انتشار این مطلب را با اصلاحاتی عمداً به بعداز برگزاری راهپیمایی پرشکوه و خیرهکننده ملت ایران در ۲۲ بهمن موکول کردیم تا این راهپیمایی با این عظمت سندی محکم باشد بر آن!
۱- این سخن حکیمانه رهبر معظم انقلاب که نقشههای دشمن را «جامع و مهندسی خوب» اما محاسبات شان از ملت ایران را «غلط» توصیف کردند، باردیگر نمود عینی پیدا کرد. اولا آمریکاییها و پادوهای داخلی آنها غلط بودن محاسباتشان از مردم را در یوم الله ۲۲ بهمن دیدند و ثانیا ملت ایران مهندسی جامع و خوبِ آمریکاییها در بیانیههای فریبکارانه دیکته شده به دو تن از سران فتنه را به خوبی نظارهگر بودند. هدف آنی و اصلی این مهندسی آمریکاییها در آستانه یومالله ۲۲ بهمن تاثیرگذاری بر حضور مردم در راهپیمایی این روز بزرگ در تاریخ ملت ایران بود. اما برخلاف محاسباتشان ۲۲ بهمن امسال همان «میثاقی تازه» و «همه پرسی آزاد»ی شد که «تمام اقوام با هر گرایش سیاسی» در یک «اتحاد ملی» بنام «ملت ایران» بار دیگر بر «قانون اساسی» برآمده از خون هزاران شهید مهر تایید زدند و پاسخی کوبنده به ادعاهای «عبور از قانون اساسی» دادند. لذا همانگونه که برخی سلبریتیها اکانتهای خود را فروختند تا دیده شوند، برخی افراد که روزی جزو خواص بودند از جمله سران فتنه نیز با فروش بیانیهها و مواضع خود تلاش دارند تا شاید هنوز دیده شوند، اما بهسان بیماران آلزایمری که نسبت به پیرامون خود و از فضای کشور و حال و هوای مردم درک درستی ندارند، نمیدانند که از نظر مردم جرم وطن فروشی نابخشودنی است. البته نتیجه این چنین بیانیههایی منزجر کردن بیشتر مردم است. حکایت خودنماییهای وقت و بیوقت سران فتنه و ادعای دلسوزی برای جمهوریت نظام نیز حکایت کسی است که بچهگریان و ترسیده از قیافه خودش را، میخواهد آرام کند!، بگذریم!
۲- تکلیف سران فتنه که کشور را تا لبه پرتگاه بردند و کسانی که در مقابل ادعای عبور از قانون اساسی و فضاسازیهای صهیونیستها و آمریکاییها علیه قانون اساسی سکوت و به این میثاق ملی ایرانیان ظلم کردند، کاملا روشن است!، اما اینکه چرا اصلاحطلبان در ماموریت محوله به آنها، ابایی ندارند در پادویی آمریکا خود را مضحکه افکارعمومی عام و خاص کنند، و چرا بقای خود را در بیآبرویی در افکارعمومی میبینند و اینکه آمریکاییها چه اسناد خیانتی از آنها دارند که از نگرانی اینگونه در جهت سیاستهای ضدایرانیِ آمریکا، سر و دست میشکنند و از هم سبقت میگیرند، سؤالاتی است که نیاز به موشکافی و جریان شناسی دقیق دارد، ولی تحقیقا پاسخ آنها را باید در این فراز از سخنان رهبرمعظم انقلاب جستوجو کرد که در تبیین حوادث ماههای گذشته نکته مهمی فرمودند که از دید خیلی از رسانهها
-یکی به تعمد و دیگری به تغافل- مغفول ماند. ایشان تصریح داشتند «ماموریت و راهبرد برخی اشخاص و گروهها و جریانات داخلی بزک کردن آمریکا و انکار نقش و برنامهریزی و دخالت آشکار آمریکاییها و اروپاییها در حوادث و اغتشاشات کشور، برای ساقط کردن دولت است»! رهبری همچنین در جمع تولیدکنندگان فرمودند «در دهه ۹۰ به دلایل مختلف یک عقبماندگی و به اصطلاح تعطیل نسبی مسائل اقتصادی داشتیم، نمیشود همه را منسوب کرد به ضعف مدیریّتها!» حال سؤال اصلی مورد بحث این است که چه کسانی و چه جریاناتی موجب عقبماندگی و تعطیلی مسائل اقتصادی شدند تا نهایتا زمینه را برای به زمین زدن دولت با دخالت آشکار دشمن فراهم کنند؟!
