نوسانات شدید قیمتی دلار در روزهای اخیر به بیارزشتر شدن پول ملی انجامیده است. بهباور برخی کارشناسان منتقد اگر بازارساز با همین فرمان بازار را هدایت کند؛ یعنی همچنان منفعلانه با تورم فزاینده برخورد کند، دیری نخواهد پایید که اقتصاد کشور آنقدر متورم میشود که ممکن است «اقتصاد کل» را به مرز فروپاشی برساند. فعالان بازار طی روزهای اخیر خواستار اقدام فوری بانک مرکزی برای کنترل قیمتها هستند، اما این نهاد بیتوجه به رشد افسارگسیخته قیمتها که نتیجه عدم مهار تورم بوده، تنها به راهاندازی سامانههای مختلف بسنده کرده است. کارشناسان منتقد سیاستهای اقتصادی دولت، در سالهای اخیر بارها نسبت به عواقب بیاعتنایی دولتها به کنترل تورم و خطر بروز ابرتورم در اقتصاد ایران هشدار دادهاند. بهگفته کارشناسان اقتصاد ایران در حالی هر روز بیش از روز گذشته در باتلاق تورم فرو میرود که بانک مرکزی بهجای تلاش برای بیرون آمدن از این باتلاق، به تعریف واهی از عملکرد خود در زمینه کنترل تورم و سرزنش دولت پیشین میپردازد. صمت در این گزارش پیامدهای بیاعتنایی دولت به معضل تورم را بررسی کرده است.
ابرتورم (Hyperinflation) زمانی رخ میدهد که در یک بازه زمانی مشخص، قیمتها بیش از ۵۰ درصد در ماه افزایش یابند.مثلا بهاستناد گزارش اداره آمار کار امریکا (Bureau of Labor Statistics)، براساس شاخص نرخ مصرفکننده (CPI)، نرخ تورم ایالات متحده معمولا کمتر از ۲ درصد در سال است. CPI صرفا شاخصی از قیمتها برای سبدی از محصولات و خدمات است. ابرتورم باعث میشود مصرفکنندگان و کسبوکارها بهدلیل قیمتهای بالاتر، برای خرید محصولات به پول بیشتری نیاز داشته باشند. با اینکه تورم عادی براساس افزایش قیمتهای ماهانه اندازهگیری میشود، ابرتورم را براساس افزایشهای نمایی روزانه که میتواند به ۵ تا ۱۰ درصد برسد، اندازهگیری میکنند.
فرض کنید هزینه خرید محصولات غذایی از ۵۰۰ هزار تومان در هفته، در ماه بعد به ۷۵۰ هزار تومان در هفته و در ماه بعد به ۱۱۲۵۰۰۰ تومان در هفته و به همین ترتیب بهصورت تصاعدی به مبلغ بیشتری برسد.
اگر میزان افزایش حقوق دریافتی افراد با سرعت رشد تورم در یک اقتصاد برابر نباشد، استاندارد زندگی مردم بهخاطر عدم توانایی پرداخت هزینه نیازهای اولیه و مخارج زندگی کمتر خواهد شد. بهگفته کارشناسان ابرتورم میتواند عواقب متعددی برای یک اقتصاد داشته باشد. مثلا ممکن است مردم بهخاطر افزایش قیمتها، به احتکار محصولات از جمله کالاهای خرابشدنی مانند مواد غذایی بپردازند که در نتیجه، منجر به کمبود عرضه محصولات غذایی خواهد شد.
زمانی که قیمتها شدیدا بیشتر شود، پول نقد یا سپردههای پسانداز بانکی بهدلیل کاهش قدرت خرید، ارزش کمتر داشته یا بیارزش میشوند. در این حالت، وضعیت مالی مصرفکنندگان رو به وخامت میرود و در نهایت به ورشکستگی منجر خواهد شد.
علی سعدوندی، اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره عواقب کنترل نشدن تورم ازسوی دولت و تاثیر آن بر اقتصاد به صمت گفت: آمارهای رسمی مرکز آمار نشان میدهد متوسط تورم اقتصاد ایران در ۴۰ سال گذشته حدود ۱۸ تا ۲۰ درصد بوده که رقم بالایی در مقایسه با میانگین جهانی محسوب میشود. با این حال، وضعیت تورم در سالهای اخیر وخیمتر شده و سرعت رشد آن نیز افزایش یافته، زیرا با حذف یکباره ارز ترجیحی تورمی بیش از ۵۰ درصد به مردم تحمیل شد و آحاد جامعه مجبور شدند جور تصمیم خلقالساعه دولت را بکشند. علاوه بر این، در ماههای اخیر تورم نقطه به نقطه با ثبت ارقام بالای ۵۰ درصد، رکوردهای جدیدی را در تاریخ اقتصاد ایران به ثبت رسانده است.
