از رشد ۳۰ درصدی تا حضور در بازار سرمایه
با افزایش حدود هزار و ۶۰۰ شرکت در سال ۱۴۰۱، تعداد شرکتهای دارای تاییدیه دانشبنیانی از معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری به حدود ۸ هزار شرکت رسید. دولت در این یک سال، توجه ویژهای به کسبوکارها داشته، از تصویب قانون جهش دانشبنیان گرفته تا کارگروه اقتصاد دیجیتال که بهمنظور برداشتن موانع موجود تشکیل شد. زمزمههای حضور دانشبنیانهای فعال در عرصه فناوری اطلاعات در بازار سرمایه، دیگر موضوعی بود که در یکسال گذشته مسئولان توجه ویژهای به آن داشتند و جزو خواستههای فعالان اکوسیستم دانشبنیان هم بود.صمت در این گزارش به ارزیابی مهمترین رویدادها در یک سال اخیر برای شرکتهای دانشبنیان پرداخته است.
شرکتهای دانشبنیان طی یکسال گذشته بیش از ۱۱هزار نوع محصول در حوزهّهای مختلف تولید کرده و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان فروش داخلی داشتهاند. گزارش عملکرد یکسالگی دولت سیزدهم، از رشد ۳۰ درصدی تعداد شرکتهای دانشبنیان خبر میدهد. ناگفته نماند که برخی کاربران شبکههای اجتماعی اعتقاد دارند، راهاندازی بیش از ۱۶۰۰ شرکت دانشبنیان فرآیندی نیست که یکساله محقق شده باشد. گفتنی است، در سالی که گذشت، ۱۳ آییننامه برای این حوزه مصوب شده است. طبق گزارش دولت، تاکنون شرکتهای دانشبنیان برای ۳۷۵ هزار نفر اشتغالآفرینی داشتهاند. این شرکتها ۱۱ هزار و ۶۳۲ محصول تولید کرده و یک میلیارد دلار صادرات داشتهاند. همچنین، میزان رشد فروش آنها نسبت به سال ۱۳۹۹ ، رقمی حدود ۳۵ درصد عنوان شده، اما نکته مهم این است که مشخص نیست این فروش آماری است یا از حیث درآمد اعلام شده، چرا که باتوجه به رشد تورم در کشور، افزایش ۳۵ درصدی درآمد چیزی معادل همان فروش با احتساب تورم است.
بسیاری از شرکتهای دانشبنیان شاید توانستهاند محصولات خود را پس از سالها تحقیق و آزمایش به نتیجه برسانند، اما کماکان با مشکلاتی روبهرو هستند که مانع از روند تولید در بستری طبیعی میشود. امیرهومن کریمیوثیق، رئیس یک شرکت دانشبنیان تولیدی در زمینه نفت و گاز در گفتوگو با صمت گفت: دانشبنیانها مشکلات زیادی دارند؛ از مشکلات گمرکی گرفته تا مالیات و تامین مواد اولیه. با اینکه شعار امسال به دانشبنیانها اختصاص داشت، اما در حال حاضر، صاحبان شرکتهای دانشبنیان همچنان مشغول دستوپنجه نرم کردن با معضلاتی هستند که در ابتدای سال وعده حل شدنشان به آنها داده شده بود. بهاعتقاد من، باید مسیر هموارتری برای توسعه اقتصاد دانشبنیان فراهم شود؛ راهی که تاکنون ایجاد نشده است.
