قهرمانان اصلی این مرز و بوم مردم هستند/ ایستاده چون کوه!

خبرگزاری فارس شنبه 22 بهمن 1401 - 15:29

خبرگزاری فارس-طیبه جواهری: همین چند ماه پیش بود که شعارهای هنجار شکنانه در گوشه و کنار شهرها به گوش می‌رسید، البته که بلندگوی رسانه‌های معاند کمکی بود برای عناصر فتنه تا این صداها را بلندتر از آنچه واقعیت دارد منتشر کند. حمایت‌هایی که از این آشوب‌ها شکل گرفت واضح بود، از سلبریتی‌هایی که سواد سیاسی و رسانه‌ای نداشتند تا گروهی که زیر پرچم دشمن برای چند دلار سعی کردند کشور را به چالش بکشانند.

خیلی نگذشته بود داستان وکالت آقایان به راه افتاد ‌و فیل پهلوی یاد هندوستان کرده بود! همین چند مورد کوتاه اما عمیقی که برایتان نوشتم کافی است تا اهمیت راهپیمایی ۲۲ بهمن و چهل و چهارمین انقلاب اسلامی را ضریب بدهد و چشم دشمنان را به مسیرهای راهپیمایی بدوزد تا شاید امسال امید واهی آن‌ها مبنی بر عدم حضور و حمایت مردم از حکومت متبرک انقلاب اسلامی رنگ واقعیت به خود ببخشد. البته که زهی خیال باطل...

روایت من از نگاه یک خبرنگار ضد ایران؛

زمانی که برای حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن حاضر می‌شدم با خودم قرار گذاشتم که از نگاه یک رسانه معاند شرایط را بسنجم و مثل او حتی شده با کمی بدجنسی و سیاه‌نمایی جشن پیروزی انقلاب را ببینم و بنویسم. به خیابان رفتم از لحظه ابتدایی که مردم هنوز به صورت کامل جمع نشده بودند. با خودم گفتم الان بهترین فرصت است تا از همین جمعیت اندک تصویری ثبت کنم و به عنوان عدم استقبال مردم ثبت کنم.

جلوتر می‌روم چند پسر نوجوان پرچم را روی دوش انداخته‌اند و خنده کنان به سمت محل تجمع در حرکت هستند، « چیزی که باید به آن بپردازم این است؛ حتما اگر به راهپیمایی نمی‌آمدند از تحصیل منع می‌شدند!» جلوتر می‌روم و خطاب به آن‌ها می‌گویم؛ مجبورتون کردن که بیاین راهپیمایی ؟ یکی از آن‌ها که تصور کرده بود حتما شوخی م گرفته با خنده گفت، اجبار؟ به من اشاره کرد و ادامه داد:«حتما خودتونم مجبورید که الان بااین قیافه ناراحت اینجا حاضرین؟»، توضیحی ندادم و فقط با سر اشاره دادم که بله من مجبورم! نگاهی ترحم برانگیز به من انداخت گفت: «اما من و دوستانم برای جشن انقلاب اومدیم، این پرچمی هم که همراه ما میبینی اصالت و هویت ماست که حاضریم جونمون رو هم براش بدیم، شاید شما درست می‌گی مجبوریم، چون عاشق این کشور هستیم و عشق هم تاوان داره، وگرنه کی تو این سرما میاد تو خیابون راه بره؟ ما داریم برای عشقمون قدم برمیداریم»

حرفی برای گفتن نمانده بو،گد، خداقوتی گفتم و از آن‌ها فاصله گرفتم. در ادامه مسیر پسر بچه ای را که از کول پدرش پایین آمده بود نظرم را جلب کرد، به سمتش رفتم و به او شکلات تعارف زدم، قبول نکرد و با زبان بچگانه اش گفت « باباجونم گفته از کسی خوراکی نگیرم». نتوانستم لبخندم را پنهان کنم، بهش آفرین گفتم و ازش سوال پرسیدم: باباجونت گفته که بیای راهپیمایی بگی مرگ بر آمریکا؟ ، اسم آمریکا که آوردم اخماش رفت تو هم و گفت:«بابام گفته اگر آمریکا نبود الان من دوچرخه داشتم، باباجونم میگه تخسیر اوناس که من نمی‌تونم اسباب بازی قشنگ بخرم!» پدرش که ناظر صحبت‌های ما بود بالاخره سکوتش را شکست و خطاب به من گفت«خانم محترم اگر ما می‌گوییم مرگ بر آمریکا و یا برای دیگر کشورهای ظالم و مستکبر مرگ حواله می‌کنیم، منظور و مقصود ما همان تعبیر مقام معظم رهبری است، مرگ ما بر سیاست‌های ظالمانه و سران استکبار است نه مردم آن کشور‌ها، مرگ بر آمریکا نشان دهنده مخالفت ما با سیاست کثیف و ظالمانه سران این کشور است.»

