خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: بحرانهای طبیعی و انسانی و تنشهای غیرمنتظره در جهان امروز و دامنه و گستره تأثیر آنها بر ژئوپلیتیک، امنیت و اقتصاد کشورها، ضرورت بررسی نتایج و پیامدهای آنها را دوچندان ساخته است. بیش از یک ماه از وقوع زلزله مهیب ۷.۸ ریشتری در ترکیه میگذرد، زلزلهای که نهتنها بخشی از سرزمین و ساختمانهای ترکیه را لرزاند، بلکه موجب تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عمیقی در ترکیه شد و پسلرزههای سیاسی آن بهاندازهای بوده که بهزعم برخی کارشناسان، ناقوس پایان حیات سیاسی رجب طیب اردوغان رئیسجمهور این کشور را به صدا درآورده است. گرچه بحرانهای طبیعی و انسانی همیشه بهمثابه یک شمشیر دولبه، کارکردی دوگانه در سیاست داخلی و خارجی دارند و به همان اندازه که میتوانند مخرب باشند و زمینه واگرایی در یک کشور را فراهم کنند، به همان اندازه نیز فرصت ساز هستند و میتوانند باعث اتحاد داخلی شوند و به همین دلیل رهبران بسیاری از کشورها برای فرار از مشکلات داخلی و ایجاد اتحاد ملی به بحرانهای ساختگی و جنگ متوسل میشوند. بهعنوانمثال برخی از رؤسای جمهور ایالاتمتحده آمریکا برای پیروزی در انتخابات به جنگ متوسل میشوند و یا از ابزارهای مانند تهدیدات قریبالوقوع و شایعه جنگ برای همراهی افکار عمومی استفاده میکنند. در مورد ترکیه نیز این سوال اساسی وجود دارد که آیا زلزله یک فرصتی برای اردوغان به وجود آورده یا به پاشنه آشیل حیات سیاسی اردوغان تبدیل شده است؟ تحلیلهای کارشناسی و نظرسنجیها در این خصوص کاملاً متفاوت است و برخی معتقدند که فساد و ناکارآمدی که در دولت اردوغان وجود داشت در نتیجه این زلزله آشکار شده است و برخی نیز معتقدند که این زلزله یک فرصت بینظیری برای اردوغان فراهم آورده است تا نقش و رهبری خود را در قدرت تثبیت کند.
کمتر از ۱۰۰ روز تا انتخابات پیش روی ترکیه باقی مانده است، انتخاباتی که رئیسجمهور فعلی این کشور اعلام کرده است برای آخرین بار در آن شرکت خواهد کرد، برای دریافت پاسخ این سوال که آیا اردوغان از دلِ این بحران زلزله با موفقیت خارج خواهد شد و جایگاه خود را بهعنوان پیروز انتخابات جدید تثبیت خواهد نمود یا خیر؟ در نشستی با عنوان «آینده سیاسی ترکیه پس از زلزله» با دو تن از کارشناسان ارشد مسائل ترکیه، «دکتر محمدعلی دستمالی» کارشناس ارشد مسائل ترکیه و «علی حیدری» پژوهشگر مسائل ترکیه گفتگو کردهایم.