وی افزود: رسیدن به اقتصاد دانشبنیان تنها با یک شعار و توجه یکساله محقق نمیشود؛ انتظاری که از نهادهای بالادستی میرود، این است که نگاه ویژهتری به این شرکتها در فضای امروز اقتصاد کشور داشته باشند. در واقع، خواهان این امر هستیم که شرکتهای دانشبنیان بهصورتخاص در فضای اقتصادی کشور دیده شوند؛ فرآیندی که تاکنون در کشور اتفاق نیفتاده است. وی گفت: صندوق نوآوری و شکوفایی، بازوی کمککننده مناسبی برای توسعه دانشبنیانها است که تاکنون در زمینه ضمانتنامهها و تسهیلات کمک شایانی به کسبوکارهای نوین کرده است، اما نباید از عملکردهای نهادهای مشابه که بیشتر جنبه نمایشی داشته ، غافل شویم. ناگفته نماند که نمایشی بودن برخی تصمیمات نیز لازمه توسعه اکوسیستم دانشبنیان است، چرا که بخش زیادی از نیاز دانشبنیانها، دیده شدن آنها در رسانهها و مجامع مختلف است. این روند، علاوه بر اینکه نگرش عمومی نسبت به نوآوری و اکوسیستم دانشبنیانی کشور را کاملتر میکند، به دانشبنیانها بهعنوان اهرم توسعه در اقتصاد نیز نگاه میشود.
کریمیوثیق گفت: بیشتر صاحبان شرکتهای دانشبنیان تولیدی، بهویژه آن دسته از شرکتهایی که در فهرست نوع یک قرار میگیرند و سابقه زیادی دارند، خواهان تسهیلگری در امر تولید هستند و اصلا انتظار دریافت حمایتهای همهجانبه از سوی نهادهای دولتی را ندارند. این درحالی است که معمولا شرکتهای بزرگ تولیدی در اکوسیستم دانشبنیان بیشتر از اینکه موردحمایت واقع شوند، موردهجوم برخی نهادها واقع میشوند و این سد راه توسعه آنها است. بهگفته این حوزه دانشبنیان، در قرن ۲۱ نیازمند ایجاد برخی زیرساختها برای توسعه اقتصاد دانشبنیان نیستیم، چرا که دنیای امروز، دنیای تسهیلگری است و در بیشتر کشورهایی که کارنامه درخشانی در توسعه دانشبنیانها دارند، سیستمهای حاکم مشغول تسهیل فرآیندها هستند.
وی بااشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره توسعه اقتصاد دانشبنیان گفت: هرگاه سخنی از سوی رهبر معظم انقلاب بیان میشود، برداشتهای مسئولان دولتی شخصی است و آنگونه که میخواهند آن را تفسیر میکنند و به اعمال نظر و دستور میپردازند. امروزه در فضای اقتصادی و توسعه کشور، نیازمند شفافسازی در عبارات و واژهها هستیم. برای مثال، وقتی درباره خامفروشی صحبت بهمیان میآید، بهدقت باید روشن شود که منظورشان از خامفروشی چیست؟ بهعبارت دیگر، امروز ما نیازمند مشخص شدن تعاریف هستیم. کریمیوثیق گفت: در بخش صادرات نیز با معضلات عدیدهای روبهرو و نیازمند توجه مجلسیان هستیم. مشکل قیمتگذاریهای دستوری مانعی جدی در برابر صادرات ش دانشبنیانهاست. در نهایت اینکه باید از تصمیمات یکشبه و شتابزده دوری کرد تا زمینه توسعه اقتصادی برای دانشبنیانها فراهم شود.
کریمی وثیق ارتباط میان بانکها و فعالان دانشبنیان را یکی از مهمترین مشکلات اکوسیستم فناوریهای نو در سالی که گذشت، دانسته و گفت: پای درددل صاحبان دانشبنیان که بنشینید، سخن از عدمهمکاری بانکها در پذیرفتن تضامین میگویند. نبود گفتمان و زبان مشترک میان این 2 نهاد فعال مالی و اقتصادی، عامل اصلی ناکامی برخی دانشبنیانها در دریافت این تسهیلات است.
