به گزارش روابطعمومی اتاق بازرگانی اصفهان، مدیر خدمات به اعضا، تشکلها و دفاتر منطقهای اتاق بازرگانی اصفهان در ابتدای این همایش با بیان اینکه بهترین راه شناخت آینده، ساختن آن است اظهار کرد: آینده چیزی جز نتیجه انتخابها و عملکردهای امروز ما نیست.
علیمحمد آقاجان افزود: متاسفانه در وضعیت نااطمینانی اقتصادی بهسر برده و روزمرگیها، دغدغهها و عدماطمینانها بهقدری ما را محاصره کرده که امکان فکرکردن به آینده را از ما سلب کردهاست، اما تنها راه گذر از امروز اندیشیدن به آینده روشن و حرکت هدفمند و برنامهریزیشده، انتخابهای صحیح و منظومه مبتنی بر چشمانداز بلندمدت است.
در ادامه سعید خزایی، پدر آیندهپژوهی ایران و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران آیندهنگری راهبردی را کلید موفقیت در عصر ناپایداری دانست و گفت: گذشتهها، گذشت و گذشته دیگر چراغ راه آینده نیست چون در دنیای غیرخطی زندگی میکنیم که در آن اقتضائات، سازمانها و کسبوکارها تغییر میکنند و در دنیای ناپیوستگی قرار داریم. وی با بیان اینکه در دنیای امروز دادهها حرف اول را میزنند، ادامه داد: اقتصاد بیرحم است و اقتضائات خود را دارد. توسل به اقتصاد دستوری مانند این است که بخواهیم امواج دریا را با شلاق رام کنیم؛ پس از گذشته باید گذشت و زمان حال نیز در چشم برهم زدنی تبدیل به گذشته میشود؛ بنابراین آینده تنها تیر ترکش ما و تنها فرصتی است که باقیماندهاست. خزایی با بیان اینکه قیمت ارز یا مسکن در سالهای اخیر با هیچ آماری در گذشته قابل پیشبینی نبود، افزود: در گذشته روند افزایش قیمتها دارای منطق بود اما روشها و شیوههای مدیریتی گذشته دیگر بهکار نمیآید؛ در واقع روی آینده خود هیچ کنترلی نداریم چون شوکها و شگفتیها بسیار زیاد است؛ بنابراین چون تمام تصمیمات ما برای آینده است باید محیط تصمیم را بشناسیم؛ در واقع اگر پیشبینیکردن ماموریت تمام علوم نباشد، بخش عمده فلسفه هر علم است.
رئیس انجمن آیندهنگری ایران با تاکید بر اینکه هرچه آینده پیشبینی ناپذیرتر باشد آیندهپژوهی ضروریتر است، تصریح کرد: از شرکتهای بزرگ و راهبر گرفته تا بنگاههای کوچک و متوسط باید از روشهای آیندهپژوهانه استفاده کنند و شاید این آیندهپژوهیها و استراتژیها، راه نجات شرکت ما و حلقه مفقوده تجارتمان در عصر عدمقطعیت باشد. برای مثال پروژه هزاره سازمان ملل هر سالبا بهرهگیری از ۴۰۰ پژوهشگر تراز اول دنیا یک گزارش منتشر میکند که استفاده از آن رایگان و مطالعه آن برای هر مدیری ضروری است.
وی ضرورت آیندهنگاری را کسب بینش از پیشرو دانست و گفت: مدیران امروزی باید عینکی با سه دید بر چشمداشته باشند؛ گذشتهنگری با دید تحلیلی، اینکنگری با دید انتقادی و آیندهنگری با دید تفسیری. برای اینکه شهروند جهانی باشیم به چند شیوه تفکر، چند نوع سواد از جمله سواد ارتباطی و سواد رسانهای که یونسکو اعلام میکند و انواع مهارت نیاز داریم. مجمع جهانی اقتصاد هر پنج سالیکبار فهرستی از ۱۰ مهارت موردنیاز مدیران موفق را بهروزرسانی و منتشر میکند و حل مسائل پیچیده یکی از مهارتهایی است که هنوز در این فهرست وجود دارد. همچنین یک مدیر باید بتواند بهجای روندها که پیشبینیپذیر هستند، رویدادها را که پیشبینیناپذیر هستند مدیریت کند. خزایی با بیان اینکه بیشتر افراد واقعیت را آنطور که هست نمیبینند، اضافه کرد: افراد بر اساس آبشخورهای فکری و تجارب خود تصمیمات متفاوتی میگیرند. علم مدیریتی که در دانشگاههای ما تدریس میشود نیز بسیار قدیمی است و به همین دلیل سازمانها دچار سندرمهایی هستند که خودشان نمیبینند. از طرف دیگر آینده یک هدف متحرک است نه ثابت؛ بنابراین پیشبینیهایی که حاصل از شهود یا استنتاج باشد، به دلیل اینکه شوکها و شگفتیها را درنظر نمیگیرد قابلاتکا نیست، پس در هنگام تصمیمگیریها، ادارک ما از واقعیت مهمتر از خود واقعیت است.
پدر آیندهپژوهی ایران با بیان اینکه حداقل یکچهارم روشهای آیندهپژوهانه استفاده از خردجمعی و مشارکت است، گفت: متاسفانه در کشورمان در این امر ضعیف هستیم. از طرف دیگر، باید عدمقطعیت را در کانون استدلالهای خود قرار دهیم. عوامل زیادی بر اقتصاد ایران اثر میگذارند و برای بررسی آینده اقتصاد باید هرکدام را بررسی کنیم.
وی آیندهنگاری را شامل مراحلی از جمله Discover، Explore، Map و Creat دانست و بیان کرد: نقد تغییرات، ترسیم دستاوردهای مختلف، بصریسازی آینده مطلوب و سازماندهی و اقدام برای خلق آینده نیز باید انجام شود. همچنین آیندهنگاری باید به پنج پرسش پاسخ دهد؛ چه اتفاقهایی دارد میافتد، بهنظر میرسد چه اتفاقی دارد میافتد، این یعنی چه، تصویر آینده چیست و الان باید چه کنیم؟
در واقع باید بفهمیم باید چه کاری را چگونه انجام دهیم.
خزایی در پایان به برخی مصادیق درباره آینده ایران، خاورمیانه و جهان اشاره کرد و به سوالات شرکتکنندگان نیز پاسخ گفت.