به گزارش همشهری آنلاین - در بیانیه خاتمی که گویی همسو با بیانیه براندازانه موسوی از یک اتاق فکر سرچشمه میگیرد، خاتمی مانند فتنه ۸۸ کوشیده است، از دوگانه چماق و هویج، دومی را برگزیند تا به زعم خود با بیانیه چماقگونه موسوی مرزبندی کرده باشد، اما کیست که نداند اولی دنبال براندازی نرم است و دیگری دل در گرو سخت آن دارد. چنانکه در فتنه ۸۸ کرد.
خاتمی در بخشی از این بیانیه، بی آنکه به نقش خود و دیگر سران فتنه در انتخابات سال ۸۸ بپردازد، از حاکمیت خواسته است به تنشها و درگیریها پایان دهد و حصر را بردارد. حال آنکه تاکنون نه وی و نه دیگر سران فتنه حاضر نشدهاند به واسطه ظلمی که به کشور روا داشتند، از پیشگاه ملت عذرخواهی کنند. اگرچه بارها و بارها در محافل خصوصی و پستوهای حزبی اعلام کردهاند که در انتخابات ۸۸ تقلبی صورت نگرفته است.
خاتمی به سیاق همه اصلاحطلبان که، چون در قدرتاند، مدافع وضع موجود و، چون خارج از آن شوند بر کرسی روشنفکری تکیه میزنند و مخالف وضع موجود میشوند، عصبانیت خود را در بیانیهاش آشکار کرده و ضمن زیر سؤال بردن ساختارهای قانونی نظام اسلامی، از جمله شورای نگهبان قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام و نهادهای نطامی، خواستار تجدید نظر در این ساختارها شده و این درست همان جهتگیریای است که در بیانیه میرحسین موسوی با ادبیاتی تندتر بیان شده است. از این روست که باید گفت روح حاکم بر این دو بیانیه براندازی و عبور از نهادهای قانونی جمهوری اسلامی است. منتها یکی به روش نرم و دیگری به روش سخت. از این روست که باید گفت این خاتمی و موسوی دو روی یک سکهاند.