* امروزه به دلیل رشد و پیشرفت تکنولوژی دامنه و تأثیر پدیدههای طبیعی نظیر زلزله صرفاً به خسارتهای مالی و جانی محدود نخواهد شد؛ بلکه یک تحولات اساسی در حوزه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز به دنبال خواهد شد داشت. با توجه به این توضیحات، آیا وقوع زلزله ۷.۸ ریشتری اخیر در ترکیه، قدرت سیاسی اردوغان را به چالش خواهد کشید و میتواند اوضاع اقتصادی ترکیه را از وضع کنونی نیز بدتر نماید؟
دستمالی: زلزله اخیر در ترکیه نهفقط در خانهها و منازل مسکونی، بلکه نظام سیاسی ترکیه را نیز لرزاند. اما واقعیت این است که بحرانی که زلزله اخیر در ترکیه به وجود آورد، به نسبت تحولات و بحرانهای پیشینی که در ترکیه اتفاق افتاد یک پسلرزه به شمار میرود و زلزله واقعی بحران اقتصادی فراگیر بود که در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، معیشت میلیونها نفر از شهروندان ترکیه را تحت تأثیر قرار داد. نخستین توجیه دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه ترکیه برای توجیه شرایط نامطلوب اقتصادی در ترکیه بحران کرونا بود که موجب یک رکود جهانی فراگیری شد، دومین توجیه دولت اردوغان برای توجیه شرایط بحران اقتصادی برساخته حمله روسیه و اوکراین و تبعات اقتصادی آن برای کل کشورهای جهان بود. این رویکرد توجیه گری بهجای پاسخگویی کمکم به شاکله فلسفه سیاسی دولت اردوغان تبدیل شده و تلاش میکند برای فرار از پاسخگویی، کلیه بحرانهای داخلی را بهنوعی به بحرانهای جهانی مرتبط نماید و وانمود کند که وضعیت فعلی که بر کشور ترکیه حاکم شده است خارج از اراده سیاسی و اقتدار دولت حاکم بوده است و هر حزب و دولتی که در رأس قدرت قرار میگرفت نتیجه و وضعیت آن با توجه به بحرانهای جهانی همین خواهد بود. زلزله اصلی در سال ۲۰۲۱ در اقتصاد ترکیه اتفاق افتاد؛ افزایش بیسابقه نرخ تورم که بر اساس آمارهای رسمی دولت ترکیه ۸۰ درصد برآورد شده است اما بر اساس پژوهشهای مستقل و غیررسمی در برخی از اقلام مانند مواد غذایی و انرژی به بیش از ۱۲۰ درصد رسیده است و این مسئله در سه دهه اخیر در ترکیه بی سابقه بوده است. همانطور که بحران اقتصادی ۱۹۹۹-۲۰۰۰ منجر به پیروزی حزب و عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ شد به نظر میآید این بار نیز بعد از گذشت دو دهه، این شرایط دوباره در حال رخ دادن است. در مورد قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه معمولاً به این نکات توجه میشود که گفتمان جذاب آنها و مردمی بودن رهبران آنها عامل پیروزیشان در انتخابات ۲۰۰۲ شد؛ اما در حال حاضر که پس از گذشت بیش از دو دهه از پیروزی حزب عدالت و توسعه، وقتی ما تحولات این دوره را بررسی میکنیم، میبینیم که اقتصاد نقش خیلی پررنگی در پیروزی حزب و عدالت و توسعه داشته و بحران اقتصادی که در پایان دولت «مسعود ییلماز» و «مصطفی بولنت اجویت» به وجود آمد و در سال ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ به اوج خود رسید، نقش مهمی در این پیروزی داشت. گرچه در آن زمان «کمال درویش» معروف به سلطان اقتصاد ترکیه و یکی از مقامات ارشد بانک جهانی به ترکیه آمد و توانست اوضاع اقتصادی ترکیه را سروسامان دهد، اما همین بحران اقتصادی بود که حزب عدالت و توسعه را به قدرت رساند و در شرایط کنونی که زلزله اخیر به یک پیشران و کاتالیزوری برای بحران اقتصادی عمیق و گسترده تبدیل شده است و این موضوع بر تحولات سیاسی ترکیه بیشتر نمود پیدا کرده است.
