به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، آنگاه که آسمان را به زینت کواکب مزین کردند، از فرزند آدمی نیز پیمان گرفتند که آسمان دل را جز به محبت حق نسپارد، اگرچه بر دار عشقش کشند و بند از بندش جداکنند.
محسن، گلی زیبا بود که سیزدهم آبان ماه سال ۱۳۴۲ در شهرستان مهاباد، در خانوادهای متدین و مسلمان، شکفت. قناریها در کنار مرغان عشق، نغمه شادی سر دادند و آمدنش را به فرشتگان تبریک گفتند؛ و خداوند کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش پدری دلسوز نهاد.
محسن بنا به مقتضیات شغلی پدر، در بعضی از شهرهای ایران مدتی زندگی کرد و سپس در شهرستان نیریز رحل اقامت افکند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی با موفقیت به پایان رسانید و برای گذراندن دوره راهنمایی، روانه مدرسه فضل نیریزی شد و موفق به دریافت مدرک سوم راهنمایی گردید. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی نیریز آغاز کرد و به پایان برد.
با طلوع خورشید انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، محسن نیز از پرتو آن نور دلش روشن شد و با تهیه و پخش اعلامیههای امام، در گسترش و پیروزی انقلاب اسلامی سهیم شد و علیه رژیم منفور پهلوی فریاد برآورد و در میان صفوف به هم پیوسته تظاهرات مردمی، بر بیعدالتیهای زمانه شورید.
با شروع جنگ تحمیلی، سنگر علم آموزی را با سنگر جهاد پیوند داد و بارها در جبهههای نبرد حضور پیدا کرد و شش نوبت به جبهه اعزام شد و با همت مردانه و غیرت علوی در مقابل دشمن فریب خورده ایستاد. در جبهه کردستان و عرصههای نبرد جنوب، در بسیاری از عملیاتها مانند فتحالمبین، والفجر مقدماتی، والفجر۳، عملیات بدر و خیبر حضور فعال داشت.
در عملیات فتحالمبین گلوله دشمن،گردن و فک او را هدف قرار داد و در عملیات والفجر۳، ترکشهای برخاسته از انفجارها، سمت چپ بدنش را پارهپاره کرد و مدتی او را مجبور کرد که بستری شود. امّا مجروحیت هم نتوانست او را از پای اندازد و طعم شیرین مبارزه در راه خدا را از او دریغ نماید.
در هر لحظهای که بهدست میآورد، به فعالیت برمیخاست و عاشقانه در تثبیت حکومت اسلامی تلاش میکرد. خود را پیرو محض ولایت فقیه میدانست و با سکوت عارفانه و انجام به موقع عبادات خود، الگویی عالی برای خانواده و دوستان بود. احترام به خانواده، مخصوصاً پدر و مادر را سرلوحه ادب میدانست و به آن عمل میکرد. دنیا و مافیها در دل دریایی او جایی نداشت و بر زخارف دنیوی سخت بیاعتنا بود.
جبهه و عرصه نبرد را میدان عشقبازی و بهترین گزینه برای دفاع از وطن و اسلام میدانست و سرانجام در چنین روزی در 27 بهمن 1364 در عملیات والفجر ۸ در جبهه فاو، در حالیکه به دستور فرمانده گردان برای هدایت رزمندگان و نیروها کوشش میکرد، گلوله تانک خصم زبون بیقرارش کرد و بال پروازش را برای رسیدن به آرزوی دیرینه خود که همانا رسیدن به قرب حضرت حق بود، آماده ساخت.
محسن عهد و پیمانی را که با امام بسته بود، با خون خود امضا کرد و حقانیت آن را با شهادت به اثبات رسانید. پیکر پاکش در گلزار شهدای شهرستان نیریز به خاک سپرده شد و غریب عزیز مردم نیریز شد.
پایان پیام/