علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، در چهار ماه اخیر کاراکتری کاملا متفاوت با چهره همیشه ورزشیاش داشته است. او اگرچه پیشتر هم در رخدادهای اجتماعی و سیاسی تلاش کرده جانب مردم را نگه دارد و همواره با گوشزدکردن به مسئولان بخواهد شرایط جامعه بهتر شود، در ماههای اخیر سیاستهای خبرسازتری در پیش گرفته و بارها در صفحه مجازیاش در اینستاگرام تلاش کرده درباره اتفاقات ایران صحبت کند.
واضح است که وقتی شخص محبوبی مثل علی دایی وارد چنین جریانی میشود همیشه عدهای ناراحت شوند و در تلاش باشند علیه او جبههگیری کنند. درباره علی دایی تا به حال یکی، دو اتفاق جنجالی رخ داده که هرکدام در نوع خود، سروصدای زیادی به پا کرده است. اولی مربوط به اوایل اعتراضات در ایران است. او که به همراه خانواده از استانبول در حال بازگشت به تهران بود، با ضبط پاسپورتش در فرودگاه امام خمینی مواجه شد. اتفاقی شوکهکننده که باعث ناراحتی بیش از اندازه علی دایی شد.
اگرچه قرار شده بود او برای پیگیری ضبط پاسپورتش به دادگاه برود، ولی چند روز بعد، مقامات قضائی به این مورد واکنش نشان داده و گفتند که رفتار مناسبی با علی دایی نشده است. در نتیجه پاسپورت او بدون آنکه علی دایی نیاز داشته باشد به دادگاه برود، در اختیارش گذاشته شد. آن زمان در آستانه برگزاری جام جهانی بود و انتظار میرفت که دایی به عنوان یکی از چهرههای سرشناس از سوی فیفا به قطر دعوت شود، اتفاقی که رخ داد، ولی علی دایی با انتشار یک بیانیه در اینستاگرامش نوشت که دعوت به قطر را رد کرده و در چنین اوضاعی تصمیم گرفته کنار مردم ایران حضور داشته باشد.
همان متنی که در اینستاگرام گذاشت، رکورد لایک در این شبکه اجتماعی بین کاربران ایرانی را شکست تا مردم هم نشان دهند حمایت خاصی از او دارند.
با این حال، پای علی دایی بعدها بیشتر به ماجراهای خبرساز کشیده شد. اظهارنظر او درباره مرگ اسرا پناهی باعث شد رسانههای جریان خاص علیه او شوند و حتی خواستار برخورد با این چهره بینالمللی هم شدند. موضوعی که اگرچه به صورت علنی رخ داد، ولی برای علی دایی و خانوادهاش بدون عواقب نبود. این یکی مربوط به خروج همسر و فرزند علی دایی از ایران بود. آنها اگرچه سوار بر هواپیما تهران را به مقصد امارات ترک کرده بودند، ولی هواپیمای آنها در اقدامی بحثبرانگیز به کیش برگردانده شد و خانواده دایی را به تهران برگرداندند.
این یکی حسابی سروصدا به پا کرد و حتی رسانههای جهان هم با جزئیات زیادی به آن پرداختند. اگرچه مسئولان امر در آن برهه اینطور عنوان کردند که خانواده علی دایی به همراه خودش ممنوعالخروج است، ولی ابهامات پابرجا بودند چراکه اگر آنها ممنوعالخروج بودند اصلا نباید از گیت خروجی رد میشدند.
به هر حال آن موضوع بازتاب زیادی داشت و یکی از مجریان خبرساز تلویزیون هم در توییتر با کنایه به علی دایی نوشت که «دوران بزندررو تمام شده است». از آن برهه تا به الان اتفاق چندانی درمورد علی دایی و خانوادهاش نیفتاده است. یعنی هنوز مشخص نیست که حکم ممنوعالخروجی آنها پابرجاست یا اتفاق دیگری رخ داده است. گو اینکه فضایی که جریان خاص برای علی دایی به وجود آوردهاند، بعید است حکم به راحتی علی دایی داده باشند.
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که به تازگی فدراسیون جهانی فوتبال با ارسال ایمیلی به علی دایی، از اسطوره فوتبال ایران و آسیا دعوت کرده تا ضمن اعلام انتخابهای خود برای دریافت جوایز برترینها در بخشهای مختلف، در مراسم The Best حضور پیدا کند. در این ایمیل از علی دایی درخواست شده تا گزینههای خود را برای انتخاب برترین بازیکن، مربی، دروازهبان، زیباترین گل، بهترین تیم و جایزه بازی جوانمردانه در هر دو بخش زنان و مردان طی یک سال گذشته انتخاب و ارسال کند و روز دوشنبه هشتم اسفندماه در تالار برگزاری این مراسم در کنار سایر ستارههای فوتبال جهان حضور یابد.
اینجا همان بحث جنجالی دوباره مطرح میشود و در کنارش یک پرسش خبرساز ذهن را درگیر میکند: علی دایی از ایران برود یا نه؟ فیفا که مطابق با مراسم هرسالهاش دوباره از علی دایی دعوت به عمل آورده، چشمانتظار حضور چهره اسطورهای فوتبال ایران در این مراسم باشکوه است. از سوی دیگر، بدش هم نمیآید با ارزیابی شرایط علی دایی بسنجد که دولت ایران چه رفتاری با این چهره بینالمللی خواهد داشت.
در این مورد تصمیمگیری برای مسئولان دولتی هم سخت میشود. در واقع آنها باید تصمیم مهمی بگیرند که علی دایی را همچنان ممنوعالخروج نگه دارند یا خیر؟ اگر او را ممنوعالخروج کنند که باید دوباره هزینهای گزاف در بیرون از مرزها بدهند و این بار بابت بایکوتکردن چهرهای سرشناس پاسخگو باشند. اگر هم به علی دایی اجازه خروج بدهند، ممکن است از سوی موافقان مورد سوال قرار بگیرند. در واقع برای مسئولانی که اجازه خروج همسر و فرزند علی دایی از ایران را ندادهاند، الان پذیرش خروج او به این آسانیها میتواند دشوار بشود. ضمن اینکه احتمالا همین مسئولان باید پاسخگوی افکار افرادی باشند که اصرار دارند به علی دایی بفهمانند «دوران بزندررو تمام شده است».
اینها، ولی یک سوی ماجراست، چون این پرونده روی دیگری هم دارد؛ اینکه آیا علی دایی در چنین شرایطی اصلا تمایلی به خروج از ایران دارد؟ او پیشتر گفته بود در چنین شرایطی علاقه دارد کنار مردم بماند و حتی حاضر به شرکت و دیدن بازیهای جام جهانی در قطر هم نشد. حالا که قرار است او به اروپا برود آیا چنین پیشنهادی را قبول میکند؟ اینجا هم دوباره ابهام خاصی وجود دارد؛ اگر دایی قبول کند و برود، پذیرفته که اوضاع با گذشته فرق دارد، ولی اگر نرود آن وقت دوباره موارد خبرسازی در پی میآید که شایعات مربوط به ممنوعالخروجی او را تقویت میکند.