علیرغم کمکهای بیسابقه بیش از ۷۰ کشور به ترکیه، اما حجم بازسازی هزاران ساختمان خسارتدیده، بسیار بیشتر از کمکهای بشردوستانهای است که به ترکیه سرازیر شده است. به نظر میرسد با گسترش بحران اقتصادی ترکیه پس از زلزله، دولت حزب عدالت و توسعه با چالشهای زیادی مواجه خواهد بود؛ چرا که قبل از وقوع زلزله نیز برای خروج از این بحرانها راهکاری ارائه نداده بود. اگر ما این روزها سخنرانیهای آقای اردوغان و زبان بدن ایشان را مشاهده و تحلیل کنیم، نشان میدهد که وی کاملاً مستأصل و متزلزل شده است. گرچه زبان بدن و لرزش صدا و دست و … بهعنوان فاکتورهای اولیه و بدیهی زبان بدن ممکن است از سوی خیلی از پژوهشگران بهعنوان یکی از مؤلفههای تحلیل سیاسی رد شوند؛ اما این مسائل دستکم در ترکیه از اهمیت زیادی برخوردار هستند و هم مردم و هم رسانههای ترکیه خیلی روی رفتار و گفتار رهبران خود حساسیت دارند و این مسائل را دنبال میکنند. وقتی میبینم که آقای اردوغان که تا دیروز در میادین قدرت هیچکسی را قبول نداشت و بهعنوان یک قدرت و قادر مایشاء در مقابل همه ایستادگی میکرد، امروزه دچار یک وضعیتی شده که میکروفون در دستش میلرزد، خویشتندار نیست و وقتیکه در مورد عملکرد هلالاحمر ترکیه از ایشان سوال میشود، در حضور صدها دوربین به رسانهها جوابی میدهد که بنده از بیان جواب ایشان و ترجمه واژگانی که به کار بردند ابا دارم، این نشاندهنده استیصال او برای مقابله با این بحران است.
از دست دادن خویشتنداری در دنیای سیاست دلایل خاصی دارد که مهمترین آنها بحرانهای عظیمی است که روی روح و روان اردوغان و حزب عدالت و توسعه تأثیر دارد. زلزله اخیر نقطه عطف بسیار مهمی در تحولات سیاسی ترکیه بر جای خواهد گذاشت و علاوه بر اینکه جوانب ناکارآمد حزب حاکم را آشکار ساخته است، این موضوع را نیز آشکار ساخته است که حزبی که دیگر نتواند برای خروج از بحرانهای کشورش راهکار ارائه نمایند و به قول خود ترکها نتواند تولید سیاست و تولید برنامه کند و بخواهد همهچیز را با گفتمان حماسی مدیریت کند، آن حزب نه با بحران بلکه با یک فاجعه روبرو است. ضمن اینکه آن ده استانی که در جریان زلزله اخیر با آسیبهای زیادی مواجه شدند، همان ده استانی هستند که اردوغان دارای پایگاه اجتماعی قوی هم از سوی کردها و هم از سوی ترکها بود، اما الآن که ما تصاویر مردم زلزلهزده این استانها را مشاهده میکنیم، خیلی آشکارا از شخص اردوغان و سیاستهای حزب عدالت و توسعه انتقاد و شکایت میکنند و این نشاندهنده یک تحول سیاسی مهم در ترکیه است.
