به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، تقویم به همان روزی میرسد که قرار بود پیر جماران از سفر بازگردد و باز هم ذهنم را روانه آن روز تاریخی میکنم تا قدم به قدم مردم در مسیر فرودگاه مهرآباد تا دانشگاه تهران گام بردارم؛ از نخستین ساعات روز همراه مردم به سوی مسیر اعلام شده میروم اما جمعیت فراتر از تصورم بود و انگار من دیرتر از بقیه به جمعیت رسیده بودم، شب قبل هزاران نفر بدون اعتنا به حکومت نظامی، در اطراف میدان آزادی و بهشتزهرا(س) خوابیده بودند تا از نزدیکترین محل بتوانند امامشان را پس از سالها تبعید ببینند.
حین حرکت نه فقط با نگاه به جمعیت که حتی با نگاه به کف خیابان هم تعجب میکنم؛ خطوط سفید وسط خیابانها شسته شده و بی غبار و تا کیلومترها پوشیده از گلهای رنگین است و به یاد ندارم که تا کنون چنین صحنهای را به چشم دیده باشم.
علاوه بر شور و شوق مردم حاضر در خیابان، با اعلام خبر پخش زنده بازگشت امام(ره) جانی تازه به مردمی که در خانه نشستهاند منتقل شده و اینطور که مردم برای هم تعریف میکنند ظاهراً به کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون اجازه داده شده تا مراسم استقبال امام را پخش کنند و آنها نیز با پشتکاری قوی، کاری را که هفتهها وقت میگرفت، در عرض چند ساعت انجام دادند تا چشم مردم در خانه هم به جمال آن سید نورانی روشن شود.
تلویزیونهایی که از خشم مردم شکسته شد
افراد حاضر در محوطه فرودگاه سر به هوا مشغول نگاه کردن به آسمان هستند و منتظرند هواپیمای ایر فرانس در زاویه نگاهشان قرار بگیرد و بالاخره ساعت ۹:۲۷ میرسد و امام خمینی(ره) در میان شادی، هیجان و نگرانی مردم قدم به خاک ایران میگذارد؛ جمعیت داخل فرودگاه وصف ناشدنی است و اشکها و لبخندها حکایت از پایان فراق چندین ساله داشت؛ امام(ره) سوار بر ماشین به سمت سالن فرودگاه میروند و با ورودشان به سالن «آن پریشانی شبهای دراز و غم دل، همه در سایه گیسوی نگار آخر شد».
قرار بود مردم، پشت سر ماشین حامل امام(ره) گام بردارند و به سمت دانشگاه تهران بروند اما موج جمعیت به قدری است که امام با هلکوپتر راهی بهشت زهرا(س) میشوند، در طول مسیر هیچشخصی متوجه مسافت طولانی نیست و با همان اشک چشمهایشان میدوند و انگار میخواهند اولین نفری باشند که به بهشت زهرا(س) میرسند و در برابر جایگاه امام میایستند.
در این سفر تاریخی تنها هستم و قرار شد خانوادهام در اصفهان به مسجد حکیم یا مسجد سید بروند و پخش مستقیم ورود امام(ره) را از تلویزیون بینند اما وقتی به خانه برگشتم تعریف میکردند که به محض آنکه گوینده شروع به خواندن شعارهای فرودگاه کرد، تصویر قطع شد و جای آن را سرود شاهنشاهی و تصویری از شاه گرفت و همان موقع هزاران دستگاه تلویزیون توسط مردم خشمگین شکسته شد و کسانی که به امید دیدن این گزارش پای گیرندههای خودنشسته بودند به خیابانها ریختند.
به تهران باز میگردم، ساعتها طول کشید تا میان این کاروان میلیونی به مقصد برسیم و بیش از صدها هزار نفر در بهشت زهرا(س) به انتظار مانده بودند؛ همه جا پر بود از جوانانی که از ساعتها پیش جا گرفته بودند تا صحنههایی از این استقبال تاریخی را ببیند؛ شنیدهام که قرار است تیم حفاطت در بهشت زهرا(س) را جامعه معلمان اصفهان تشکیل دهند اما در بین جمعیت کم و بیش افرادی را میدیدم که کارت جامعه معلمان را با مهر آیتالله خادمی به سینه دارند و حضور آنها بین این جمعیت به هرچه میخورد جز جمعیتی برای حفاظت! و همین لحظات بود که متوجه شدم سیل جمعیت انتظامات را با خودش برده و موقع سخنرانی امام(ره) هم آنچنان محافظتی در کار نبود.
در آن لحظات امام خمینی(ره) سخنرانی تاریخی خود را در حضور میلیونها شنونده مشتاق شروع و بیان میکنند که شورای انقلاب به زودی دولت موقت را تعیین خواهد کرد و این دولت عهدهدار تشکیل مجلس موسسان و ریاست جمهوری است: قرار است که امام(ره) پس از سخنرانی در بهشت زهرا برای اقامت و دیدار با مردم به مدرسه علوی بروند؛ خیال که محدودیت ندارد و بعد از مراسم بهشت زهرا(س) خودم را به آنجا میرسانم.
بسیاری از مشتاقان به امید از نزدیک دیدن امام(ره) در خیابانها و کوچههای اطراف مدرسه اجتماع کردند و تا شب مدرسه مملو از جمعیت است و از سمتی این خبر اعلام میشود که با بازگشت امام(ره)، روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه با انتشار اعلامیه ای به تحصن خود پایان دادند.
پایان پیام/۶۳۱۲۵