برترینها: همانطور که در تقویم، روزی به نام زن وجود دارد و آن را جشن می گیریم، لازم است موضوعاتی که باید در مورد آن ها و سلامت شان صحبت شود را نیز مورد توجه قرار دهیم:بیماری روانی. چرا وقتی در مورد بهداشت روان صحبت می شود، آن را بر اساس جنسیت تقسیم می کنیم؟
جنبه های بسیاری از سلامت روان و بیماری های روانی وجود دارد که مخصوص زنان است و کسانی که در حرفه بهداشت روان کار می کنند، از لحاظ بالینی و آزمایشات دارویی به آن توجهی نمی کنند.
در نظر گرفتن نیازهای منحصر به فرد زنان، در موثر بودن سلامتی آن ها مهم است.
بیماری های روانی شایع در میان زنان
1- زنان نسبت به مردان 2 برابر بیشتر با اضطراب مواجه می شوند.
طبق نظریه انجمن اضطراب و افسردگی:اضطراب، زنان را با دو برابر سرعتی بیشتر از مردان تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین افسردگی در زنان بیشتر دیده می شود. همچنین در جامعه ای زندگی می کنیم که زنان در عوامل اقتصادی - اجتماعی مانند تحصیلات، درآمد، شغل و سلامت جسمی تساوی کامل با مردان ندارند.
2- در زنان اختلالات خوردن بیشتری تشخیص داده شده است.
افراد در هر جنسیتی مستعد ابتلا به اختلالات خوردن هستند اما در زنان احتمال بی اشتهایی، پرخوری عصبی یا اختلال در خوردن نسبت به مردان بیشتر است (حدود دو سوم افراد مبتلا به این اختلال، خانم هستند).
۳- علائم ممکن است به طور متفاوت در زنان بروز کنند.
علائم بیماری روانی زنان می تواند کاملا متفاوت از مردان باشد. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است که علائم اضطراب ممکن است در زنان بارزتر باشد (تا حدودی به این دلیل که در جامعه به زنان"اجازه" ابراز احساسات را می دهند در حالی که برای مردان ممکن است حمل بر ناتوانی و ضعف آنان تلقی شود ). وقتی نوبت به افسردگی می شود زنان بیشتر درگیر آن می شوند در حالی که مردان سعی می کنند خود را از مسائلشان منحرف کنند.
۴- زنان بیشتر افکار خودکشی در سر دارند.
در حالی که مردان بیشتری بر اثر خود کشی می میرند اما زنان بیشتری نیز تلاش می کنند تا جان خودشان را بگیرند و به زندگیشان پایان دهند، به همین دلیل میزان افسردگی در زنان بیشتر است.
۵- زنان بیشتر اختلال استرسی پس از حادثه را تجربه می کنند.
طبق نظریه انجمن ملی بیماری های روانی، زنان دو برابر بیشتر از مردان دچار اختلال استرسی پس از حادثه می شوند. بر اساس آمار، 10 درصد از زنان در برخی از دوره های زندگی خود با این مشکل مواجه می شوند در حالی که در مردان این عدد فقط 4 درصد است.
دلیل این مشکل آن است که احتمالا زنان انواع خاصی از آسیبات چون تجاوز جنسی، هتک حرمت و خشونت خانگی را ممکن است تجربه کنند که مردان کمتر در معرض آن قرار می گیرند (گرچه این آسیبات برای همه ممکن است رخ دهد).
۶- مشکلات بهداشت روانی زنان با سرکوب اجتماعی آنان پیچیده شده است.
همان طور که قبلا هم به آن اشاره شد، مسائل مربوط به بهداشت روانی که زنان با آن روبرو هستند به دلیل آسیب های خاص جنسیتی، ناملایمات و کلیشه هایی که بر آن ها وارد می شود پیچیده تر خواهد شد.
این مسائل به همراه بیماری های روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرسی پس از حادثه و سایر موارد، یک میدان جنگ روانی ایجاد می کند که پیمایش آن بسیار دشوار تر می شود.
۷- زنان ممکن است مسائل مربوط به پس از بارداری را تجربه کنند.
زنان ممکن است مسائل مربوط به بهداشت روان مرتبط با سیستم تولید مثلی خود مانند افسردگی پس از زایمان، اختلال دیسفریک قبل از قاعدگی یا مسائل مربوط به یائسگی را تجربه کنند که این مشکلات را مردان هرگز تجربه نخواهند کرد.
۸- تعصبات جنسیتی بر چگونگی دریافت کمک به زنان تاثیر می گذارد.
قدمت این مشکل به یونان باستان برمی گردد که زنان در صنعت بهداشت روان مغفول مانده اند. به عنوان مثال:در مکالمات روزانه و رسانه ها، زن ها معمولا کم هوش تر و بی نظم خطاب می شوند. در حالی که رفتارهای مشابه در مردان نیز وجود دارد.
نکته:
موارد بهداشت روانی زنان مهم است. آن ها برای درمان تنها به یک مکالمه توسط فردی آموزش دیده و دارای مدرک و حرفه ای نیاز دارند. اکنون فرصتی برای شروع احساسی خوب است.