از آن‌ها تشکر کردم و به راهم ادامه دادم، جمعیت هر احظه بیشتر و بیشتر می‌شد، چشمم را به دنبال ساندیس و یا توزیع نذری و خیرات چرخاندم، چیزی ندیدم؛ اینجا خبری از ساندیس هم نبود که سوژه ام باشد!

با خودم فکر می‌کنم اگر از این عهد و پیمان ۴۴ ساله ملت ایران و جمهوری اسلامی خبر نداشتم، تجدید بیعت مردم را چگونه تعبیر می‌کردم، اصلا چه دلیلی دارد که برای کشور دیگری مرگ می‌خواهند؟ زنی که با ویلچر خود را به جمعیت نزدیک می‌کرد و یا خانم میانسالی که عصا به دست شتابان سعی داشت همراه دیگران قدم بردارد، با دیدن هر یک از این‌ها صدها سوال در ذهن من پدیدار می‌شد؛ کم کم داشتم حق می‌دادم که رسانه‌های معاند درک این عشق و اتحاد ملی برایشان سخت و دشوار است.

 

سعی کردم با خانمی که عصا به دست دارد همراه شوم، از او سوال پرسیدم، خانم شما با این شرایط اذیت نمیشید؟ نگاهش مرا معذب کرد، تصور می‌کنم سوالم را اشتباه پرسیدم و یا شاید از سوال من ناراحت شد، ادامه می‌دهم: ببخشید منظورم این است کمکی از من برمی‌آید؟ لبخندی زد و گفت «نگران نباش ناراحت نشدم، عادت کردم که توضیح بدهم، حالا من از شما سوال می‌پرسم، مگر من عضوی از این کشور و ملت نیستم؟ چرا نباید به راهپیمایی بیایم؟ اگر این انقلاب نبود من به جای عصا دست گرفتن باید روی ویلچر می‌نشستم، من قدردان پیشرفت و اقتدار ایران هستم»

 

بیشتر از این او را خسته نمی‌کنم، سرما حس لامسه‌ام‌ را تحلیل برده است، حتما جمعیتی که دیگر شمارش از دستم در رفته است این سرما را احساس نمی‌کردند که اینگونه محکم و با اقتدار قدم برمی‌داشتند، نمی‌توانستم ذهنم را از لبخند روی صورت حاضرین در راهپیمایی که نشان از رضایت قلبی آن‌ها برای حضور در این مسیر داشت خالی کنم، اینجا بر خلاف شرایطی که در فضای مجازی از سوی رسانه‌های معاند منتشر می‌شود، همه چیز خوب است.

شاید من هم به سبک رسانه‌های معاند باید بگویم «حامیان حکومت ایران اسلامی امسال نیز بهار انقلاب را جشن گرفتند، این چهل و چهارمین جشن انقلاب اسلامی است، به گفته رسانه‌های حامی حکومت صدها هزار نفر در استان البرز در این راهپیمایی شرکت کردند تا با امام و انقلاب بیعت کنند!»

این روزها قهرمان اصلی مرز و بوم مقدس ما همان مردمی است که سر بزنگاه‌ها پا در میدان می‌گذارند و با صلابت و قدرت خود نشان می‌دهند در جنگ ادراکی-فرهنگی و روایی هم پیروز میدان خواهند بود و فضاسازی‌ بیگانگان هیچ تاثیری در تصمیم و اقدام آن‌ها نخواهد داشت؛ مردم بازهم آمدند و دشمن ذلیل‌تر از همیشه بازماند.

با خودم فکر می‌کنم به تعداد نفراتی که در این راهپیمایی باشکوه و تجدید بیعت با امام و انقلاب حاضر شده اند علت و برهان وجود دارد که باید پای این حکومت و انقلاب ایستاد، هزاران هزارن طرز تفکر با قومیت‌های مختلف سیاسی و جغرافیایی آمدند تا آنان که چشم طمع دارند به این مرز و بوم انگشت حیرت به دندان بگیرند و احسنت به این ملت که ایستاده اند همچون کوه استوار و همچون سرو بلند قامت...

پایان پیام/

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.