وی افزود: زمانی که نسبتهای نقدینگی در وضعیت مناسبی باشد، سیاست انبساطی پولی میتواند اجرایی شود، اما برای کشور ما که حجم نقدینگی در اقتصاد آن زیاد است، اعمال این سیاست، شرایط را بدتر و نااطمینانی را بیشتر میکند و در نهایت به افزایش نرخ تورم منجر خواهد شد.
این اقتصاددان درباره وضعیت اقتصاد کشور و تورم اظهار کرد: درباره تورم باید گفت تورم بزرگترین معضل اقتصادی است. در هر اقتصادی اگر تورم وجود داشته باشد، نمیتوان به رشد اقتصادی توجه کرد، نمیتوان فقر را کاهش داد، نابرابریها افزایش خواهد یافت و متاسفانه پدیدههای اجتماعی نامطلوب رشد خواهد کرد. برای اینکه در اقتصاد و اجتماع موفق باشیم راهی جز کنترل تورم نداریم، زیرا اگر اکنون که تورم مرز ۵۰ درصد را گذرانده به فکر مهار آن نباشیم، باید طغیان تورم در اقتصاد را در آینده نزدیک تحمل کنیم.
این استاد دانشگاه پیشنهاد کرد: برای خروج از رکود باید یک بسته ضد رکود تورمی برپایه سیاستهای انبساطی مالی تنظیم شود. در کشور ما نیز توصیه علم اقتصاد این است که برای رهایی از رکود، سیاستهای مالی انبساطی طراحی شود و همزمان برای کنترل تورم سیاستهای خنثی پولی و حتی شاید انقباضی پولی در دستور کار قرار گیرد؛ بنابراین شاید نخستین راه برای خروج از رکود تورمی اعمال سیاستهای درست انقباضی پولی در بودجه باشد.
سعدوندی با تاکید بر اینکه اقتصاد کشور در وضعیت اضطرار بهسر میبرد توضیح داد: اگر حساسیت دولت نسبت به مهار تورم کم شود، این مسئله آغاز شرایطی است که ممکن است به ابرتورم یا ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران منتهی شود. البته اقتصاد ما نکته مثبتی در مقابل اقتصاد آرژانتین و ونزوئلا دارد و آن این است که در اقتصاد ونزوئلا و آرژانتین نسبت بدهی بهویژه بدهی خارجی بسیار بالا است، اما در ایران نسبت بدهی بهویژه بدهی خارجی بسیار پایین است که این نقطه قوت اقتصاد ایران بهشمار میرود.
وی خاطرنشان کرد: ممکن است بهظاهر از طریق سرکوب نرخ ارز و پرداخت سوبسید به واردات کالای خارجی بهصورت ظاهری و صوری تورم کنترل شود، در حالی که این سیاست، نتیجهای جز تعویق تورم نخواهد داشت و در آینده نیز مثل گذشته تورم مجدد جهش خواهد کرد و با رها شدن فنر تورم مواجه خواهیم بود؛ بنابراین بهتر است دولتمردان علاج واقعه را پیش وقوع انجام دهند و تا کشور به مرز بحران ابر ورم نرسیده با ابزارهای کنترلی آن را مهار کنند.
این اقتصاددان در ادامه یادآور شد: تورم در ونزوئلا ابتدا برای مدتهای زیادی مزمن بود، اما سرانجام بهدلیل تصمیمگیریهای غلط و حجم بالای بدهیهای خارجی یکشبه تورم مزمن شده در اقتصاد این کشور به ابرتورم تبدیل شد؛ بنابراین اگر ایران بخواهد همان مسیر ونزوئلا را طی کند، تورم بهوجود آمده در ایران بهمراتب آثار زیانبارتری نسبت به ونزوئلا خواهد داشت، زیرا در برخی شاخصهای رفاهی مردم ونزوئلا از مردم ایران جلوتر هستند.
بهطور مثال وضعیت ونزوئلا از نظر شاخصهایی مثل شادی، کیفیت محیطزیست یا آزادی فردی بسیار بالاست که این موارد تحمل تورم بالا را برای مردم این کشور میسر کرده است؛ اما در همین شاخصهای جزئی ایران جزو ضعیفترین کشورهای جهان محسوب میشود و همین موضوع، تورم بالا را برای مردم غیرقابلتحمل کرده است.
مسعود ریاحی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در تشریح عواقب کنترل نشدن تورم ازسوی دولت و تاثیر آن بر اقتصاد به صمت گفت: افزایش قابلتوجه سطح عمومی قیمتها، رشد نقدینگی، افزایش پایه پولی، افت قابلتوجه ارزش ریال و بسیاری از پارامترهای دیگر زنگ خطر نزدیک شدن به ابرتورم را به صدا در آورده است؛ بنابراین اصلا بعید نیست اقتصاد ایران هم در آینده مسیری همچون ونزوئلا را در پیش داشته باشد و مسئولان دولتی باید این زنگ خطر را جدی بگیرند.
