یک منبع ناشناس که اصالتا اهل عربستان سعودی است اما در حال حاضر در استرالیا در تبعید به سر میبرد با اشاره به جمال خاشقجی ، روزنامهنگار و منتقد سعودی که در سال ۲۰۱۸ کشته شد و سازمان سیا تایید کرد که دستور قتل او را بن سلمان داده بود، به یکی از برنامههای تلویزیون ایبیسی گفت: «وقتی درباره محمد بن سلمان حرف میزنم، علنا مضطرب میشوم. دستانم خیس عرق و بدنم داغ میشود. این خود جنگ اعصاب است... شما همیشه باید نگران این باشید که این فرد مبادا بخواهد به شما آسیب بزند. اعضای خانواده بنده در عربستان هستند. من نمیخواهم برای کسی دردسری درست کنم و نمیخواهم نگران این باشم که به جمال خاشقجی دیگری تبدیل شوم. مردم سراسر جهان مورد هدف قرار میگیرند، اما هیچ راه و روش رسمی وجود ندارد تا ارتباط آن را با دولت سعودی ثابت کنند و در واقع یک ترس مداوم نسبت به این موضوع برقرار است.»
برای افرادی مثل این منبع ناشناس، بن سلمان یک "قاتل" است و برای دیگران "خیال پرداز" ، اما مساله غیرقابل انکار این است که بن سلمان یکی از "قدرتمندترین" افراد در خاورمیانه است. بنابراین، این شخص چگونه به چنین قدرتی رسید و این برای عربستان سعودی و سایر کشورها چه معنایی دارد؟
«کارن الیوت هاوس» خبرنگار آمریکایی و سردبیر سابق روزنامه وال استریت ژورنال که بیش از چهار دهه درباره محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی نوشته و چندین بار با او مصاحبههایی داشته است، این بار در گزارشی نوشت: «محمد بن سلمان معروف به امبیاس (MBS) در سال ۱۹۸۵ متولد شد. پدرش ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان ۵ پسر بزرگتر از زن سومش دارد که یکی از آنها محمد بن سلمان است. پسران دیگر پادشاه عربستان درگیر زندگیهای شخصی خود هستند؛ اما محمد در کنار پدر ماند و با او به هرجایی میرفت تا اینکه روابط میان این پدر و پسر عمیقتر شد.
محمد بن سلمان در ریاض به دانشگاه رفت و در سال ۲۰۰۷ مدرک حقوق خود را دریافت کرد؛ به عبارتی او در عربستان سعودی هم قوانین اسلامی و هم قوانین سکولار را فرا گرفت. اندکی بعد، وی مشاور پدرش شد؛ اما این ماجرا یک دریانوردی راحت و آسان برای بن سلمان تلقی نشد. از سالهای ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۵، عربستان سعودی توسط برادر ناتنی سلمان به اسم پادشاه عبدالله رهبری میشد. در آن دوران محمد بن سلمان به خاطر رفتار اشتباهش به عنوان یک شاهزاده جوان منزوی شد. وی در نهایت به قدرت رسید و به نحوی خواست این قدرت خود را به نمایش بگذارد که "ببینید من اکنون در راس قدرتم!"
اما سوال این جاست که آیا بن سلمان یک جوان "لوس و بدعنق" بود؟ درواقع این حسی است که ما دریافت میکنیم. شاید بتوان گفت لوس و بدعنق اما بن سلمان شدیدا میل به قدرت دارد؛ به عبارتی او همیشه میل و عطش زیادی به قدرت داشته است. اما در سال ۲۰۱۵ همه چیز عوض شد. هنگامی که پادشاه عبدالله درگذشت، سلمان جانشین او شد و پادشاه جدید فورا پسرش را به عنوان وزیر دفاع کشور منصوب کرد.
پس از گذشت چندین ماه، محمد بن سلمان در امور یمن مداخله و جنگی را در این کشور آغاز کرد. بیش از ۳۰۰ هزار تن از جمله ۱۱ هزار کودک چه به صورت مستقیم از طریق حملات هوایی و چه به صورت غیرمستقیم توسط بیماری و گرسنگی در این جنگ کشته شدند. بیشک این یک فاجعه انسانی قلمداد شده است.
به گفته عفو بینالملل، تمامی احزاب درگیر در جنگ یمن با مصونیت قضایی به نقض حقوق بشر و قوانین بینالمللی ادامه دادند.
گرائم وود، نویسنده آمریکایی و نویسنده مجله "آتلانتیک" که با خود محمد بن سلمان هم مصاحبه کرده، گفت که یکی از اقدامات اولیه او انجام اقدامی "خارقالعاده" بود.
در سال ۲۰۱۷، محمد بن سلمان نسبت به آنچه مشتاق بود، ترفیع گرفت. در اصل او صدها افراد قدرتمند عربستان سعودی از جمله اعضای خاندان سلطنتی را در هتل ریتز کارلتون زندانی کرد. وی پس از دستگیری اعضای خانوادهاش و شهروندان برجسته این کشور به تک تک آنها سر زد و گفت که شما "دستان پاکی نداشتهاید و آلوده و فاسد هستید و اکنون باید بدهیهای خود را صاف کنید." برخی از این افراد تا هفتهها در این هتل زندانی شدند و طبق برخی از ادعاها حتی شکنجههایی هم انجام شده بود.
