به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، دوشنبه ۱۷ بهمنماه سال ۱۴۰۱ سیمرغ سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در نصفجهان هم به پرواز در آمد و این رویداد سینمایی هفت روزه کارش را در اصفهان آغاز کرد. امسال دو سالن سینمای فلسطین و پردیس سینمایی ساحل برای اکران مردمی و سینما سپاهان برای اکران هنرمندان و اصحاب رسانه معرفی شدند و اولین فیلم اکران شده برای هنرمندان و اصحاب رسانه «هفت بهار نارنج» به کارگردانی فرشاد گلسفیدی بود که در سانس ۱۸:۳۰ به اکران گذاشته شد.
برنامه اکران سینما سپاهان
برای حضور در سینما سپاهان باید از میان چهارباغ و هیاهوی همیشگیاش که این روزها به پرچمهای سه رنگ ایران هم مزین شده گذر کرد؛ هر سه سینمای فلسطین، ساحل و سپاهان در همین محدوده هستند و از قبل انتظار فضاسازی متنوع نه در سطح شهر بلکه حداقل در طول چهارباغ از میدان امام حسین(ع) تا میدان انقلاب را داریم اما انتظارات ما با واقعیت همخوانی ندارد.
با گذر از چهارباغ و ورود به سینما سپاهان به تماشای «هفت بهار نارنج» فرشاد گلسفیدی نشستیم.
روند کند فیلم و شاید خستهکننده برای برخی، با داستان شیرینش مخاطب را وادار به ادامه تماشای فیلم میکند، بازی درخشان علی نصیریان هم در این شیرینی کام مخاطب از تماشای هفت بهارنارنج بیتاثیر نیست؛ اثر فرشاد گلسفیدی، روایتی است از داستان فراموشی و عشق، پیری و شیفتگی و استادی که دست و پا میزند تا عشقش را برای خود نگه دارد.
با اتمام فیلم، تماشاگران کاملا به دو دسته تقسیم میشوند، عدهای ناراضی بودند و یکی از هنرمندان که حین خروج از سالن درحال صحبت با دیگران بود، دیدگاهش راجع به «هفت بهار نارنج» را اینطور بیان کرد: زیباترین فیلمی بود که تا به حال دیدم، احساساتی که فیلم داشت عالی بود و از هر نظر آن را دوست داشتم.
هفت بهارنارنج
وی درباره استقبال هنرمندان از این فیلم و جشنواره فجر اصفهان گفت: اطلاعرسانی برای این دوره از جشنواره برای ما هنرمندان خوب نبود و اگر همکارم به من نمیگفت من اصلا متوجه نمیشدم که جشنواره کجا و چطور برگزار میشود.
در کنار وی فریدون شهبازی، تهیهکننده و بازیگر ایستاده که او هم صحبت این بازیگر را تایید میکند و میگوید: سالها بود که چنین فیلم پراحساسی را ندیده بودم و از دیدن آن لذت بردم زیرا اکثر فیلمها کلیشهای است ولی این فیلم روح من را جلا داد، هرچند که خیلیها آن را درک نکردند.
وی در ادامه تاکید میکند: این فیلم وجود یک عشق را در سن بالا به تصویر کشید که برخلاف نظر عموم مردم هرچه سن بالاتر میرود، عشق برای شخص بیشتر معنا میشود و حفاظت از عشق برایش مهمتر میشود.
شهبازی از رعایت نکات تخصصی در فیلم میگوید: از نظر فنی ایراد خاصی نداشت و درنهایت چیزی که باید میرساند را رساند؛ بستگی به درک مخاطبان از این فیلم دارد اما من به نسبت سن و سال خودم چیزی را که باید از آن درک میکردم، دریافت کردم.
این تهیهکننده و بازیگر افزود: بازی آقای نصیریان که اصلا جای حرف نداشت و با تمام وجودش کار کرد و این تلاشش باعث میشود که مخاطب لذت بیشتری از فیلم ببرد البته مخاطب اول فیلم مردم هستند چون مردم هستند که به فیلم و هنرمندان جایگاه میدهند، اگر به مردم به خوبی اطلاعرسانی نشود اتفاقی که باید برای فیلمها پیش بیاید، رخ نمیدهد.
به سراغ جوانترهای جمع میرویم و از عشق کهنسالیِ «شمسِ» هفت بهار نارنج میپرسیم، محمد بزرگ، نویسنده حوزه سینما میگوید: آقای گلسفیدی فیلمبردار بوده و اتفاقات این فیلم، قاببندیها و نماها نشان از همین موضوع دارد که نقش نصیریان به خوبی درد درون یک فرد سالخورده را ملموس میکرد.
وی افزود: البته یک جاهایی کنار قشر سالخورده ایستاده و گاهی از آنها جدا شده است و این انفکاک باعث کاهش انسجام فیلم میشد.
بزرگ در خصوص استقبال مردم و هنرمندان تصریح کرد: افردی که در ساخت این فیلم دخیل هستند اغلب جوان هستند و امید دارند که این اثر دیده و منجر به یک اتفاق فرهنگی شود، از این رو انتظار میرود که قشر هنرمند و مخاطبان خاص استقبال بیشتری را داشته باشند تا این آشتی بین اهالی هنر و جوانان بیشتر شود.
