نگاهی به «ابلق» | نیمی تاریک و نیمی روشن/جای خالی مسئله غیرت و مصلحت در سینمای بالای شهر

خبرگزاری تسنیم چهارشنبه 15 بهمن 1399 - 17:29
ابلق دوراهی مصلحت و حقیقت را زنانه و سنتی-ایرانی و به گونه‌ای به تصویر کشیده است که غیرت و حیا فدا نمی‌شوند و برای همین فیلم آبیار با نگاهی منصفانه با سینمای عرف ما تفاوت پیدا می‌کند.

خبرگزاری تسنیم-حمید صنیعی‌منش: جوهر بی‌قرار زنانه فیلم‌های آبیار در کارنامه او هر بار در فیلمی در قامتی تجسم پیدا کرده است. یک بار در دختر جوان  که در کشاکش اتفاقی که با خانه همسایه پیدا کرده است در فیلم «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیک‌ترند» تصمیم و دستپاچگی یک زن را در موقعیتی سخت نشان می‌دهد، یک بار در قامت مادر شهیدی که سال‌ها است چشم انتظار فرزند است در «شیار 143» صبر و ایستادگی و تسلیم رضای خدا شدن، بار دیگر در دختر کوچکی آرزوها و رویاهای یک زن را در فیلم «نفس» می‌بینیم و بار دیگر در «شبی که ماه کامل شد» سرسپردگی به تقدیر را که تمام این اوصاف هرکدام به نوعی در زن ایرانی نمودهای روشنی دارد.

آبیار این بار در ابلق وجهی دیگر از زندگی زنانه و دنیای آنها را انتخاب کرده است که حکایت متفاوت‌ و حساس‌تری نسبت به دیگر آثار او دارد. در ابلق ماجرای تقابل و رویارویی ملتهب حقیقت و مصلحت دیده می‌شود؛ کارزاری که هرکس با آن شاید یکبار در زندگی روبرو شده است. میدانی حساس که زنان به نوعی با آن برخورد می‌کنند و مردان نوعی دیگر. خانم آبیار نیز وجه زنانه را به صورت طبیعی و مانند دیگر آثارش انتخاب کرده است.

سینما , فیلم , جشنواره فیلم فجر , سی و نهمین جشنواره فیلم فجر ,

نمایی از ابلق

زنی به نام راحله با بازی الناز شاکردوست در محله‌ای حاشیه‌نشین با همسری بیکار و بدهکار  اما باطنی مهربان و خانواده دوست به نام علی با بازی هوتن شکیبا مورد تعرض داماد خانواده همسرش به نام جلال با بازی بهرام رادان قرار می‌گیرد که این اتفاق باعث درگیری میان همسرش و داماد خانواده که عموم افراد شهر از کنار او روزی می‌خورند می‌شود و همین تصمیم زن را برای گفتن حقیقت سخت‌تر می‌کند. راحله می‌داند که همسر غیرتی‌اش در صورتی که از احساس بد جلال باخبر شود قیامت می‌کند و حتماً جلال را می‌کشد. جلال یک بار مخفیانه به حریم راحله وارد شده اما اتفاقی نیفتاده است؛ راحله سکوت می‌کند تا جنجال نشود. بار دیگر جلال پایش را بیشتر در حریم او می‌گذارد و این بار راحله با زخمی که روی دستش می‌گذارد نشان می‌دهد که چه شده است. علی دیوانه روانه محله می‌شود تا انتقام بگیرد و محل شلوغ می‌شود. از اینجا به بعد محله زورآباد مانند دادگاهی می‌شود که باید در آن حقیقت عیان شود اما حقیقتی که می‌تواند زندگی و هستی همه از جمله خود راحله را نابود کند. راحله بر سر دوراهی مصلحت و حقیقت گیر می‌کند و اینجا ابلق یعنی سیاه و سفیدی که استعاره‌ای است از چرخ روزگار که نیمی روشن و نیمی تاریک است رخ می‌دهد. زندگی زنان حاشیه‌نشین و در کل تمام آدم‌های این روزگار همین است نیمی روشن و نیمی تاریک.

