صبح امروز شهروندان تهران روز خود را در حالی آغاز کردند که تصویری جدید در بسیاری از معابر شهری در معرض دید ایشان قرار گرفته بود؛ تصویر شهید رضا دارابی.
به گزارش «تابناک»، روز گذشته زمانی که به آتش نشانی خبر رسید حریقی در زیرزمین یک ساختمان تجاری در محدوده خیابان بهار به وقوع پیوسته، به سرعت سیل خودروهای آتش نشانی و حتی پلیس و اورژانس روانه محل حادثه شدند تا عملیاتی آغاز شود که ساعات زیادی به طول انجامید و در نهایت به اطفای حریق انجامید اما داغی همیشگی بر دل یک خانواده گذاشت که فراموش ناشدنی است.
البته آتش نشانی از جمله مشاغلی است که با خطرات بسیار همراه است و کسانی که داوطلب این شغل می شوند و لباس آتش نشانی را بر تن می کنند، می دانند که قدم در راهی دشوار با خطراتی بسیار گذاشته اند که جان فشانی، بخشی از آن است. قهرمانانی که یکی از ایشان ساعاتی پیش دست از جهان شست و به لقاالله پیوست؛ روحش شاد و یادش گرامی.
اینکه علت شهادت قهرمانی که تصویرش در معابر کلانشهر پایتخت در معرض دید شهروندان قرار گرفته چیست و آیا می شد با اتخاذ تدابیری پیش گیرانه اعم از تجهیزات ایمنی، آموزش های ویژه و... مانع از آن شد یا خیر، بحثی است که لازمه ورود به آن اطلاع از گزارش دقیق حادثه و کسب نظر کارشناسان است اما با مرور حوادث مرگبار گذشته در این حوزه، به نکات قابل تاملی می رسیم.
به عنوان مثال می شود به حادثه مرگبار حریق در ساختمانی در خیابان جمهوری تهران اشاره کنیم که در کارگاه تولید لباس به وقوع پیوست و نشان داد که رعایت الزامات ایمنی در کارگاه ها تا چه اندازه مورد غغلت قرار گرفته و چه خطر بزرگی بیخ گوش کارگران شاغل در این کارگاه ها و به دنبال آن، آتش نشانانی است که راهی ماموریت هایی به مقصد این اماکن می شوند.
رویدادی مرگبار که اگرچه زنگ خطری جدی را به صدا در آورد و ثابت کرد که آتش نشانی پرجمعیت ترین شهر کشورمان با کمبودهایی از جمله نردبان بوم بلند دست به گریبان است، اما به اتخاذ تدابیر ضروری و حیاتی منجر نشد تا کمی بعد فاجعه پلاسکو به وقوع بپیوندد و جان شمار زیادی از آتش نشانان را برباید و داغی سنگین و ملی برجای بگذارد که ایرانیان را بهت زده کرد.
فاجعه ای که رقم خوردن آن هم به اتخاذ تدابیر ویژه منجر نشد. تدابیری از جمله سخت گیری در ارتقای ایمنی سازه ها و حتی تدابیر پیش پا افتاده ای مانند پلمب ساختمان های ناامن که برخی از آنها به شدت فرسوده هستند و حتی به وقوع حوادثی مانند حریق هم تردد در آنها ریسک به همراه دارد و هر آن ممکن است به وقوع فاجعه ای در ابعاد ملی برسند و فرجامشان شوم باشد.
وعده ای که در ایام ده روزه آواربرداری از پلاسکو و بعد از آن، مدام از طرف مسئولان مختلف داده می شد اما محقق نشد و اعلام گردید که ملاحظاتی مانع از آن است. ملاحظاتی که هنوز ادامه دارند و آنقدر به بهانه شبیهند که می بینیم مهرماه امسال یکی از موانع موجود بر سر راه تجهیز آتش نشانی های سراسر کشور با تصویب معافیت خودروهای مجهز به نردبان های بوم بلند از پرداخت عواض سود بازرگانی در هیات دولت، از سر راه برداشته شد.
اتفاقی که می بایست دست کم بعد از فاجعه پلاسکو رقم می خورد اما تا چندماه پیش به محاق رفته بود و در دولت سیزدهم محقق شد تا ثابت شود که چقدر کار بر زمین مانده وجود داشته که می شد به انجام برسد و این گونه نشده است. معافیتی که امیدواریم به سرعت دادن تجهیز شهرهای کشور به این نوع نردبان منجر شود، چراکه می دانیم هم اکنون یافتن چنین نردبانی در مراکز برخی از استان های کشور هم غیرممکن است، چه برسد به شهرهای دیگر که سازه های بلند مرتبه دارند!
وضعیتی غیرقابل قبول که تا رفع آن باید امیدوار باشیم سازه های ناامن از گزند حوادثی مانند حریق بدور بمانند و گزندی به جان آتش نشانان قهرمان در سراسر کشور برای رفع خطر از آنها وارد نشود؛ امیدواری ای که زیادی خوش بینانه است و زمانی به واقعیت نزدیک می شود که مسئولان ملاحظات را کنار گذاشته و ایمنی را خط قرمز تصور کرده و بر مبنای این خط قرمز، با قصورها و تقصیرها برخورد نمایند.