این نویسنده حوزه سینما معتقد است که باید در کنار سینماها بسترهای هنری و سینمایی مانند «سینما تک» برپا شود تا نوجوانان و جوانان با مشاهده آثار سینمایی، دغدغه فیلم و سینما پیدا کنند.
ناراضیها از فیلم هم کم نبودند، محمد علی شیروانی، مدیر عامل موسسه تولید فیلم میلاد سپاهان با اشاره به روند کند فیلم اظهار داشت: فیلم مناسب تلویزیون است نه سینما و در تحمل تماشاگر سینمایی نمیگنجید؛ موضوع فیلم با وجود اینکه یک مسأله اجتماعی است که در دوران کهولت سن رخ میدهد و البته نشان میدهد که راه برونرفت از فراموشی مطالعه و درگیر ذهن است.
وی ادامه داد: از سویی دیگر پایانبندی فیلم نیز نامعلوم است و انتظار تماشاگر متفاوت از آن است و حتی چراهایی در ذهن مخاطب ایجاد میشد که بیجواب مانده که برای نمونه چرا همسر پیرمرد به کما رفته است.
شیروانی گفت: برای بالابردن کیفیت و استقبال مردم باید جلسات نقد و بررسی هم همراه فیلم برگزار شود.
به دلیل ساعت برگزاری و حضور درخشان علی نصیریان، هفت بهارنارنج فیلم اصلی شب اول پرواز سیمرغها در آسمان نصف جهان به شمار میآید و فیلم دوم آه سرد است.
فضای فیلم آه سرد با فیلم قبلی متفاوت است و داستانش با آزاد شدن مردی از زندان آغاز میشود، مردی که قاتل همسرش بوده است؛ دیالوگهای متعدد و پیچیده آن را درست در مقابل هفت بهار نارنج قرار میدهد و باعث میشود که تماشاگران شب اول جشنواره فیلم فجر اصفهان یک مجموعه کامل را به تماشا بنشینند.
شب دوم جشنواره، اقبال بیشتر هنرمندان به فجر
شب دوم جشنواره فیلم فجر با سه فیلم کار خود را آغاز کرد و با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که استقبال هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه از شب گذشته بهتر شده بود.
روایت ناتمام سیما، شماره ده و جنگل پرتقال، سه فیلم اکران شده در سالن سینما سپاهان بود که با رضایت و استقبال هنرمندان و اصحاب رسانه هم همراه بود.
استوار اکبری چهره اصلی فیلم شماره ده است که به اسارت نیروهای عراقی درآمده و در زندانی به نام قفس امن قرار گرفته است؛ این فیلم برگرفته از ماجرایی واقعی در دوران هشت سال دفاع مقدس است، جایی که استوار اکبری برای فرار از زندان به کمک ۲ اسیر دیگر نقشه میکشد.
شخصیت اصلی فیلم که از سکانسهای ابتدایی فیلم نیز به دنبال فرار از دست نیروهای عراقی است، در نهایت موفق به فرار از قفس امن میشود و ادامه داستان رقم میخورد.
اسدالله بابایی، طراحی صحنه و بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر در گفتوگو با خبرنگار فارس پس از تماشای فیلم اظهار داشت: فیلم خوبی بود گرچه در این فیلم، به سایر مسائل اردوگاهی و اسرا پرداخته نشده بود اما آن را دوست داشتم.
وی ادامه داد: دولت عراق افرادی که تخصص داشتند و اسیر میشدند را پیدا میکرد و به دنبال فلج کردن جمهوری اسلامی و استفاده از تخصصها آنها را وادار به کار میکرد.
بابایی تصریح کرد: انتظار داشتم جشنواره امسال از شور و حال دیگری برخوردار باشد و تعداد بیشتری از هنرمندان حضور داشته باشند اما گویی سعی شده تا بیشتر بچههای سینما فیلم ببینند اما باید بچههای تئاتر یا سایر هنرها هم حضور میداشتند.
هیچ هنرمندی هنر را تحریم نمیکند
وی ادامه داد: هیچ هنرمندی هنر را تحریم نمیکند و مشکلات باید با گفتوگو حل شود، تحریم در هنر جایی ندارد و همه فرزندان یک خانواده هستیم،.
آخرین فیلم، «جنگل پرتقال» بود که در سانس ۲۱ اکران شد و گاهی خنده و گاهی حرص تماشاگران را در طول فیلم در میآورد؛ داستان «سهراب»، هنرمندی که دوست داشت آنچه توصیف میکند، میبود و نه آن چه که بود!
تلنگرهایی که جنگل پرتقالِ صدرعاملی، به مخاطب میزد کم هم نبود و از یکی نبودن حرف و عمل تا مراعات نکردن حال دیگران از سوی سهراب را به طرز هنرمندانهای به نقد کشید.
دو شب از جشنواره فیلم فجر اصفهان گذشت و لازم است اطلاعرسانی و فضاسازی بیشتری از وضعیت اکران فیلمها و سیزدهمین دوره جشنواره اصفهان در ایام باقیمانده صورت بگیرد، هر چند انتخاب سینماهای فلسطین، ساحل و سپاهان برای اکران فیلمها امکان بهتری برای عموم مردم به ویژه اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه به منظور تماشای فیلمها فراهم کرده است.
پایان پیام/۶۳۱۱۹/آ