مهدی عباسی، رئیس پارک علم و فناوری استان البرز معتقد است: اصلیترین چالش دانشبنیانها در بهره بردن از امکانات مالی، تفاوت داراییها از نگاه صاحبان دانشبنیان و متصدیان بانکی است، بههمین دلیل در سالی که گذشت، مشوقهای مالی دردی از فناوران دوا نکرد. وی در گفتوگو با صمت گفت: در فرآیند ارایه تسهیلات به دانشبنیانها سد محکمی به نام تضامین بانکی وجود دارد و معمولا بانکها همکاری و کارآیی لازم را با فعالان این حوزه ندارند. دلیل این فرآیند به سیستم سنتی بانکها برمیگردد. نظام بانکداری در کشور به اقتصاد دانشبنیانها اعتقاد ندارد، چرا که هنوز داراییهای نامشهود برای بانک یک مولفه تعریفنشده است. وی در تشریح تفاوت داراییهای مشهود و نامشهود افزود: این موضوع را هم باید مدنظر داشت که بیشتر فعالان دانشبنیان صاحب داراییهای نامشهود هستند تا داراییهای مشهود. تصور کنید، اگر یک شرکت دانشبنیان موفق به تولید محصولی فناورانه و خلاقانه میشود، بهگونهای که به تصمیم معاونت علمی و صندوق نوآوری و شکوفایی و پارکهای علم و فناوری صلاحیت حمایت مالی برای توسعه کسبوکار خود را پیدا میکند، باید ارایه مشوقهای مالی هم برای آن شرکت انجام شود. این درحالی است که طبق باور و قانون نانوشته نظام بانکی، فناوری ارزش ریالی ندارد و بهطورمعمول برای تضمین، خواهان دریافت سند ملک و دیگر تضامین شناختهشده هستند. عباسی گفت: حتی شعار سال هم نتوانست آن تعریف دقیقی که جهان از دانشبنیانها میشناسد، در نظام اقتصادی کشور نهادینه کند. در واقع، تولیدات فناورانه که زمان زیادی برای خلق آن صرف شده، از ارزش مالی خاصی برای تضمین برخوردار نیستند. بهعبارتدیگر، دانش فنی برای بانکها تعریف نشده است، گویا سند خانه و ملک از دانشبنیان بودن افراد مهمتر است. برای مثال، اپلیکیشنهایی که ترابرد مالی بالایی دارند و جزو داراییهای نامشهود هستند، ارزش بالاتری نسبت به برخی داراییهای مشهود دارند؛ این درحالی است که چنین سازکاری در دنیا رواج دارد. بنابراین، تنها تصویب مبالغ و اعداد و ارقام در قالب بودجه برای توسعه اکوسیستم دانشبنیان در کشور کافی نیست، اجزای این اکوسیستم باید بهگونهای همراستا با یکدیگر عمل کنند تا دانشبنیانهای واجد شرایط برای توسعه و تولید به تمکن مالی برسند. وی افزود: در سالی که گذشت، بانکها بهقدری در اجرای سازکار حسابداری همیشگی و البته منسوخ تاکید داشتند که در نهایت، فرقی میان یک فرد معمولی با افرادی که در قالب شرکتهای دانشبنیان فعالیت میکردند، قائل نشدند. اگر میخواهیم اتفاق درخوری برای شرکتهای دانشبنیان در زمینه توسعه و گسترش اشتغال بیفتد، تنها راهش این است که بانکها بخشی از داراییهای نامشهود را بهعنوان تضامین بپذیرند.
در حالی که سالها است، زمزمههایی مبنی بر حضور دانشبنیانها در بورس از گوشهوکنار شنیده میشود، در سالهای اخیر این اتفاق بیش از گذشته توجهها را به خود جلب کرده است. اواخر خرداد سال ۱۴۰۰، رئیس سابق سازمان بورس اعلام کرد، این سازمان بهدنبال ورود ۵ استارتآپ به بورس بود، اما موانعی مانع از بهنتیجهرسیدن این طرح شدند. تا اینکه در سالی که گذشت، در دیدار فعالان و اهالی اکوسیستم دانشبنیان با رهبر معظم انقلاب، دغدغههایی مطرح شد که یکی از این دغدغهها، ورود دانشبنیانها به بازار سرمایه و بورس بود.
