امروز، چهارشنبه ۱۹ بهمن، میروسلاو بلاژویچ سرمربی سابق تیمهای ملی ایران و کرواسی، پس از طی دورهای بیماری در ۸۷ سالگی دار فانی را وداع گفت.
او در زمانی که هدایت تیم ملی را بر عهده داشت، یحیی گل محمدی را در تیم خود داشت. با یحیی گل محمدی درباره این درگذشت و خاطراتی که با بلاژویچ داشت گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
یکی از ستاره های آن تیم و آن نسل شما بودید، یک مقدار از بلاژویچ برای ما می گویید؟
من خیلی از بازی های تیم ملی که در کارنامه دارم را مدیون آقای بلاژویچ هستم، ایشان اگر به یک بازیکن اعتقاد داشت هیچوقت اعتمادش را از دست نمی داد. این درس بزرگی برای من شد، همین که خیلی از جوان های خوبی را با همین روش توانست به فوتبال معرفی کند. انسان شریفی بود، من از اتفاقی که افتاد بسیار ناراحت شدم و فکر می کنم کلا فوتبال دنیا یک مربی بسیار خوب را از دست داد و انشالله روحش شاد باشد.
سبک مربی گری او با شما متفاوت است، شاید تنها مربی آن زمان بود که لب خط شلوغ کاری می کرد و حتی برای اولین لقب سیاه باز را به او داده بودند، این ویژگی هایی که داشت در تمرین ها چه طور بود؟
شاید در فوتبال ایران با توجه به اطلاعاتی که به او داده بودند این روش را انتخاب کرده بود، من فکر نمی کنم در کشورهای دیگر که مربی گری کرده بود این روش را انتخاب می کرد. در هر صورت فوتبال ایران را خوب می شناخت، فوتبال ایران بر مبنای احساسات و انگیزه است. من فکر می کنم با بازیکنان طوری رفتار می کرد که انگیزه زیادی به آن ها بدهد. از اسم و نام آن ها بسیار خوب استفاده می کرد . البته بعضی ها از این شیوه ناراحت بودند که این شیوه فوتبال است. در هر صورت تاثیرات خوبی روی فوتبال ایران داشت و کسی بود که برانکو را به فوتبال ایران معرفی کرد و از وجود برانکو در فوتبال ایران بسیار استفاده کرد . نه فقط در سالی که بود، بلکه در سال های دیگر هم تاثیراتش در فوتبال ایران دیده شد.
شاید حق آن تیم این بود که به جام جهانی برود، بازی با منامه و اتفاقات تلخ آن روز چه طور بود؟ علی دایی می گغتند یک هفته طولانی و حواشی آن جا تاثیر گذار بود، گفتند مهم ترین اتفاق یک هفته آن جا ماندن بود، نظر شما چیست؟ آن نسل چرا نتوانست به جام جهانی برود؟
ما در آن دوره شایسته ترین تیم برای صعود بودیم و شاید اگر بازی رفت با بحرین در تهران را می بردیم کارمان به بازی آخر نمی کشید. یک گل صحیح هم من زدم و داور آفساید اعلام کرد، شاید اگر آن بازی را می بردیم اصلا کار به آن جا نمی کشید. در هر صورت ما باید یک بازی را هر طور شده می بردیم. یک سری اتفاقات دست در دست هم دادند، برخی بازیکنان و اتفاقاتی که افتاد، در مجموع در آن بازی تمرکز خوبی نداشتیم و نتیجه خیلی بد شد. ولی ما می توانستیم طوری بازی کنیم که اتفاقات خوب بی افتد و کار به بازی آخر نکشد.
یکی از تلخ ترین خاطرات این نسل مشترک اشک های شما بعد از آن گل است، شاید آن بازی با ایرلند هم حق برد داشتیم، شما هم دیر گل زدید و باز هم با اشک های شما همه گریه کردیم. بعد آن درواقع دیدار خداحافظی شما هم با بلاژویچ بوده است درست است؟
بله، داشتم ساک خودم را جمع و جور می کردم که خارج شویم. یک خاطره ای است که همیشه در ذهن من هست، بلاژویچ را در راهرو هتل دیدم و من را کشید کنار و خیلی با من صحبت کرد، گفت این اتفاقات فوتبالی می افتد، همیشه هست، راهت را ادامه بده، نا امید نشو. خیلی از من تشکر کرد و من را بغل کرد و من را دلداری داد. آن آخرین دیدار ما بود و دیگر بعد از آن نتوانستیم هم را ببنیم. برای خود من به صورت شخصی تاثیرات بسیار مثبتی در زندگی ورزشی و حرفه ای داشت.
این که به او می کفتند سیاه باز به نظرات توهین به او بود؟
من از این کلمه و این لقب خوشم نمی آمد و دوست نداشتم به او بگویند. این روش مربی گری او بود و برخی ها این برداشت سیاه بازی را از او داشتند. این برخورد روان شناسی خودش بود. در این وضعیت چند نفری هم هستند که از این برخورد ها خوششان نیاند و این طبیعی است و حق داشتند.