یکی از کتابهای معروفی که توانسته در بازار کتاب ایران ماندگار باشد، رمان «یک عاشقانه آرام» نوشته نادر ابراهیمی است. این رمان سالهای طولانی است که چاپهای مختلفی خورده و در دست نسلهای مختلف کتابخوانان ایرانی دست به دست شده و خوانده شده است. این رمان از سه فصل تحت عناوین «پیش از آن واقعه بزرگ»، «در قلب آن واقعه» و «آن سوی واقعه» تشکیل شده است. فصل دوم دربرگیرنده بخشهای «این هفته، از یکشنبه...»، «دوشنبهها»، «سهشنبهها»، «چهارشنبهها»، «پنجشنبهها»، «جمعهها» و «شنبهها» است. کتاب «یک عاشقانه آرام» در سال ۱۳۵۷ میگذرد. مردی گیلانی که معلم ادبیات است و اهل سیاست، در سفری به آذربایجان به دختری آذری با نام عسل علاقهمند میشود. هر دو انقلابی هستند و در سابقه فعالیت سیاسی با یکدیگر اتفاقنظر دارند.
آنها مجبورند خانهبهدوشی را تحمل کنند و زندگی پر از اتفاق آن دو که بنا بر عشق است پیش میرود. مرد گیلانی با نوشتن نامههای عاشقانه به همسرش سعی دارد زندگیشان دچار روزمرگی نشود. در بخشی از این رمان در صفحه ۱۱۴ میخوانیم: «بعضیها را دیدهام که از «وقت کم» شکایت میکنند. آنها میگویند: «حیف که نمیرسیم. گرفتاریم. وقت نداریم. عقبیم...». اینها واقعا بیمار خیالبافیهای کاهلانه خود هستند. وقت، علیالاصول، بسیار بیش از نیاز انسان است. ما، وقت بیمصرفمانده و بوی ناگرفته بسیاری در کیسههایمان داریم: وقتی که تباه میکنیم، میسوزانیم، به بطالت میگذرانیم. بسیاری از ما میتوانیم پنج برابر، ده برابر، یا بیش از آنچه کار میکنیم، کار کنیم، یاد بگیریم، بیافرینیم، تغییر بدهیم.
انسان شهری، عجیب در بیکارگی و بطالت فرو رفته است: بهانهجویی، وراجی، شوخیهای مبتذل خجالتآور، ولگردیهای بدون عمق، وقتکشی، خوابهای طولانی پیرکننده... و همیشه در انتظار حادثهای غریب و دگرگونکننده: اگر نه معجزهای، دستکم کرامتی... و ناگهان حل شدن جمیع مشکلات... اما این نوع برخورد با زندگی، فقط تباه کردن زندگیست...». کتاب «یک عاشقانه آرام» نادر ابراهیمی نخستین بار در سال ۱۳۷۴ نشر یافت و بهتازگی چاپ هفتادم آن را نشر روزبهان منتشر کرده است. کتاب صوتی آن نیز به روایت پیام دهکردی و آهنگسازی کریستف رضاعی توسط نشر نوین کتاب گویا در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.