* در خاورمیانه نقش افراد بر ساختار برتری دارد و بسیاری رهبران از دل این بحرانها، فرصتی برای پیروزی سیاسی کسب میکنند، بهعنوانمثال در سرزمینهای اشغالی شخصیتی مثل نتانیاهو با تمام فسادها و ناکارآمدیهایی که دارد باز از دل بحرانها برای خودش فرصت خلق میکند و دوباره نخست وزیر میشود، آیا این موضوع در خصوص کشور ترکیه و اردوغان نیز صدق میکند؟ نکته دوم این است که اردوغان در سالهای اخیر نشان داده است که بازی سیاسی را خوب بلد است و در دو دهه گذشته بهخوبی توانست بر افکار عمومی و ترجیحات مردم ترکیه تأثیر بگذارد. در حوزه سیاست خارجی نیز این عبارت تاریخی چرچیل که گفته بود: برای تأمین منافع کشورم حتی حاضرم با شیطان در جهنم نیز دست بدهم به نظر میرسد در مورد اردوغان نیز صدق میکند و شاهد تغییر رویکرد و مشی سیاست خارجی اردوغان نسبت برخی کشورهای خاورمیانه نظیر قطر، امارات عربستان و حتی مصر هستیم، با توجه به مشی سیال سیاست خارجی اردوغان و انعطافپذیری وی در سیاست داخلی، آیا نباید با احتیاط بیشتری در مورد آینده سیاسی اظهار نظر کنیم؟
دستمالی: ترکیه و اردوغان همواره این پتانسیل و ظرفیت را دارند که تحلیلگران را غافلگیر کنند و همیشه نمیتوان بهصورت قاطعانه گفت در ترکیه چه اتفاقی در حال روی دادن است. هرچقدر این موضوع اهمیت دارد که در تحلیلهای روابط بینالملل و مطالعات منطقهای به یک عدم قطعیتی پایبند باشیم، درعینحال ماهیت سیاسی ترکیه نیز همین موضوع را نشان میدهند. ما اگر از منظر مطالعات منطقهای تحولات کشور ترکیه را رصد کنیم میبینیم که تفاوتهایی میان این کشور و سایر کشورهای منطقه وجود دارد: نخست اینکه ترکیه بهشدت یک کشور تاجر مسلک است، کشوری که حجم مبادلات تجاری آن سالیانه نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار است؛ این رقم بالایی است برای کشوری که نه منابع معدنی و نه منابع انرژی دارد و فقط متکی به توریسم و گردشگری است. کشوری با این حجم از مبادلات تجاری، پیوندها و روابطی که با کشورهای اروپایی دارد و با اینهمه پتانسیل تأثیرگذاری بر کشورهای عربی جهان اسلام و آسیای میانه، نیازمند رویکردهای نوین و تازه است. در گذشته سیاستمداران برجسته در ترکیه داشتیم بهعنوانمثال «سلیمان دمیرل»، «نجم الدین اربکان» استاد رئیسجمهور کنونی این کشور را نمیتوان نادیده گرفت، آنها بسیار انسانهای توانمندی بودند. مردم ترکیه برخلاف حوزههای غیرسیاسی نظیر فوتبال که چندین نسل به یک تیم وفادار میمانند، در دنیای سیاست الزاماً چنین نیستند و وفاداری آنها به احزاب و رهبران سیاسی، پیوند مستقیمی با عملکرد آنها دارد. درست است که اردوغان فردی کارکشته سیاست است، اما مسئله این است که آن پشتوانه سیاسی لازم را ندارد و حزب عدالت و توسعه دیگر آن حزب قدیمی نیست که ظرفیت برونرفت از بحرانهای کنونی را داشته باشد. بسیاری از نخبگان تأسیس کننده این حزب که دارای نقشی بهمراتب برجستهتر از اردوغان بودند، در سالهای اخیر از قطار حزب عدالت و توسعه پیاده شدند به گفته آقای داوود اوغلو بعضی از آنها را هل داده و از قطار پیاده کردند و به دلیل تهی شدن حزب عدالت و توسعه از پشتوانه تکنوکراسی و آدمهای توانمند، اردوغان تبدیل به یک رهبر تکصدایی شده است که فقط دستور میدهد. این مشی تمامیتخواهی اردوغان در کنار اشکالات ساختاری که در نظام سیاسی و شهرداریهای ترکیه به وجود آمد، نشاندهنده یک بنبست سیاسی و پایان حیات سیاسی اردوغان است.
