در آستانه روز ملی حمایت از حقوق مصرفکننده قرار داریم، اما برای اینکه بتوانیم از مسئله یا فلسفه حمایت از مصرفکننده حرف بزنیم، شاید لازم باشد از زاویه همان مصرفکننده به ماجرا بنگریم. نگاه از این زاویه در بخش دوم این نوشتار میآید.
بخش نخست:
سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان سالها قبل در ایران تاسیس شد؛ بنابراین این نهاد براساس نیازهایی شکل گرفت که شاید در گذشته موضوعیت داشتند، اما اکنون موضوعیت خود را از دست دادهاند. زمانی که با وفور کالا و خدمات در بازار مواجهیم، مسئله اصلی خرید کالا، از سمت مصرفکننده خواهد بود. در چنین شرایطی، ممکن است یک سازمان بتواند متولی هر دو حمایت شود، اما این امر در شرایط امروز کشور نهتنها کسی را قانع نمیکند، بلکه در عمل هم ناتوانی خود را به منصه ظهور گذاشته است.بنابراین بهنظر میرسد امروز این مسئله تبدیل به یک شوخی شده و هنوز معلوم نشده است، منظور متولیان این سازمان از حمایت از مصرفکننده چیست. معلوم نیست چگونه میخواهند از مصرفکننده حمایت کنند و چگونه قصد دارند به بهبود اوضاع برای خریداران کالا و خدمات یاری برسانند، حتی در بخش حمایت از تولیدکننده هم معلوم نیست، منظور از حمایت دقیقا چیست. حمایت اصولی از تولیدکننده باید بهنحوی باشد که به تهیه مواد اولیه، فناوری و کالاهای واسطهای آنها کمک کند. باید به صادرکنندگان و تولیدکنندگان ارز ترجیحی تعلق بگیرد تا بتوانند تولیدات خود را با قیمتی منصفانهتر به بازار ارائه کنند. با این حال، اکنون نیازهای تولید در کشور برطرف نشده است و تولیدکنندگان مشکلات زیادی دارند. از میان تولیدکنندگان کشور، عده معدودی میتوانند از تسهیلات و سیاستهای حمایتی کافی برخوردار شوند، بههمیندلیل اعتراضات زیادی در سالهای اخیر از سوی تولیدکنندگان انجام گرفته است. به این ترتیب، بهنظر میرسد سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان اکنون دچار نوعی بحران هویت شده است و از هیچکدام از 2 بخش مورد ادعا حمایتهای کافی را انجام نمیدهد.از سوی دیگر، در بسیاری از کشورهای جهان مدلهای موفق حمایت درست از مصرفکننده و تولیدکننده وجود دارد، بههمین دلیل من فکر میکنم استفاده از همین نمونهها هم میتواند به فهم بهتر مسئله کمک کند، اما کل مسئله هم آنقدر پیچیده نیست که نتوان با فکر کردن به آن حداقل مشکلات اصلی سیاستهای کنونی را درک کرد. حمایت از مصرفکننده در گام نخست نظارت درست بر قیمتها و میزان تولیدات و کیفیت آنها است. برای حل مشکلات تولیدکننده هم باید مشکلات تولید را کاهش داد. در واقع، حمایت در این بخش بهشکل کلی همین
است.هنگامی که حمایت اصولی و درست از مصرفکننده انجام نگیرد، مشکلات فراوانی پیش میآید، تا آنجا که گاهی بهنظر میرسد در کشور ما مصرفکننده هیچ حمایتکننده واقعی ندارد و به باور من بد نیست اگر اسم سازمان متولی آن هم تغییر کند یا حداقل نام مصرفکننده از آن حذف شود.
بخش دوم:
برای اینکه بتوانیم از مسئله یا فلسفه حمایت از مصرفکننده حرف بزنیم، شاید لازم باشد از زاویه همان مصرفکننده به ماجرا بنگریم. مصرفکنندگان قبل از هر چیز میخواهند کالاها یا خدماتی متناسب با نیاز خود را تهیه کنند؛ یعنی باید خدمات یا کالاهای موردنیاز جامعه در بازارها پیدا شود و قابلدسترس باشد. در کنار این، انتظار مصرفکننده این است که بتواند نیازهای خود را با قیمتی مناسب و متناسب با قدرت خرید تهیه کند. کیفیت هم عامل دیگری است که برای مصرفکننده میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. به این ترتیب، وجود این ۳ مولفه میتواند رضایت مصرفکننده را بالا ببرد.اگر فقط یکی ، دو سال اخیر را در نظر بگیریم، متوجه میشویم هیچکدام از این مولفهها در بازار کالا و خدمات کشور وجود نداشت و به این ترتیب، وضعیت در بازارها دشوار شده و رضایت مصرفکننده کاهش یافته است. در بخش قیمتها هم نهتنها هیچ حمایت واقعی انجام نگرفته، بلکه فشار تورمی شدید شده و در عمل کاری هم برای کنترل قیمتها انجام نشده است. متاسفانه در حال حاضر قیمتها در اقتصاد ایران هیچ تناسبی با قدرت خرید مصرفکنندگان و مزدبگیران ندارد. درباره کیفیت نیز بهمراتب مشاهده شده است هنگامی که گرانی و کمبود کالا بهوجود میآید، برخی تولیدکنندگان بهویژه تولیدکنندگان داخلی، کیفیت تولیدات خود را کاهش میدهند تا بتوانند با ارائه قیمتی ارزانتر مشتریان را راغب به خرید کنند. به این ترتیب، کالاهایی که در داخل تولید میشوند، در این مدت کمکیفیتتر شدهاند. مشتریانی که کیفیت برای آنها تعیینکننده است هم، تنها میتوانند به محصولات خارجی مراجعه کنند.بنا بر آنچه گفته شد، ۳ مولفه تعیینکننده برای حمایت از مصرفکننده در اقتصاد ایران وضعیتی بغرنج و ناامیدکننده دارند، پس حمایت از مصرفکننده در کشور هم وضعیت خوبی ندارد و حمایتی که لازم است از مصرفکنندگان کشور انجام نمیگیرد.