ایجاد انحصار در فرآیند صدور مجوز برای شروع یک کسبوکار یا احداث واحدهای تولیدی اشتباه و رانتزا است. تقدم و تأخر زمانی برای احداث صنایع نیز نباید به معیاری اساسی برای سرمایهگذاری و احداث یک صنعت بدل شود. برای اصلاح شرایط نابسامان مجوزهای تخصیص دادهشده در صنایع مختلف انتظار میرود دولت در شیوه تخصیص مجوزها تجدیدنظر کند و در ادامه بهرهوری بهعنوان یکی از اصول اولیه برای تخصیص مجوز به صنایع موردارزیابی قرار گیرد. علاوه بر این دانش و اطلاعات کافی به متقاضیان دریافت مجوز داده شود.
این اقدام برعهده سازمان ثبت استانها است و انتظار میرود تهیه این دست اطلاعات در فرآیندی ستادی اجرایی و در اختیار سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها قرار گیرد. بدین ترتیب وقتی فردی برای دریافت مجوز احداث یک واحد تولیدی به اداره صنعت، معدن و تجارت استانها مراجعه میکند، آمار مجوزهای صادره در آن بخش، وضعیت عرضه و تقاضا در آینده و سودآوری سرمایهگذاری به او گوشزد شود.متاسفانه در طول سالهای گذشته شاهد صدور مجوز برای احداث واحدهای صنعتی مختلف بودهایم که پیشرفتی در روند فعالیت آنها حاصل نشده است. انتظار میرود چنین مجوزهایی تعیینتکلیف شوند یا در روند فعالیت آنها متناسب با شرایط روز بازنگری شود. در ادامه انتظار میرود وزارت صنعت، معدن و تجارت و نهادهای پژوهشی تحت نظر آن، صاحبان سرمایه را به فعالیت در صنایعی با سوددهی بالاتر تشویق کنند.
در دورهای ایران جزو واردکنندگان فولاد بود و در نتیجه دولت اقداماتی را با هدف توسعه زیرساختها در این صنعت اجرایی کرد. با این وجود روند حمایت از صنایع فولاد ادامهدار نبود؛ کما اینکه در حال حاضر عملا دولت حمایت ویژهای از صنایع نمیکند و انتقادات گستردهای به عملکرد آن وارد است. تامین مواد اولیه با بهای رقابتی یکی از مهمترین دغدغههای فعالان صنعتی و تولیدکنندگان در حلقههای مختلف زنجیره فولاد کشور است. در چنین شرایطی بخش عمدهای از مواد اولیه زنجیره فولاد کشور که استخراج و بهرهبرداری از آنها هزینهبر است، (همچون ذخایر با عیار پایین، ذخایر عمقی و...) عملا از دور رقابت خارج میشوند، اما چنانچه صنعت فولاد کشور به سمت تولید محصولات کیفی پیش برود، بخش بزرگی از مشکلات این حوزه مرتفع خواهد شد.تامین انرژی اعم از برق و گاز و همچنین تامین آب موردنیاز صنایع فولادی کشور در طول سالهای گذشته به دغدغهای اساسی برای این صنایع بدل شده است. علاوه بر این زیرساختها در حوزه حملونقل در بخشهای مختلف ریلی، جادهای، دریایی و... نیز با مشکلات و کاستیهای متعددی روبهرو شده است. همین موضوع آینده صنایع را بهویژه برای واحدهایی که هماکنون در دست ساخت و احداث هستند، تحت تاثیر منفی قرار داده است. تولید با حداقل ظرفیت ۶۰ درصدی، پیششرطی برای تداوم تولید در صنایع مختلف فولادی کشور است. از تولید با این ظرفیت با عنوان نقطه سربهسر تولید یاد میشود که در آن بهای فروش محصولات کفاف هزینه تولید را میدهد. بااینوجود باتوجه به محدودیتهایی که در روند تامین انرژی فولادسازان در ماههای گرم و سرد سال ایجاد شده و پیشبینی ادامهدار بودن این شرایط، برخی از تولیدکنندگان از مرحله سوددهی خارج شدهاند.در چنین فضایی انتظار میرود سرمایهگذاران باتوجه به محدودیتهای جدید به این رقابت و تولید فولاد ورود و صنایع خود را در مناطقی احداث کنند که هزینه تولید پایینتر است. بهترین منطقه برای توسعه این زنجیره در حاشیه دریاهای آزاد کشور است که بستری را برای تداوم تولید فراهم میکند. هرچند تولید در این منطقه نیز نیازمند تامین حداقلهایی از جمله مواد اولیه، اسکله اختصاصی و... است.