به گزارش مشرق، «اگر اصراری هست که قهرمان این فصل حتما معلوم شود و جام به تیم مدنظر برخی افراد داده شود، میتوانند از منیریه تهیه کنند و بیش از این با جان جوانان کشور بازی نکنند. من هم حاضرم هزینهاش را پرداخت کنم و خودم با اسنپ به آن باشگاه ارسال کنم.» این اظهارات بخشی از صحبتهای حجت نظری است؛ عضو هیئت مدیره استقلال.
این البته نخستین بار نیست که مسئولان استقلال و پرسپولیس با چنین ادبیاتی در خصوص موفقیتها یا ناکامیهای یکدیگر اظهارنظر میکنند. وقتی تاریخ رویارویی رسانهای این دو باشگاه را مرور میکنیم به بسیاری از این دست مصاحبهها یا اظهارات هواداری برمیخوریم. از عابدینی و فتحاللهزاده گرفته تا رویانیان و دیگران. حتی تا چند وقت پیش هم شاهد بودیم که کانال رسمی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال تبدیل شده بودند به محلی برای کریخوانی و حرفهای چیپ و سطح پایین. جایی که به نظر میرسد خود این افراد نباید به عنوان سوژه مورد تحقیق یا نقد قرار بگیرند بلکه این مدیران ارشد ورزش کشور هستند که باید پیرامون ترویج چنین ادبیاتی پاسخگو باشند.
اینجا بحث قرمز و آبی نیست؛ چه اینکه برخی اعضای باشگاه پرسپولیس هم از ادبیات خوبی استفاده نکرده و نمیکنند و همین موضوع تنش را در بین هواداران دو تیم افزایش میدهد. زمانی هم که تماشاگران به ورزشگاه میرفتند، اینگونه اظهارنظرها باعث ملتهب شدن سکوها میشد. در واقع اینگونه کریخوانیها به سبک کانالهای تلگرامی پرسپولیسی یا استقلالی صورت میگیرد که در بسیاری از مواقع با یک ادمین مشترک فعالیت میکنند و فقط به فکر درآمدزایی از آن کانالها هستند و به چیز دیگری فکر نمیکنند.
حجت نظری بیش از آنکه مدیری فوتبالی باشد یک فعال سیاسی است. او جوانترین نماینده منتخب مردم تهران در پنجمین دوره شورای شهر تهران است؛ عضو حزب اعتماد ملی و مشاور معاون سابق وزارت ورزش و جوانان. نظری با 1066813 رأی به شورای شهر راه یافت و رئیس ستاد سمنهای شهر تهران شد. حالا اما عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال هم است.
بیشتر بخوانید:
نتیجه تست راستی آزمایی استقلال را از بهاروند بپرسید
در خصوص جنجال جوانترین عضو شورای شهر تهران دو گمانه وجود دارد؛ اول اینکه نظری قاعده بازی را آموخته یا به او آموختهاند؛ بدین معنی که او میداند برای مطرح شدن و قرار گرفتن در تیتر نخست رسانههای ورزشی باید دست به اظهارنظری جنجالی بزند. دوم اینکه این عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال عقیدهاش درباره ضرورت تعطیلی لیگ را مطرح کرده اما با ادبیاتی دور از شأن نماینده مردم تهران.
ممکن است گمانههای دیگری نیز وجود داشته باشد اما در هر حال صادق بودن هر یک از این گمانهها درباره عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال باز هم او را به سوژهای مناسب تبدیل نمیکند. چه این مقام بالادستی است که در خصوص انتخاب اعضای هیئت مدیره تیمهای مردمی استقلال یا پرسپولیس باید پاسخگو باشد.
تعطیلی یا عدم تعطیلی لیگ موضوعی است که در هفتههای اخیر به شدت مورد توجه اهالی فوتبال قرار گرفته است. از یک سو پرسپولیس که با اختلاف امتیازی چشمگیر نسبت به سایر تیمها صدرنشین است خواهان برگزاری لیگ است و در سوی مقابل برخی باشگاههای لیگ برتری قرار گرفتهاند که تاکید دارند برگزاری لیگ در شرایط کرونایی به هیچ وجه به صلاح نیست.
هر دو طرف ماجرا نیز برای طرح ادعای خود استدلالهایی دارند که تاکنون شنیده شده است اما چند سؤال اینجا مطرح می شود. صدرنشینی و اصرار پرسپولیسیها برای ادامه یافتن لیگ برتر باید به خودخواهی و درخواست بقیه باشگاهها مبنی بر تعطیلی مسابقات لیگ باید به ترسو بودن تعبیر شود؟ وقتی یک عضو هیئت مدیره با ادبیاتی هواداری علیه تیم رقیب دست به اظهارنظر میزند و اتفاقا از بازخوردهای جنجالی این اظهارنظر استقبال میکند چه اتفاقی برای نقش نظارتی مقامات بالادستی رخ میدهد؟ آیا وزارت ورزش که بدون هیچ معیار یا خطکشی حرفهای دست به انتخاب اعضا هیئت مدیره میزند نباید در خصوص اظهاراتی که به جریحهدار شدن افکار عمومی حساسیت بیشتری نشان دهد؟ آیا استقلال و پرسپولیس که هویتی ملی و در همه شهرهای کشور هوادار دارند، نباید سخنگو داشته باشند تا مواضع رسمی این دو باشگاه را در رسانهها مطرح کنند؟ با توجه به اینکه بارها مدیران استقلال و پرسپولیس علیه یکدیگر اظهارنظرهای جنجالی و به نوعی سطحی داشتهاند وزیر یا معاونتی که در بخش فرهنگی فعال است نباید در خصوص تدوین آیین نامه فرهنگی برای باشگاههای تحت مالکیت خود اقدام کند؟
وزیر ورزش که از حافظه تاریخی فوق العادهای برخوردار است و در روز رای اعتماد گرفتنش از مجلس بخش مهمی از معرفی خود را به این ویژگی اختصاص داد بهتر از هر فرد دیگری میداند که هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس در مقاطعی جای افرادی بود که به سختی میشد نام آنها را در رسانهها پیدا کرد؛ مدیرانی که بیش از رجزخوانی رسانهای سعی داشتند باشگاه خود را از حاشیهها دور نگه دارند. چه همین امر و پیگیری همین سابقه، امروز جوانگرایی وزارت ورزش در برخی پستهای مهم را با سؤالاتی جدی روبهرو کرده است. به نظر میرسد یک بار برای همیشه استقلال و پرسپولیس باید احترام به یکدیگر را بیاموزند. اگر قرار است در این راه وزارت ورزش نقشی منفعلانه داشته باشد رسانهها باید آغازگر جدی نگرفتن برخی سوژهها باشند.