به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: در دولت قبل، با همه چند صد درصد افزایش، دلار 20 هزار و 500 تومان افزایش یافت آن هم در 8 سال اما امروز شاهد افزایش 36 هزار تومانی دلار هستیم در یک سال و نیم. افق کار هم قمر در عقرب به چشم میآید. به ویژه وقتی مسئولان محترم دولتی، به جای طراحی و اقدام، به دنبال شریک برای این وضعیت میگردند.
وقتی میخوانیم از فلان مسئول محترم دولتی که "نرخ رشد تورم نسبت به موقعی که دولت را تحویل گرفتیم، خیلی کاهش پیدا کرده" چه میتوانیم به مردم بگوئیم که هر روز، روزگار شان سختتر و تحمل شان کمتر میشود؟
وقتی میشنویم که "رئیسی به شدت بر سر مسائل تورمی حساس است" اما میخوانیم که قیمت مسکن و خودرو و ارز و طلا، دارد به قله میرسد، دیگر نه گفته که نوشته ما را هم باور نمیکنند.
وقتی فلان حامی سینه چاک دولت عنان از کفِ میدهد و مینویسد "یک مشت انساننمای بیسر و پا دست به اخلال زده و مدیریت ارزی کشور را از دست مدیران شایسته و دلسوز دولت مردمی خارج کردهاند." آیا کسی به تحلیلهای مودبانه توجه خواهد کرد؟
حامی باید با استدلال و حساب و کتاب حمایت کند. مدیر، عمل کردن را باید جایگزین سخن گفتن کند. مردم به حق میگویند مدیر که نباید انتقاد کند. او را گذاشتهاند برای عمل، برای تدبیر امور و اجرای چاره ساز برنامه ها. آنان نباید از "باید چنین کرد" بگویند. فلشِ این بایدها دقیقا یقه خودشان را نشان میکند.
برخی از متولیان امر گفتارشان رفتار آن پزشک را به خاطر میآورد که خطای او به مرگ بیمار انجامید و او خود از صاحبان عزا بیشتر عزاداری میکرد. یادش نبود انگار که خود او عامل سوگواری است. گریهاش هم صاحبان عزا را بیشتر متعذی و عصبانی میکند. حالا هم برخی صحبتها از کسانی که باید عمل کنند، همین حالت را دارد. نمک پاشیدن به زخم را میماند که خلقی را به فغان میآورد.
حرف آخراینکه به جایی برنمیخورد اگر برای برداشتن این بار سنگین از کسانی که تخصص آن را دارند کمک بگیرید. اخلاق گرایی و ملی اندیشی شما را هم میرساند. منطق انقلاب هم این را تحسین میکند که برای برداشتن مانع از سر راه از همه توانها استفاده کنید. یک بار امتحان کنید، ضررش از تسلیم شدن در برابر مشکلات خیلی کمتر است.