حقیقت فدای مصلحت می‌شود تا کاخ زندگی فرو نریزد و چرخ آسیاب متوقف نشود. راحله برای اینکه حیای او و عفتش لکه‌دار نشود دست روی مسئله‌ای بسیار سطحی که در جو زنانه حاکم است می‌گذارد: حسادت به زندگی زن جلال که از امکانات بهتری برخوردار است. راحله اینجا عاقلانه مسیر بهتری را انتخاب می‌‌کند و با هوشمندی هم دامن خود را از لکه‌دار شدن حفظ می‌کند و مصلحت جمع را رعایت می‌کند و این یعنی ابلق؛ چرخ فلک که تاریک و روشن دارد و روزی روشن است و روزی تاریک.

نکته مهم دیگر فیلم این است که موش‌های کثیف فیلم که در زیر معابر زندگی می‌کنند استعاره‌ای از امثال جلال است که حتی اگر شهر سم‌پاشی شود باز هم در زیر پوست جامعه‌ هستند.

سینما , فیلم , جشنواره فیلم فجر , سی و نهمین جشنواره فیلم فجر ,

نمایی از ابلق

اما فیلم نرگس آبیار برای بیان این واقعه به سمت حاشیه شهر رفته است. نگاهی بر سینمای ایران حاکم شده که لحظات حساس و ملتهب باید در این بخش از جامعه ساخته شود و از بیان آن در بالای شهر جلوگیری می‌شود زیرا اشاره‌ای کوچک به این مسائل خلاف نگاه سرمایه‌داری سینمای ایران است و سازنده باید بداند که بعد از آن احتمال سانسور و بایکوت همیشگی را پیدا خواهد کرد. این می‌شود که ابلق همراه با همان فضای چرک و کثیف حاشیه‌های شهر تهران بیان می‌شود.

این نکته یعنی فضاسازی چرک و مسموم شهر دنباله روی همان نگاه روشنفکری شده است که زندگی در این دیار را چرک و خالی از ارزش می‌داند. قرار گرفتن این سبک فیلمسازی در کنار محتوای درست و ارزشمندی که فیلم به طور روشن می‌خواهد بیان کند فیلم را دچار تناقض کرده است.  سبک سینمایی با مکتب فکری و محتوا با هم زنجیروار ارتباط دارند و همدیگر را می‌سازند و تکمیل می‌کنند. این سبک در سینمای ما خصوصاً در این 10 سال که به صورت چشمگیری  رواج پیدا کرده است، پیام و سخنی از جنس دیگری که ابلق می‌گوید دارد: تردید و شکی که بر تمام اندیشه و زندگی مخاطب سرریز می‌شود و او را منحط و افسرده می‌کند.

سینما , فیلم , جشنواره فیلم فجر , سی و نهمین جشنواره فیلم فجر ,

نمایی از ابلق

البته نمی‌توان از این حقیقت گذشت که آبیار در تولید هنرمندانه برخورد و فضای شهر را با آن حس و شور دیدنی نمایان کرده است. بازی‌های خوب فیلم درخشان است و فیلمبرداری روی دست در صحنه‌های درگیری و فرار دیدنی است. تدوین فیلم خصوصاً در لحظاتی که جلال به خانه علی و راحله برای تصمیمی شوم رفته است نفس‌گیر شده و از این نظر قابل تحسین است.

  خانم آبیار در تمام فیلم‌هایش به طور روشن تلاش کرده است تا زندگی زنان حاشیه‌‌نشین و یا بومی‌ها را در کانون دید خود قرار دهد که این یکی از نکات مثبت سینما است که یک نفر دغدغه‌اش روی زنان اقشار دیگر است. اما جای زن طبقه متوسط و بالا شهری در سینمای او خالی است و معلوم نیست که نگاه زنانه او درباره دیگر اقشار جامعه چگونه است؟

انتهای پیام/

منبع خبر "خبرگزاری تسنیم" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.