۳- این جماعتی که بین تعطیلی اقتصاد کشور و ساقط کردن دولت جمهوری اسلامی (چه دولت مخالفشان با آشوب، و چه دولتی که خود در راس آن بودند و به گفته ظریف و روحانی قصد استعفا داشتند)، با هدف براندازی نظام همواره در زمین دشمن به خوبی پشتک وارو میزنند تا حلقه وسطی این پروژه (شرطی کردن اقتصاد) را وصل کنند، حالا با شکست پروژه اغشتاشات، آنچنان رسواتر و دستشان خالی شده که در تناقضی آشکار مجبورند از یک طرف ادعای عبور از قانون اساسی کنند و از سوی دیگر با تحریف سخنان رهبری برای خود دستاویزی دست و پا کنند! بعداز فرمایشات رهبری در جمع تولیدکنندگان، دستگاه تبلیغاتی اصلاحطلبان در رسانهها و فضای مجازی و با تعجب در رسانههای خارجی به خصوص فارسی زبان به کار افتاد تا به استناد یک جمله تقطیع شده از سخنان رهبری (نمیشود همه عقبماندگیها را منسوب کرد به ضعف مدیریتها)، مدیریت فاجعه بار سه هشت سالِ دولتهای سازندگی و اصلاحات و بهویژه تدبیر را با تحریف، تطهیر کنند. جریان اصلاحات در ادامه فضاسازیهای آمریکاییها، بدون توجه به خنثیسازی بخش اعظم تحریمها بدون برجام و افایتیاف و با سیاست نگاه به همسایگان و کشورهای دوست، باردیگر تحریمها و مسئله هستهای را به عنوان عامل اصلی مشکلات اقتصادی برجسته سازی و حتی خبیثانه باز ادعای نخ نمای خطر حمله نظامی احتمالی را پیش کشیدند و همچنان ادعا کردند که برای حل مشکلات، نظام باید هستهای را به آمریکاییها بدهد و افایتیاف را تصویب کنید تا تحریمها را بردارند! این درحالیاست که رهبری اولا فرمودند«نمیشود همه(عقبماندگیها) را منسوب کرد به ضعف مدیریّتها»، نفرمودند«به سوءمدیریتها»! ثانیا ایشان «مسئله تحریمها»،
«مسئله کاهش ارزش نفت» و «مسئله تمرکز بر روی مسئله هستهای» را از جمله عوامل موثر در عقبماندگی اقتصادی کشور برشمردند و بلافاصله تصریح کردند«که اقتصاد را شرطی کردند»! اکنون پس از دوره خسارت بار دولت روحانی برای همگان روشن و امری بدیهی شده که این شرطی کردن اقتصاد ناشی از «سوء مدیریتها» نه «ضعف مدیریتها» بوده و بین این دو تفاوت وجود دارد. چراکه با آن همه تذکرات و هشدارهای رهبری و استدلالهای منطقی میتوان «ضعف مدیریتها» را برطرف و از عقبماندگی و تعطیلی اقتصاد کشور جلوگیری کرد، اما آنچه رقم زدند ناشی از سوء مدیریت برای شرطی کردن اقتصاد کشور با اجرای سیاستهای سوء صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است و «برجام» حلقه واسط «سوء مدیریتها و سیاستهای سوء» بود. لذا این جماعت نه به دقت نظر رهبری در بیان منظورشان توجه کردند و نه جمله بعدی ایشان یعنی «که اقتصاد را شرطی کردند»، را منتشر و تیتر رسانههایشان کردند، در حالی که به «سوء مدیریتهای» سه دولتی که نقش اساسی و البته مخرب در شرطی کردن اقتصاد کشور و گرا دادن به آمریکاییها برای تحریم ملت ایران و حتی التماس برای حمله به ایران و نهایتا به پروپاگاندای خود