* واکنش افکار عمومی نسبت به اقدامات دولت ترکیه در خصوص زلزلهزدگان چگونه بوده و آیا افکار عمومی ترکیه احساس همدلی و همراهی با دولت ترکیه دارد یا برعکس زلزله اخیر به نقطه عطف و ابزار ای برای تضعیف و حمله به نظام سیاسی و دولت ترکیه تبدیل شده است؟
حیدری: در سالیان گذشته زلزلههای متعددی در ترکیه رخ داده است که معمولاً پس از زلزله ظرف کمتر از یک سال بازسازی شده است. به همین دلیل تصور مردم ترکیه این بود که در این زلزله اخیر نیز این اتفاق دوباره تکرار خواهد شد؛ اما وقتی ما بهصورت میدانی از مناطق زلزلهزده بازدید کردیم، متوجه شدیم که وضعیت بسیار وخیمتر از آن است که تصور میکردیم؛ یعنی حجم خسارتها بهاندازهای عمیق و وسیع بود که میتوانیم بگوییم بازسازی آن از توان دولت ترکیه خارج است. حجم این خسارتها بهاندازهای بود که دولت این کشور در همان روزهای نخست اعلام کرد که دچار بحران سطح ۴ بینالمللی شده است و از همه کشورهای دنیا درخواست کمک نمود تا بتواند این وضعیت بحرانی را تا حدودی مدیریت کند. حجم خسارت اقتصادی بر اساس برآوردهای نهادهای اقتصادی ترکیه بالغبر ۸۰ میلیارد دلار عنوان شده است.
بر اساس گزارش بانک جهانی نیز زلزله اخیر ۳۵ میلیارد دلار بهصورت مستقیم و دو تا سه برابر آن بهصورت غیرمستقیم به اقتصاد ترکیه آسیب رسانده است. این وضعیت باعث شد که ترکیه که در دو سال گذشته وضعیت اقتصادی نابسامانی داشت و طبق منابع رسمی دولتی این کشور یک تورم ۸۰ درصدی و بر اساس منابع غیررسمی یک تورم ۱۵۰ تا ۳۰۰ درصدی را تجربه کرده است و بازسازیهای پس از زلزله نیز باعث افزایش و تداوم این چرخه تورمی خواهد شد، وارد یک بحران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عمیقی شود که موقعیت اردوغان و حزب متبوع وی را متزلزل کرده است. زلزله اخیر که حدود ۱۳ میلیون نفر از مردم ترکیه را متأثر کرده است موجب شکلگیری یک موج انتقادی علیه اردوغان شده است؛ چراکه به باور بسیاری از شهروندان ترکیه بسیاری از ویرانیهای اخیر نتیجه فساد، ناکارآمدی و زد و بندهای دولتی برای واگذاری پروژههای ساختوساز به پیمانکارانی است که فاقد صلاحیت لازم بودند و صرفاً به خاطر نزدیکی با مقامات دولتی تأیید صلاحیت شدند.
*زمانی میتوانیم از نزدیک بودن پایان حیات سیاسی اردوغان صحبت کنیم که در اردوگاه مخالفان نیز یک رقیب قوی وجود داشته باشند، مخالفان اخیراً کمال قلیچدار اوغلو را بهعنوان رقیب اردوغان و نامزد اپوزیسیون معرفی کردند که جزو رهبران سیاسی سنتی و یک رقیب معمولی برای اردوغان به شمار میرود، اما رهبران نوگرای مخالفین، با اکراه از این گزینه استقبال کردند. زلزله اخیر و بحرانهای ناشی از آن، چه تأثیری بر اردوگاه مخالفین اردوغان بر جای گذاشت و تأثیر این مسائل را بر انتخاب انتخابات ۲۰۲۳ چگونه ارزیابی میکنید؟
دستمالی: اتفاق سیاسی که اخیراً در اردوگاه مخالفان رخ داد و باعث تعجب همه تحلیلگران شد، در واقع پاس گلی بود که خانم مرال آکشنر به اردوغان داد، خروج ناگهانی مرال آکشنر از اردوگاه مخالفین نهتنها برای اپوزیسیون، بلکه برای جامعه ترکیه یک شوک بزرگی بود. درحالیکه همگان تصور میکردند ائتلاف ششگانه مخالفان بتواند اردوغان را در انتخابات پیش روی شکست دهد، اما مخالفت مرال آکشنر با کاندیداتوری کمال قلیچدار اوغلو و خروج وی از اردوگاه مخالفان، تا حدودی وضعیت انتخابات را پیچیده کرد.