وی افزود: در حال حاضر تورم بهطور روزانه در حال افزایش است. در غیاب نظارت بانک مرکزی اقتصاد کشور بیشتر از قبل به پرتگاه فروپاشی نزدیک میشود. همچنین افزایش افسارگسیخته نرخ دلار در یک ماه اخیر و نگرانی از مسائل سیاسی و اقتصادی منجر به افزایش انتظارات تورمی شده است. با در نظر گرفتن تمامی این موارد و بررسی روند اقتصاد کشورهایی که دچار ابرتورم شدهاند به این نتیجه میرسیم که بروز ابرتورم در اقتصاد ایران دور از ذهن نیست.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ابرتورم بهراحتی ایجاد نخواهد شد، توضیح داد: در شرایطی که کشورها تحت تحریمهای شدید باشند و درآمدهای ارزی آنها کم شده و حتی قدرت تولید وجود نداشته باشد و هیچ راهحلی نیز برای برونرفت از چنین شرایطی موجود نباشد ابرتورم بهوجود خواهد آمد. ابرتورم یک مسئله متداول نیست که با افزایش تورم در هر کشوری انتظار وقوع آن را داشت؛ بنابراین بانک مرکزی باید تا وضعیت تورم در ایران از مرز بحران عبور نکرده چارهاندیشی کند.
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که آیا در کشور تورمهای سهرقمی و موجهای تورمی قویتری از تورم فعلی رخ میدهد، گفت: بله، در صورتی که خروج پول از بانکها رقم بخورد، ممکن است ما به تورمهای سهرقمی نیز برسیم؛ اما ابرتورم بهمعنای آن چیزی که در کشورهایی چون ونزوئلا و زیمبابوه تجربه شده، نمیتواند در کشور ما رخ دهد.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: اگر بانک مرکزی نسبت به رشد نقدینگی، افزایش پایه پولی و کاهش ارزش پول ملی واکنش نشان ندهد و این شاخصهای کلان را به حال خود رها کند، دولت در شرایط تحریم مجبور به استقراض بینالمللی خواهد شد که این موضوع راه را برای ورود ابرتورم به اقتصاد هموار خواهد کرد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: در شرایط ابرتورمی، تورم ماهانه معمولا بالای ۵۰ درصد است، اما فعلا در ایران بیشترین میزان تورم ماهانه مربوط به خرداد بوده که رکورد ۱۳ درصد را ثبت کرده است.
وی با اشاره به اینکه اقتصاد ایران هنوز به قلمرو ابرتورم نزدیک نشده، هشدار داد: متولیان اقتصاد و دیپلماسی کشور باید از هر ابزاری بهره بگیرند تا زمینه وقوع ابرتورم در اقتصاد ایران فراهم نشود. بهدلیل صعودی شدن شاخص کلان اقتصادی که بر تورم موثر است، امروز اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری با خطر ابرتورم روبهروست.
ابرتورم (Hyperinflation) پدیدهای است که باعث فروپاشی اقتصاد یک کشور میشود، اما تعریف ابرتورم چیست و کدام شرایط عامل ایجاد آن است؟
ابرتورم اصطلاحی است که برای توصیف افزایش قیمتهای سریع، بیش از حد و غیرقابلکنترل در یک اقتصاد بهکار میرود. با اینکه خود تورم معیار سرعت افزایش نرخ محصولات و خدمات است، ابرتورم نوعی تورم با سرعت رشد بالا و دارای مقدار بیش از ۵۰ درصد در ماه است. ابرتورم اتفاقی نادر برای اقتصادهای پیشرفته محسوب میشود، اما بهدفعات در کل تاریخ در کشورهایی مانند چین، آلمان، روسیه، مجارستان و آرژانتین رخ داده است. بنا به گفته کارشناسان ابرتورم قلمرویی دارد که ورود به آن اقتصاد را دچار مشکلات عدیدهای میکند. همچنین ممکن است خروج از آن به این سادگیها نباشد. بسیاری از کشورها که دچار این چالش شدهاند، برای خروج از آن و رسیدن به نقطه تعادل با دشواریهای فراوانی مواجه شدهاند. نمونه برجسته کشورهایی که با ابرتورم مواجه شدند، ونزوئلا است؛ کشوری که درگیر ابرتورم شده و هنوز تبعات آن را تجربه میکند؛ بنابراین شایسته است که دولت بهشکل عملگرایانه برای مهار تورم و نقدینگی گام بردارد تا آسیب زیانبار این موجهای تورمی سفره معیشت آحاد جامعه را کوچکتر نسازد.