برای امضا و تحمیل برجام بر کشور هم اشارهای نمیکنند. لذا از این سخن رهبری که فرمودند «نمیشود همه را منسوب کرد به ضعف مدیریّتها» اینگونه فهم میشود که عقبماندگیهای اقتصادی به «سوء مدیریتها» برمیگردد که «نیت و اهداف سوء» پشت «سیاستهای سوء» دیکته شده از سوی صندوق بینالمللی پول به خصوص در دهه ۹۰ که دولت حسن روحانی یک مدیریت فاجعه بار اجرایی را در تاریخ ثبت کرد، نه تنها اجازه نمیدهد که جلوی تعطیلی اقتصاد کشور گرفته شود بلکه خود عامداً در مسیر رشد و توسعه اقتصادی مانع ایجاد میکنند تا با کوچک کردن سفره مردم، آنها را علیه نظام وارد میدان کنند، اما غافل از اینکه محاسباتشان از اول غلط بود و ملت ایران دست پشت پرده آمریکاییها در صحنه گردانی عروسکهای غربگرای داخلی را بهخوبی میبیند!
۴- حالا پس از فتنه اخیر، از یک سو رونمایی از پایگاه زیرزمینی عقاب ۴۴، موشک کروز عاصف، ماهوارههای طلوع ۳ و ناهید ۲ و ظفر(در آستانه پرتاب)... و پروژههای عظیم صد در صد ایرانی فاز ۱۴ پارس جنوبی، پل استراتژیک خلیجفارس و ایجاد هلدینگ فضایی به نام «کیهان» به منظور طراحی منظومههای ماهوارهای و... و تجارت ۱۰۰ میلیارد دلاری و صادرات غیرنفتی ۵۲ میلیارد دلاری در سال جاری و استقبال گرم رئیسجمهور چین از رئیسجمهور ایران و امضای قراردادهای مهم اقتصادی فی مابین به خصوص در حوزه پولی و بانکی برای خنثیسازی تحریمها را بگذارید در کنار فرمان عفو پدرانه رهبری و راهپیمایی ۲۲ بهمن، و از سوی دیگر التماسهای بایدن برای مذاکره با جمهوری اسلامی و استقرار سفرای کویت و امارات در تهران و التماس ولیعهد سعودی به نخستوزیر عراق برای ترتیب دادن دیدار وزیرخارجه اش با وزیرخارجه ایران و تقدیم استوارنامه سفیر جدید فرانسه به رئیسجمهور ایران در حالیکه از یکطرف فریبکارانه ادعای فراخواندن سفرای خود از ایران را داشتند و از طرف دیگر اکنون اعتراضهای گسترده سراسری در خود فرانسه، دولت مکرون را با خطر سقوط روبهرو کرده و.... را بگذارید در کنار سخنان آن دخترکی که علیرغم غلتیدن در بغل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و دیگر اربابانش گفتهاند انقلابتان تمام شد و...!
۵- حال اکنون جا ندارد هزاران بار این فراز از سخنان رهبری را بازنشر داد؟ که فرمودند «باز هم آنها اشتباه کردند. خیال میکردند ملت ایران با آنها همراهی خواهد کرد، در حالی که اشتباه کردند و کسی به آنها اعتنایی نکرد»!، و آیا جا ندارد سران فتنه هم با دیدن مردم همیشه در صحنه یوم الله ۲۲ بهمن، دست از فریبکاری و نفاق بردارند، و برخی خواص سیاسی - رسانهای نیز البته اگر صدای ملت را شنیدند، شکر نظام و رهبری را کنند؟!، درغیر اینصورت باید منتظر عذاب شدیدی باشند، چراکه این وعده و هشدار خداوند است که«لَئِن شَکَرتُم لَاَزِیدَنکُم و لَئِن کَفَرتُم انَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ»!.
دکتر محمدحسین محترم