فرهیختگان: فقط یک اتفاق میتوانست شیرینی پیروزی آسیایی فولاد را به کام هواداران این باشگاه تلخ کند و آن، مصاحبه زشت و عجیب سرمربی این تیم در مواجهه با رسانههای خارجی بود. جواد با این حرکت ثابت کرد که شدیدا تحت تاثیر کارلوس کیروش قرار دارد و در مکتب او رشد کرده است؛ چراکه کارلوس همیشه حاشیه را به متن ترجیح میداد و عادت داشت خودش را بالاتر از تیم بداند. اگر رفتارهای کیروش در فوتبال ایران پذیرفته میشد، این مربی سابقه نشستن روی نیمکتهای منچستریونایتد و رئال مادرید را داشت. نکونام باید بداند که فوتبال ایران دلیلی برای تحمل رفتارهای عجیب این مربی ندارد. او چه در دوران بازی و چه در دوران مربیگری، با لجبازی همیشگیاش سیاههای از رفتارهای عجیب را به یادگار گذاشته است.
مشهور یا محبوب؟
جواد نکونام سالها در سطح اول فوتبال ایران بازی کرد و اولین فوتبالیست ایرانی بود که راهی لالیگا شد با این وجود هرگز به درجه بالایی از محبوبیت نرسید. دلیل این ماجرا را باید در رفتارهای این بازیکن خلاصه کرد. ستارهای که سالها عضو تیم ملی بود اما هیچوقت سوژه اول شعارهای تیم نشد. نکو علاقه زیادی به تصاحب بازوبند کاپیتانی تیم ملی داشت و برای رسیدن به جایگاه کاپیتانی تیم نیز، تلاش زیادی انجام داد. او بیشتر از تلاش فنی به دنبال راهی برای عبور از علی کریمی بود و حتی به اتاق او نیز رفت تا این طریق بازوبند را به دست بیاورد. جواد رابطه خوبی با کیروش داشت و خیلیها معتقد بودند که در تیم مربی پرتغالی، نقشی فراتر از یک بازیکن دارد.
تا رکورد نزنم، نمیروم
نکونام در آخرین سالهای بازی برای تیم ملی، بارها مورد انتقاد قرار گرفت. چراکه سطح بازیاش بهشدت افت کرده بود. او بارها تاکید داشت که به شکستن رکورد بازی در تیم ملی اهمیت نمیدهد و هر وقت احساس کند دیگر آمادگی سابق را ندارد، از تیم ملی میرود اما او دقیقا تا زمان شکستن رکورد در تیم باقی ماند و به محض عبور از این رکورد، با تیم ملی وداع کرد. شاید اگر او کمی زودتر از تیم ملی رفته بود، اعتبار بیشتری به دست میآورد اما اصرار برای ماندن در تیم به هر قیمتی، ذهنیتی منفی در مورد نکو به وجود آورد.
بازوبند، یعنی همه چیز!
در قاموس ذهنی نکونام، هیچ چیز به اندازه بازوبند کاپیتانی مهم نبود. او برای پیوستن به استقلال نیز شرط بازوبند گذاشت اما نفرات پرتجربهای مثل مهدی رحمتی و فرهاد مجیدی از این اتفاق استقبال نکردند. موضوعی که موجب شد رابطه جواد با بخشی از بدنه باشگاه اصلا خوب نباشد. در حقیقت او بیشتر از خود تیم به کاپیتانی اهمیت میداد و به این خاطر هرگز در استقلال نیز به سطح بالایی از محبوبیت دست پیدا نکرد.