سیاوش صمیمی، معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی معتقد است، حتی در سالی که گذشت، باوجود شعار سال، برای داراییهای نامشهود در بورس تدابیری اندیشیده نشد. در واقع، دارایی نامشهود، دلیل اصلی نپذیرفتن سهام این شرکتها در بازار سرمایه بود. نزدیک به ۴۰ شرکت دانشبنیانی که دارای داراییهای مشهود هستند و در بازار سرمایه فعالیت میکنند، معضلی از بابت ورود به بازار سرمایه ندارند. وی در گفتوگوی با صمت اظهار کرد: بورس یکی از ابزارهای تکاملیافته تامین مالی شرکتها است که آنها میتوانند به این واسطه، سهام خود را در بازار عرضه کنند و مسیر تامین مالی را هموار سازند. برهمین اساس تا امروز شرکتهای دانشبنیان بزرگ فعال در حوزه صنعت و پتروشیمی، به بازار سرمایه ورود پیدا کردهاند و شاهد رشد و توسعه آنها بودهایم. وی افزود: بورس میتواند جای خوبی برای تامین مالی استارتآپهایی باشد که در حوزه فناوری اطلاعات، اینترنت اشیا و هوشمصنوعی فعالیت میکنند که معمولا از ۲ روش این تامین مالی انجام میگیرد؛ روش نخست، انتشار اوراق بدهی یا صکوک و دیگری، عرضه اولیه سهام در یکی از بازارهای بورس و مبتنی بر مشارکت است. وی ادامه داد: اوراق صکوک که مبتنی بر بدهی است، بهنوعی راهی برای قرض گرفتن از سازمانهای مرتبط با بازار بورس بهمنظور تامین مالی دانشبنیانها است. گفتنی است، برای انتشار صکوک نیاز به پذیرش سهام دانشبنیانها یا استارتآپها در یکی از بازارهای سرمایه نیست، یعنی اگر شرکتی خارج از بورس باشد، میتواند از طریق اوراق صکوک با صرف زمان کمتری تامین مالی کند، البته نیاز به ضامن برای ایفای تعهدات هم دارند.
صمیمی در تشریح روش دوم ورود دانشبنیانها به بازار سرمایه گفت: باید سهام دانشبنیان یا استارتآپ خواهان ورود به بازار سرمایه از سوی سازمان بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شود. در بسیاری از موارد، بازار بورس از پذیرش آنها اجتناب میکرد، چرا که بخش عمده دارایی آنها نامشهود بود. معضل اصلی داراییهای نامشهود استارتآپها هستند که برای بازار سرمایه شناختهشده نیستند. دغدغه اصلی این است که اگر روزی استارتآپها از ادامه فعالیت باز بمانند، سهامداران آنها با مشکل مواجه میشوند، چرا که نرخ سهام استارتآپها به یکدهم یا یکپنجم هم کاهش پیدا نمیکند و در عمل به صفر نزدیک میشود، زیرا دارایی مشهودی وجود ندارد که بتوان با فروش آن سهم سرمایهگذاران را پرداخت. بهعبارت روشنتر، اموال منقول و دارایی فیزیکی وجود ندارد که بتوان با فروش آن سهم ریالی سهامداران را پرداخت کرد.
نامگذاری یک سال برای دانشبنیانها را شاید بتوان نقطه عطفی برای رسیدن به خودکفایی و تولید انبوه با توان فناوران دانست؛ رفع نیاز جامعه توان داخلی، یکی از اصلیترین پایههای قدرت و توسعهیافتگی در جوامع امروز محسوب میشود؛ از رفع نیازهای اساسی مردم تا برندسازی و توسعه کسبوکارهای بومی در مقیاس بینالمللی. در واقع، اقتصاد دانشبنیان همان حلقه گمشدهای است که ۴ دهه کشورمان در انتظار شکوفایی اقتصادی برآمده از آن است. پای درددل فعالان این عرصه که بنشینید، تنها به یک گزاره برمیخورید؛ اشباع از قانون و خالی از حمایت. گفتهها و شنیدهها از برنامههای حمایتی و ارائه تسهیلات، زیاد است، اما در عمل برای نظام بانکی، دانشبنیان بودن یا نبودن فرقی در ارائه وامهای حمایتی ندارد.شاید بتوان گفت، پویایی اکوسیستم دانشبنیان مدیون تلاشهای مستمر صاحبانی است که از هوش اقتصادی و سواد کافی برخوردار هستند. در غیر این صورت، تاکنون، فعالیت و تصمیمات نهادهای بالادستی که البته استثناهایی هم در کار آنها بوده، چنگی به دل نزده است.