(البته در نهایت خانم مرال آکشنر نیز از قلیچدار اوغلو حمایت کرد. برگزاری این نشست زمانی بود که در اردوگاه مخالفان انشقاق ایجاد شده بود.) در انتخابات دوره قبل نیز که مخالفین در مورد نامزدی عبدالله گل به اجماع رسیده بودند، نیز همین خانم مرال آکشنر بهیکباره اعلام کرد که خودش بهصورت مستقل در انتخابات شرکت خواهد کرد و همین موضع خانم آکشنر باعث شد تا عبدالله گل از شرکت در انتخابات انصراف دهد. بار دیگر میبینیم خانم آکشنر اعلام کرده است که کاندیداتوری کمال قلیچدار اوغلو را قبول ندارد و اعلام کرده است از میان «اکرم امام اوغلو» شهردار استانبول و «منصور یواش» شهردار آنکارا، یک نفر بهعنوان نامزد مخالفان در انتخابات شرکت کند.
با توجه به سبد رأی ۱۵ درصدی خانم آکشنر، این موضوع تا حدودی جبهه مخالفین را تضعیف کرد و این سوال را به وجود آورد که مخالفین چگونه میخواهند خلأ خانم آکشنر را پر نمایند. نخستین احتمالی که به ذهن ما میرسد این است که قلیچدار اوغلو و متحدانش با کردها ائتلاف کنند؛ چرا که مهمترین مخالف حضور کردها در ائتلاف مخالفان خانم آکشنر بود و با خروج وی فرصت برای مشارکت کردها در ائتلاف اپوزیسیون فراهم شده است. در صورت وقوع این سناریو، شانس پیروزی مخالفین بسیار افزایش خواهد یافت، اما درعینحال باید بپذیریم که خروج خانم آکشنر بسیار به نفع اردوغان تمام شده است. از طرف دیگر نیز به دلیل سیاستهای حزبی و اختلافات خانم آکشنر با باغچلی رهبر حزب حرکت ملی ترکیه، مانع از اتحاد آنها میشود و همه این مسائل، پیشبینی تحولات و آینده سیاسی تا حدودی دشوار کرده است و علیرغم اینکه ما به تقویم انتخاباتی ترکیه نزدیک میشویم، هنوز گزارهای قاطعانهای در مورد برنده و بازنده انتخابات وجود ندارد؛ اما چیزی که مسلم است این است که بحرانهای فعلی ترکیه و ائتلاف مخالفان تا همینجا نیز به شکل جدی دل اردوغان و اتاق فکر حزب عدالت و توسعه را خالی کرده است و اگر آنها بتوانند در مقابل شوک ناشی از جدا شدن خانم آکشنر تابآوری داشته باشند، میتوانند موقعیت اردوغان را به چالش بکشند.
* مهمترین دلیل انشقاق در ائتلاف مخالفان چیست و تأثیر آن بر انتخابات ۲۰۲۳ به چه صورت است؟
حیدری: خانم آکشنر که اخیراً از ائتلاف مخالفان جدا شده و تمایل دارد به حزب حرکت ملی نزدیک شود، آقای باغچلی هم مانند رهبر این حزب یک ملیگراست و به همین دلیل این دو از ابتدا از کاندیداتوری آقای اکرم امام اوغلو شهردار استانبول حمایت کردند اما به دلیل محکومیت قضائی اکرم امام اوغلو و منع فعالیت سیاسی وی برای مدت ۲ سال، درنهایت آنها از کاندیداتوری منصور یواش شهردار آنکارا حمایت کردند، اما ائتلاف مخالفان به دلیل اینکه این دو شهرداری هماینک بهعنوان پایگاههای مخالفین بهحساب میآیند و در صورت پیروزی حزب و عدالت و توسعه، نمیخواهند این دو سنگر را هم از دست بدهند با کاندیداتوری اکرم امام اوغلو و منصور یواش مخالفت کردند و طبیعی است با رد شدن هر دو گزینه پیشنهادی خانم آکشنر، وی از اردوگاه مخالفین جدا شود. لذا با منفک شدن خانم آکشنر، تا حدودی موقعیت اردوغان و حزب عدالت و توسعه بهتر شده است و بهطورقطع میتوانیم بگوییم که انتخابات پیش روی ترکیه در دور اول برندهای نخواهد داشت و برنده بازی شطرنج و سرنوشت دور دوم انتخابات نیز طرفی است که بتواند آرای خانم مرال آکشنر و حزب متبوع وی را جذب نماید.
