بازی و تقدیر از چند نفر که بیشتر برای به دست آوردن دل فلان نهاد و فلان مسئول انجام میشود و آنچه فراموش شده انجام کار فرهنگی «اثرگذار» در فوتبالی است که بیشتر از همیشه به «اخلاق» و «فرهنگ» پهلوانی و ورزشی نیاز دارد.
این «لکه» زشت و بدقواره مثل غدههای سرطانی در جسم این فوتبال رخنه کرده و مثل اسید به جان رشتهای افتاده که سالانه میلیاردها تومان در آن نصیب دلال و مدیر و مربی و مسئول و ... میشود اما هیچ عایدی معنوی و «حظ بصری» برای مردم و طرفداران ندارد.
پرسیدن این که «چه کسی باید جلوی این آبروریزی و افتضاح را بگیرد؟» هم دیگر تکراری و خسته کننده شده چرا که سالهاست از سوی رسانهها، کارشناسان و دلسوزان فوتبال مطرح میشود اما هر چه بیشتر پرسیده میشود، بیتوجهی و پاسخ ندادن مسئولان به آن بیشتر میشود.
پس دیگر نباید پرسید، باید دنبال نهاد و سازمانی گشت که بیاید و «یقه» بالا تا پایین فدراسیون و سازمان لیگ را بگیرد و بپرسد که در این فوتبال چه میکنید که نه تیم ملی «اخلاقمدار» دارید نه باشگاه «فرهنگی - ورزشی». نه مربیانتان بویی از رفتار و اخلاق «دهداری و دهداریها» برده اند نه ورزشکارانتان ردی از اخلاق و معرفت «تختی و تختیها» در وجودشان دیده میشود.
باید بیایند از بالا تا پایین فوتبال بپرسند که با این هزینههای میلیاردی و دریافتیهای کلانتان چه میکنید که نه تیم ملی طلسم سالها قهرمان نشدن در آسیا را شکسته و نه تیمهای باشگاهیتان. نه کار فرهنگی تاثیرگذار در این فوتبال میکنید و نه «عُرضه» برخورد با «عربده کشها» و «لاتهای ورزشی» را دارید.
آنهایی که عشق و دلخوشیشان این فوتبال است از دست شما باید به کجا و کدام نهاد پناه ببرند که این کورسوی امیدشان قطع نشود و بتوانند برای دقایقی هم که شده از دیدن فوتبال لذت ببرند. این مردم باید چه کنند تا دیگر «عربده کشی» و «توهین» و «بی اخلاقی» را در این فوتبال نبینند؟
مسئولانی که در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و کمیتههای فرهنگی باشگاهها نشستهاند، تا قبل از آنکه دیر شود و جنازه این فوتبال بیمار را بر دوش بکشند، فکری کنند و از «شعار» دادن و «شو» بازی کردن دست بردارند و قدمی بردارند که خدا و خلق خدا از آنها راضی باشد.