در حالیکه آمریکاییها تلاش می‌کنند تا از طریق رسانه‌های غربی عامل افزایش تنش میان دو کشور جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا را دولت مرکزی در پکن معرفی کنند، فواد ایزدی رشد سیاسی و اقتصادی چین را عامل اصلی این تنش می‌داند. همچنین این تحلیلگر مسائل آمریکا معتقد است که سفر یک مقام ارشد آمریکایی بعد از ۲۵ سال به تایوان و مجهز کردن آن، علت افزایش تنش‌های اخیر میان این دو کشور است.
فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا، درباره افزایش تنش میان چین و آمریکا گفت: همانطور که مقامات آمریکایی اذعان کرده‌اند، چین از نظر اقتصادی و سیاسی در حال رشد است و این ظرفیت را دارد که جایگزین آمریکا شود. آنها گفته‌اند ما این اجازه را به چین نخواهیم داد. بایدن گفت تا زمانی که من رئیس جمهور آمریکا هستم اجازه نخواهم داد چین جای آمریکا را در دنیا بگیرد.
وی افزود: هدف آمریکا در حال حاضر کند کردن رشد سیاسی و اقتصادی چین است. چینی‌ها هم این موضوع را متوجه شده‌اند. با اینکه پکن علاقه‌ای به درگیری با واشنگتن نداشت، اما این اتفاق افتاده است. به این دلیل که آمریکاییها تلاش کردند تا با چین درگیر شوند. آمریکاییها برای درگیر شدن با چین پروژه‌هایی را تعریف کرده‌اند. از جمله پروژه‌ای که آنان در تایوان پیگیری می‌کنند. تایوان هزاران سال است بخشی از خاک چین بوده و آمریکاییها تلاش دارند تا آن را از خاک چین جدا کنند.
این تحلیلگر مسایل آمریکا با اشاره به موارد تحریک چینی‌ها توسط آمریکاییها، عنوان کرد: سفر نانسی پلوسی رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا و دیگر مقامات آمریکایی به تایوان نشان از این دارد که واشنگتن می‌خواهد که به پکن فشار وارد کند. علاوه بر این در آمریکا رقابتی میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان وجود دارد که کدام یک بیشتر ضد چین هستند.
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه موضوع هدف قرار دادن بالن‌های چینی هم در راستای تحریک این کشور است، تصریح کرد: اگر روابط عادی‌تری میان این دو کشور برقرار بود، چنین اتفاق نمی‌افتاد. در روزهای نخست، که بالن بر فراز خاک آمریکا دیده شد، جمهوری خواهان بایدن را تحت فشار قرار دادند برای آنکه آن را سرنگون کند. بایدن هم در پاسخ گفت که با توجه به اینکه این بالن روی شهرها حرکت می‌کند، هدف قرار دادن آن ممکن است، به افرادی آسیب برساند. همچنین دموکرات‌ها به موضوع بالن‌ها در زمان ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا اشاره کردند و گفتند آن زمان ترامپ آن را مورد هدف قرار نداد.
وی با اشاره به تقابل میان آمریکا و چین اظهار کرد: با توجه به سطح تقابل میان آمریکا و چین به نظر نمی‌رسد که روابط این دو کشور به حالت عادی برگردد و روابط آنان در سال‌های آینده پرتنش خواهد بود. این تقابل یکی از شاخص‌های تعیین‌کننده در نظم نوین جهانی است. تقابل میان آمریکا و چین فرصت‌هایی را برای جمهوری اسلامی ایجاد می‌کند که باید از آن استفاده کرد.
ایزدی با بیان اینکه چینی‌ها قصد تقابل نظامی با آمریکاییها را ندارند، گفت: ارتش چین، ارتش قدرتمندی است و در برابر حمله نظامی از خود به خوبی دفاع می‌کند. آمریکا هم نمی‌تواند در برابر پیشرفت چین کار زیادی انجام دهد. چرا که آمریکا یک کشور روبه افول بوده و چین هم رو به رشد است. گرچه این امکان وجود دارد که آمریکاییها با اقداماتی که انجام می‌دهند، بتوانند برای مدت کوتاهی جابجایی قدرت را برای مدت کوتاهی به عقب بیاندازند، اما مسیر حرکت به نفع چین است.
وی با اشاره به تاریخ جهان یادآوری می‌کند: از ابتدای تاریخ مکتوب تا سال ۱۸۵۰ چین بزرگترین اقتصاد دنیا را داشت. از سال ۱۸۵۰ که برخی از دولت‌ها توانمندی‌هایی را برای خود کسب کردند، چین قدرت گذشته خود را از دست داد. در این برهه از زمان به نظر می‌رسد که دنیا در حال برگشتن به حالت عادی خودش است. چین در حال رسیدن به رتبه یک اقتصاد دنیا است. کشورهای غربی هم در حال افول هستند و ثروت و قدرت از غرب به شرق در حال انتقال است. این حرف من نیست، اگر به گزارشات سالیانه کنفرانس امنیتی مونیخ نگاهی بیاندازید، متوجه می‌شوید که این موضوعات را مورد تأکید قرار داده‌اند. حتی نهادهای اطلاعاتی آمریکا هم به این موضوع اذعان می‌کنند.
عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با اشاره به پرواز بالن‌های چینی بر فراز خاک آمریکا بیان می‌کند: چینی‌ها معتقد بودند که بالن‌های هواشناسی از مسیر خارج شده و بر فراز خاک آمریکا قرار گرفته است. به همین سبب نسبت به سرنگونی آن اعترض کرده‌اند. با توجه به اینکه چینی‌ها و آمریکاییها هر دو مجهز به ماهواره هستند، به این وسیله از یکدیگر جاسوسی می‌کنند. موضوع جاسوسی رسمی میان کشورها است که همیشه وجود داشته است. اما واقعیت تا کنون مشخص نشده است.
ایزدی معتقد است دست گذاشتن غیر معمول رسانه‌های غربی بر روی بالن‌ها چینی که در گذشته هم وجود داشته به این دلیل است که مقامات آمریکایی برای پوشاندن ضعف‌های خود تلاش دارند تا افکار عمومی به سمت دشمن خارجی سوق دهند و عنوان می‌کند: آمریکاییها با این شیوه در حال فرافکنی هستند. مشکلات داخلی در آمریکا در حال افزایش است. اگر آمریکا حالت عادی و طبیعی داشت به این موضوعات جزیی اهمیتی نمی‌داد. دشمن تراشی روش تغییر افکار عمومی در آمریکا است.