رفیق نیمهراه
از مصاحبه تند و تیز نکو در شب پیروزی متعجب شدید؟ از غیبت او در تمرین آن هم در فاصله فقط چند روز تا حساسترین بازی تاریخ باشگاه تعجب کردید؟ اگر دقیقتر به سابقه این چهره نگاه کنید، دیگر تعجبی در کار نخواهد بود. او قبلا هم نشان داده که به معنی واقعی کلمه، رفیق نیمهراه است. نکو یک بار استقلال را در حساسترین شرایط ممکن ترک کرد تا راهی یک لیگ عربی شود و حتی حاضر نشد این انتقال را برای مدتی به تعویق بیندازد. او بعدها فقط چند ماه بعد از حضور در لیگ برتر با نساجی، با پیشنهاد بهتر باشگاه پیکان روبهرو شد و از این تیم رفت. پیکان هم البته به دلایلی درنهایت این مربی را به خدمت نگرفت. به هر حال او ید طولایی در نیمهکاره گذاشتن پروژههای مختلف دارد و این ماجرا برایش اصلا عجیب نیست. ظاهرا ماندن تا آخر مسیر هرگز یکی از اصول کاری او نبوده است.
آماده درگیری
یکی از اولین تجربههای جدی نکونام در قامت مربی، دستیاری کارلوس کیروش در مسابقه مقدماتی جامجهانی با قطر بود. جواد در همان بازی با مهرههای حریف درگیر شد و محرومیت را در همان شروع دوران مربیگریاش تجربه کرد. اساسا نکونام بهعنوان یک مربی، همیشه آماده دعوا بوده و هیچوقت آرامش نداشته است. او که زمانی شاگرد قلعهنویی بود پاسخ انتقاد فنی این مربی را با تندترین جملهها داد. یک بار دیگر فالوورهای اینستاگرامی فرهاد مجیدی را دستمایه کنایه به این مربی کرد و این اواخر، تماس تلفنی خصوصی یحیی گلمحمدی را نیز افشا کرد. تماسی که یحیی معتقد است بر خلاف ادعای نکونام، اصلا رنگ و بوی عذرخواهی نداشته است. شیوه مربیگری نکونام را میشود از انتخاب دستیارهایش در فولاد فهمید. چهرههایی مثل هاشمینسب و کعبی بیشتر برای هوار کشیدن بر سر داور انتخاب شدهاند. چهرههایی که نهفقط صدای سایر نیمکتهای لیگ، بلکه حتی صدای ژاوی هرناندز را هم درآوردهاند!
این چه کاری بود بزرگوار؟
نکونام بهعنوان سرمربی، گاهی به سراغ انجام کارهای عجیب در فوتبال ایران نیز رفته است. برای مثال او قبل از نبرد با پیکان در روزهایی که این تیم با اوت دستی موقعیت میساخت، خط طولی کنار زمین را تغییر داده بود تا این نقشه را دچار مشکل کند! همه میخواهند برنده باشند اما به چه قیمتی؟ نکو در یکی از رفتارهای عجیب دیگر که به خاطر آن جریمه هم شد، یک توپ را به درون زمین بازی با پرسپولیس فرستاد تا جلوی حمله حریف را بگیرد. این چه کارهایی است بزرگوار؟ آیا این چیزهایی بود که از لالیگا یاد گرفتی؟
تیر خلاص نکو به خودش
تقریبا هیچکس در فوتبال ایران، از موضع نکو نسبت به فولاد استقبال نکرده است. چراکه این رفتار بسیار بحثبرانگیز به نظر میرسد. اگر این مربی با مدیران تیمش مشکل داشت، بهتر بود این ماجرا را در جلسه با خود آنها مطرح میکرد و همه چیز را به رسانهها نمیکشاند. آیا دریافت پاداش پیروزی روبهروی حریفی از لیگ یک عربستان آن هم بعد از سه شکست متوالی در لیگ آنقدر مهم بود که نکو بهخاطرش این حاشیه عجیب را راه بیندازد؟ اگر او با تیمش به بنبست رسیده بود، نباید قبل از بازی با الفیصلی میرفت و دست باشگاه را باز میگذاشت؟ حالا اینطور تصور میشد که این مربی اعتبار برد روبهروی یک حریف ساده را میخواست اما دوست نداشت به خاطر شکست روبهروی حریفی مثل الهلال قضاوت شود. این تنها برداشتی است که میتوان از رفتار این مربی داشت.