* ما اخیراً شاهد یک تغییر مشی در سیاست خارجی ترکیه نسبت به برخی از کشورها نظیر یونان، مصر و ارمنستان بودهایم که اختلافات اساسی ژئوپلیتیکی، ایدئولوژیکی و تاریخی با ترکیه دارند؛ آیا تغییر مشی یک رویه موقتی و الزام ناشی از بحران زلزله و کمکهای بشردوستانه بوده و یا اینکه این دیپلماسی امدادرسانی میتواند تغییر جدی در مناسبات سیاست خارجی ترکیه نسبت به این کشورها ایجاد نماید؟
دستمالی: در میان کشورهای سهگانه یونان، مصر و ارمنستان که با ترکیه اختلاف دارند، مسائل و مشکلات با یونان از همه آنها پیچیدهتر است. در رابطه با مصر، سه موضوع مواضع متفاوت در لیبی، فعالیت اخوان المسلمین در تونس و همچنین در استانبول و آنکارا از مهمترین اختلافات میان این دو کشور است که قابلحل است، اما نکتهای که وجود دارد این است که عبدالفتاح سیسی فعلاً نمیخواهد این امتیاز را به اردوغان بدهد و تمایل دارند که عادیسازی کامل روابط بعد از دولت اردوغان و با مخالفان وی انجام شود. در مورد ارمنستان نیز علیرغم اختلافات تاریخی در مورد کشتار ارامنه و مواضع ترکیه در جنگ قرهباغ، اما یک جبر اقتصادی و جغرافیایی ارمنستان را به ترکیه نزدیک میکند و این دو راحتتر میتوانند به یک عادیسازی کامل روابط دست پیدا کنند. اما در مورد یونان که یک مباحث بسیار پیچیده ژئوپلیتیکی وجود دارد، عادیسازی روابط تا حدودی دور از دسترس است. اختلاف قدیمی یونان و ترکیه در حوزه فلات قاره و مرزهای دریایی، اختلاف بسیار جدی این دو کشور در حوزه اتحادیه اروپا و ناتو و اختلافات در مورد قبرس که یک نقطه عطف بسیار مهمی در روابط ترکیه با یونان، اتحادیه اروپا، ایالاتمتحده آمریکا و ناتو است، گزینه عادیسازی را تا حدودی از دسترس خارج کرده است و در صورت پیروزی مخالفان، مواضع آنها در خصوص هر یک از این موارد، نقشی تعیینکننده در مناسبات آنها با غرب خواهد داشت. ترکیه تمایل دارد که دولت جمهوری ترک قبرس شمالی را بهعنوان یک دولت مستقل به رسمیت بشناسند، اما تاکنون هیچ کشوری با این موضوع ترکیه همراهی نکرده است و حتی جمهوری آذربایجان که خیلی با ترکیه رابطه دوستانهای دارد و نیز کشور قطر که چند بار نیروهای نظامی خود را برای رزمایش مشترک با ترکیه به دریای مدیترانه فرستاده است، از این موضع ترکیه حمایت نکردهاند.
