اتاق فکر «پدرخوانده» با استفاده از نام چند فیلم و مجموعهی تلویزیونی مطرح، از جمله «همشهریکین»، «تغییر چهره»، «کنستانتین»، «لئون/ حرفهای»، و... شخصیتها و امکاناتی را در بازی به وجود آوردهاند تا تغییراتی در بازی مافیا رایج به وجود بیاورند. مثلاً وقتی یکی از اعضای مافیا از بازی خارج میشود، اگر بتواند کارت «تغییر چهره» را پیدا کند، میتواند با گذاشتن آن جلوی یکی از شهروندها، او را به مافیا تبدیل کند. نکتهی جالب اینجاست که بجز شهروند انتخابشده، و البته گروه مافیا، شخص دیگری متوجه این تغییر نمیشود.
شخصیت ماتادور که در گروه مافیا قرار دارد و میتواند ویژگی خاصی از شهروندان را از آنها سلب کند، بیشتر ضدقهرمان است تا شخصیت منفی و شرایطی شبیه لئون دارد. بنابراین ماتادور هم میتوانست در زمرهی شهروندان قرار بگیرد. کارت ذهنِ زیبا که با آن میتوان به مسابقه برگشت هم جزو کارتهای جذاب بازیست که البته به هوش شخصیتی که کارت را انتخاب کرده برمیگردد که توسط آن بتواند نوستراداموس بازی را تشخیص بدهد. کار خوب دیگر انجامشده این است که شخصیتهایی که از بازی خارج شدهاند نیز در شبهنگام ماسک بر چهره دارند و دیگر سوءتفاهمهایی مانند اینکه آنها به شرکتکنندگان تقلب میرسانند از بین میرود.
با اینکه کامبیز دیرباز سعی کرده اجرای خودمانی و راحتی داشته باشد، اما گاهی فقط تبدیل به تبلیغکنندهی حامی مالی مسابقه شده و در بازی حضور خاصی ندارد. شاید هم به خاطر رفاقت با شرکتکنندهها سعی میکند آنچنان در بازی مداخله و اصطلاحاً آنها را جریمهی انضباطی نکند. ولی در نهایت برای مخاطب عمومی بهویژه تماشاگران کودک و نوجوان، دیدن مناسبات جاری بین شخصیتها و لحن حرف زدن آنها با هم میتواند جنبههای منفی و ضدتربیتی داشته باشد. مردم با دیدن کلنجارها و کلکلهای بیپایان چند سلبریتی قرار است چه چیزی یاد بگیرند؟ آیا لحن عجیب گفتوگوی «رفاقتی» این افراد، بدآموزی ندارد؟
ضمناً درست است که «مافیا» یک بازی فرنگیست، اما بسیاری از اصطلاحات آن، ترجمهی فارسی روانتری دارند که میتواند در تمرینها توسط کارگردان و در هنگام مسابقه توسط میزبان به بازیکنان گوشزد شود. مثلاً به جای «ترن» میتوان از «نوبت»، به جای «فکت» از «استدلال»، به جای «لایک» از «تأیید»، به جای «دیس لایک» از «عدم تأیید» و... استفاده کرد.