ایلان ماسک بهتازگی در مجمع سال ۲۰۲۳ سهامداران شرکت تسلا، از برنامههای بلندمدت برای روی آوردن به استفاده از انرژی پایدار رونمایی کرد؛ اما آیا این میلیارد سرشناس واقعاً به فکر کمک به محیطزیست است یا حرفهای او تنها جنبه تبلیغاتی دارد؟
ماسک اخیراً از برنامه جامع جدیدی در حوزه انرژی پایدار رونمایی کرده است که طبق آن، شرکت تسلا سعی خواهد کرد وابستگی خود را به مصرف سوختهای فسیلی کاهش دهد و به سایر منابع دوستدار محیطزیست روی بیاورد. از جمله اقدامات این طرح، میتوان به افزودن انرژی تجدیدپذیر به شبکه برق فعلی و افزایش تولید محصولات و خودروهای برقی اشاره کرد. او ادعا دارد که سرمایهگذاری ۱۰ تریلیون دلاری برای توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر توسط تسلا صورت خواهد گرفت تا به هدف اصلی آن، یعنی دستیابی به ذخیره انرژی جهانی ۲۴۰ تراوات در ساعت، نزدیکتر شوند.
اکنون نشریه دِورج در گزارش جدیدی، اشاره دارد که اگرچه اهداف و گفتههای ماسک، همراستا با حفظ محیطزیست است؛ اما تولید خودروهای برقی، پنلهای خورشیدی و باتریها باید به صورت انساندوستانه و پایدار انجام بگیرد. همچنین شفافیت و مسئولیتپذیری در طی این مسیر، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ مواردی که معمولاً توسط ماسک و شرکتهای تحت مدیریت او، چندان رعایت نمیشوند.
شایان ذکر است که یکی از معیارهای اصلی دوستدار محیطزیست بودن، میزان کربن و آلودگی تولید شده توسط شرکتها است. تسلا در این زمینه، به هیچ عنوان عملکرد قابل قبولی از خود نشان نداده و در میان تولیدکنندگان مطرح خودرو در سراسر جهان، جایگاه مطلوبی در اختیار ندارد. برای مثال، فورد اولین خودروسازی بوده است که توانسته امتیاز A را در زمینه کاهش آلایندگی و تولید گازهای گلخانهای از سوی سازمان غیردولتی CDP در سال ۲۰۱۹ دریافت کند.
البته نباید فراموش کنیم که فورد هنوز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودروهای بنزینی و دیزلی در جهان به شمار میرود و محصولات برقی، قسمت کوچکی از بازار فروش آن را شامل میشوند. طی ارزیابیهای صورت گرفته توسط نهاد مذکور، تسلا در کمال تعجب، امتیاز F (پایینترین حد ممکن) را بدست آورده است. تسلا در گزارش آلایندگی کربن سال ۲۰۲۱ خود، زنجیره تامین قطعات را علت اصلی تولید کربن بالا دانسته و به نوعی، تقصیر را از دوش خود برداشته است. متاسفانه نمیتوان این مقادیر را به درستی محاسبه کرد؛ اما فعالان محیطزیست میتوانند به شرکتهای بزرگ فشار وارد کنند تا مسئولیتپذیری بیشتری از خود نشان دهند.
انتشار گازهای گلخانهای توسط صنایع تولیدکننده خودروهای برقی، پدیده قابل توجهی است؛ زیرا با وجود این که خود این محصولات دوستدار محیطزیست هستند، ولی قطعات مورد استفاده در آنها مثل پلاستیک، نرخ آلایندگی بالایی هنگام تولید دارند. برای مثال، طبق گزارش تسلا حدود ۸۰ درصد از گازهای گلخانهای تولید شده هنگام ساخت مدل ۳ این شرکت، طی فرایند ساخت باتری آن بوده است. همچنین استخراج عناصر مورد استفاده در باتریها، تاثیر زیادی روی طبیعت میگذارد. برای مثال فعالیت یکی از مهمترین معادن لیتیوم آمریکا در ایالات نوادا، نگرانیهای زیادی را برای ساکنین نواحی اطراف آن، در پی داشته است؛ مسئلهای که میتواند در آینده برای ماسک و شرکتهای او، به دردسر عظیمی تبدیل شود.
ماسک در گذشته اعلام کرده است که نگرانی پیرامون لیتیوم ندارد؛ زیرا از نظر او، معادن ایالات متحده برای تامین برق سراسر کره زمین، کافی هستند. او معتقد است که فرایند استخراج و تبدیل لیتیوم به فرم قابل استفاده در باتریها، از جمله باتری خودروهای الکتریکی، قسمت دشوار ماجرا محسوب میشود که موجب ایجاد محدودیت در عرضه این عنصر شده است. سایر عناصر مورد استفاده در باتریها مثل کبالت هم وضعیت چندان بهتری ندارند؛ زیرا با وجود فراوانی، گفته میشود که زنجیره تامین آنها با موارد متعدد نقص حقوق انسانی و سوء استفاده از کارگران همراه است. براساس برخی گزارشات، یکی از تامینکنندههای کبالت تسلا، به کارگران خود حقوق ناچیز، غذا و آب میدهد؛ درحالی که باید شرایط کاری بسیار دشواری را تحمل کنند.
در نهایت باید گفت که شیوه گذر از سوختهای فسیلی به انرژیهای پایدار توسط ماسک چندان به نفع محیطزیست به نظر نمیرسد و حداقل در کوتاه مدت میتواند آسیبهای مشابه با منابع سنتی انرژی به همراه داشته باشد. بسیاری، ماسک را به چشمپوشی از به رسمیت شناختن ریشه مشکلات متهم میکنند و معتقد هستند که مصرف بالای منابع ارزشمند زمین توسط شرکتهای تحت مدیریت وی، میتواند پیامدهای جدی به دنبال داشته باشد.