در نتیجه حل اختلافات یونان و ترکیه نهتنها یک امر زمانبر است و پیشبینی میشود که در صورت پیروزی مخالفان اردوغان با توجه به تلاش آنها برای بازگرداندن ترکیه به مدار سیاست خارجی غربگرایی، آنها انعطاف بیشتری در زمینه حل این مسائل از خود نشان دهند، مضاف بر این با توجه به مطرحشدن گزینه فدرالی شدن قبرس، حمایت ترکیه از این موضوع میتواند روی روابط ترکیه و یونان و مذاکرات آنها در حوزه ترسیم مرزهای فلات قاره تأثیر مثبتی بر جای بگذارد.
* عضویت سوئد و فنلاند در پیمان آتلانتیک شمالی یا پیمان ناتو یکی از مواردی است که ترکیه بهشدت با آن مخالف است، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که کمکهای بشردوستانه از سوی کشورهای غربی در زلزله اخیر ترکیه، درواقع بهنوعی رشوه سیاسی برای تغییر مواضع ترکیه نسبت به عضویت سوئد و فنلاند در ناتو بوده است، آیا کمکهای بشردوستانه میتواند تغییری در مواضع ترکیه نسبت به عضویت سوئد و فنلاند در ناتو داشته باشند؟
حیدری: مواضع ترکیه در خصوص پیوستن این دو کشور به ناتو متفاوت است، در خصوص عضویت فنلاند که ترکیه مخالفتی ندارد؛ اما در خصوص کشور سوئد وضعیت متفاوت است. کشور سوئد پایگاه مخالفان قدرتمند اردوغان است و در این کشور نیز ارادهای برای برخورد با این مخالفان وجود ندارد. مسئله دوم این است که اردوغان تلاش کرده است تا از این موضوع برای گرفتن امتیازاتی از ایالاتمتحده آمریکا و اتحادیه اروپا استفاده نماید و این مسائل باعث پیچیدهتر شدن عضویت سوئد در ناتو شده است و به همین دلیل مذاکرات در خصوص پیوستن این کشور به ناتو فعلاً مسکوت گذاشته شده است و خود کشورهای غربی نیز برای ادامه مذاکرات در این خصوص، چشم به انتخابات آینده ترکیه دوختهاند؛ بدیهی است در صورت پیروزی مخالفان اردوغان، حل این موضوع تا حدودی سادهتر خواهد بود.
جمع بندی
در نشست امروز با عنوان آینده سیاسی ترکیه پس از زلزله، تلاش کردیم تا به برخی از ابهامات و سوالات در خصوص آینده فضای سیاسی ترکیه پاسخ دهیم. خلاصه و برآیند نظرات مطرحشده در این نشست این بود که زلزله اخیر ترکیه فساد و ناکارآمدی دولت اردوغان را بیشازپیش آشکار و دستاوردهای اقتصادی و سیاسی دو دهه گذشته ایشان و حزب عدالت و توسعه را تحتالشعاع قرار داده است. همچنین تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از زلزله، معادلات سیاسی انتخابات پیش روی ترکیه را نیز متأثر ساخته است و تا حدودی باعث تضعیف موقعیت اردوغان و حزب متبوع وی در عرصه سیاست داخلی و خارجی شده است. به همان میزان که ناکارآمدی در مواجه به بحران اقتصادی ناشی از شوک کرونا و جنگ روسیه و اوکراین باعث تضعیف اردوغان در سیاست داخلی شد، به همان میزان نیز دنبال کردن ایده نوعثمانی گرایی و بلندپروازیها در حوزه سیاست خارجی متعاقب جریانات موسوم به بهار عربی، باعث تضعیف موقعیت وی در سیاست خارجی و تسری این بحرانها و ناامنیها به داخل ترکیه شده است. در کل پیشبینی برنده و بازنده انتخابات آینده ترکیه دشوار است و به نظر میرسد که باید منتظر تعیین سرنوشت انتخابات در دور دوم باشیم.