وود معتقد است که محمد بن سلمان میخواست به همه ثابت کند که در حال "پاکسازی" کشورش است زیرا همه آگاه بودند که عربستان سعودی دچار فساد بزرگی شده بود.
اقدامی که به باور الیوت هاوس، بن سلمان تلاش میکرد تا یک کلانتر جدید در شهر ایجاد کند و تا زمانی که پادشاه نشده، کلانتر خودش است.
شاید بزرگترین اتفاق در زمان قدرت بن سلمان، دست کم از نگاه جامعه بینالمللی، در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۱۸ رخ داد؛ درست هنگامی که جمال خاشقجی، روزنامهنگار و ستوننویس روزنامه واشنگتن پست و منتقد سعودی وارد کنسولگری عربستان در استانبول شد و پس از آن به قتل رسید.
الیوت هاوس بر این باور است که این قتل "توجیهناپذیر" بوده و نمیتواند تصور کند که چطور یک شخص "باهوشی" مثل محمد بن سلمان میتواند دستور قتل چنین کسی را صادر کند.
وود هم اشاره کرده که ایالات متحده آمریکا علنا اعلام کرد که محمد بن سلمان مسؤول قتل خاشقجی بوده است. البته بن سلمان در مصاحبهای با وود به طرز عجیبی مدعی شده که خودش در کل ماجرا یک "قربانی" بوده است. بن سلمان طی این مصاحبه گفته بود: ببین، حق و حقوق بنده در اینجا نقض شده است زیرا جهان ادعا میکند که من یک قاتلم.
این منبع ناشناس که ابتدای این گزارش هم به او اشاره شد، دست کم میداند که مورد "خشم و غضب" سعودی قرار گرفتن، چه احساسی دارد. یک روز در عربستان سعودی به این فرد ناشناس گفته شد که اقداماتش برای مقامات این کشور "غیرقابل قبول" است.
وی با ترس و واهمهای نهادینهشده از دولت عربستان سعودی گفت: یک روز ناگهان توسط اداره امنیت کشور فراخوانده شدم و دریافتم که فورا باید کشور را ترک کنم. در عرض ۲۴ ساعت خیلی سریع بدون خداحافظی از خانوادهام عربستان سعودی را به مقصد استرالیا ترک کردم. من دائما مراقب هستم و چشم و گوش خود را خوب باز میکنم؛ البته که این قضیه دیگر بخشی از زندگی عادی من شده است.
علیرغم داستانهایی نظیر جمال خاشقجی و این فرد ناشناس، محمد بن سلمان همچنان در کشورش به ویژه میان افراد جوان جامعه از "محبوبیت بالایی" برخوردار است. البته نباید فراموش کرد که این اتفاق به دلیل اصلاحاتی است که او در کشورش انجام داد؛ از جمله این اقدامات میتوان به گشایش سینماها، رانندگی زنان، آزادی حجاب و برچیده شدن پلیس اخلاقی اشاره کرد.
این فرد ناشناس ساکن در استرالیا معتقد است که جوانان زیادی در عربستان سعودی "عاشق" محمد بن سلمان هستند. آنها عاشق بن سلمان هستند زیرا صرفا میخواهند به کنسرت بروند و یا افرادی هستند که برای تماشای فیلمهای مورد علاقه خود در سینما باید به دوبی و بحرین سفر میکردند. برای مثال، پلیس اخلاقی رشته تربیت بدنی را برای زنان ممنوع کرده بود زیرا معتقد بود که چنین رشتهای زنان را نابارور میکند؛ اما اکنون زنان نه تنها در این رشته تحصیل بلکه در رقابتهایی هم شرکت میکنند و حتی در خیابانها به رقص مشغول هستند.
الیوت هاوس گفت: به عقیده بنده بن سلمان با این کار خارجیها را هم به لحاظ پول و هم به لحاظ ذهنی جذب کشور خود میکند تا عربستان سعودی را مدرن کند. بن سلمان خواستار کنترل کامل جامعه است زیرا از هرگونه انقلاب و خیزش داخلی میترسد.
بن سلمان در حال پیشبرد "چشمانداز ۲۰۳۰ سعودی" است که شامل اصلاحات اقتصادی و پروژه توسعه شهری میباشد.
وود معتقد است، هنگامی که این چشمانداز به یک واقعیت بدل شود، بعید میداند افراد زیادی در جایگاه و مقعیت خوبی باشند که بخواهند بن سلمان – مردی که جاهطلبی شدیدی دارد – را سرنگون کنند.
فرد ناشناس تبعیدی در استرالیا گفت: «بن سلمان میخواهد به عنوان مردی که پلیس اخلاقی را منحل کرد و به عنوان مردی که کشورش را از دوران تاریک خارج کرد در یادها و خاطرهها باقی بماند. او در آینده پادشاه میشود و همچنان حکمرانی میکند. تا جایی که ممکن است برای خود و کشورش پول و ثروت به دست میآورد. اما هیچ چیز در عربستان سعودی مشخص نیست و خود بن سلمان این مساله را خوب میداند. او برای حفاظت از خود، دورش را با مزدوران و افرادی که پولهای بسیار بسیار بسیار زیادی به آنها پرداخت میکند، احاطه کرده است. گفتن اینکه دقیقا چه اتفاقی رخ خواهد داد، دشوار است اما موقعیت شبیه به فیلم "بازی تاج و تخت" در دوره مدرن میباشد.»