اطلاعات منتشر شده از سوی نهادهای دولتی مبنی بر وضعیت اقتصاد طی یک سال گذشته حاکی از آن است که صادرات نقش در توسعه اقتصاد داشته تا آنجا که این بخش را به عنوان موتور محرکه اقتصادی توصیف کردهاند. ضمن تایید این میزان از اهمیت صادرات، باید گفت صادرات و فروش کالا، حلقه نهایی زنجیره تجارت بوده و برای توسعه و پیشرفت در بخش صادرات، باید نگاهی ریزتر و دقیقتر به سایر حلقهها و فعالیتهای مرتبط با آن داشته باشیم. یکی از حلقههای مهم این زنجیره، تولید است؛ تا زمانی که تولید صادراتمحور نداشته باشیم، کالایی برای عرضه و فروش به سایر کشورها نداریم. از این رو، تمام موارد مرتبط با رشد تولید نیز اهمیت ویژهای پیدا میکنندو باید برای تولید صادراتمحور به تمامی جزییات توجه کنیم.
در حقیقت برای توسعه تولید، نیاز به مواد اولیه و ماشینآلات مناسب داریم که بخش زیادی از این موارد از طریق واردات تامین میشود. متاسفانه به دلیل نبود نگاه مثبت و تخصصی به امر واردات، در این حوزه ایرادات و مشکلات زیادی وجود دارد. عدم توازن در واردات برخی از کالاها، اصرار بر خودکفایی و تولید کالاهایی که توان تولید آنها در داخل وجود ندارد، وارد کردن کالاهایی که بنگاههای صنعتی داخلی توان تولید آنها را دارند و سایر موارد اینچنینی در کنار یکدیگر، از جمله ایرادات اصلی استراتژیهای موجود در رابطه با واردات است. به طور کلی میتوان گفت تا به امروز رویکردهای مربوط به واردات در ایران، ایرادات زیادی داشته و همین موضوع صدمههای جدی اقتصادی به کشور وارد کرده است. اشتباه در رویکردهای مربوط به واردات، سبب شد ضمن هزینهکرد ارزهای کشور در محلهای نادرست، از مزایای واردات کالاهایی همچون ابزارهای پیشرفته و تجهیزات خط تولید باز بمانیم. برای خروج از این سیکل معیوب باید سیاستهای وارداتی بهگونهای باشد که توسط آن بتوان ظرفیتهای داخلی را به رشد رسانده و از آنها برای تامین نیاز داخلی و توسعه صادرات غیرنفتی بهره گرفت. به عنوان مثال امروزه فرسودگی خط تولید، بیش از میزان سرمایهگذاریهای انجام شده بر صنایع است. بهطوری که به نظر میرسد با صنایع فرسودهای مواجه هستیم و دلیل اصلی آن، کمبود ورود سرمایه در صنایع برای نوسازی و بازسازی است. از سویی دیگر به دلیل محدودیتهای ناشی از تحریم، تجهیزات بهروز و تکنولوژی جهانی مناسب وارد نشده در نهایت تمامی فعالیتهای اقتصادی کشور تحت تاثیر این بیتوجهیها قرار گرفته است. روی دیگر سکه، زیان اقتصادی ناشی از فرسودگی صنایع و ماشینآلات است. چرا که با فرسودگی خط تولید، هزینه تمام شده تولید افزایش یافته و در ادامه مزیت رقابتی کالاها برای صادرات از بین میرود. بنابراین میتوان گفت واردات هوشمندانه و صحیح، به طور مستقیم ثبات تمامی حلقههای زنجیر اقتصاد را تامین خواهد کرد. در این بین استراتژی و رویکرد دولت نسبت به واردات، تعیینکننده وضعیت فعالیتهای تجاری مربوط به این حوزه خواهد بود. به عبارت دیگر هرچه نگاههای مربوط به واردات منفیتر و غیرتخصصیتر باشد، در نهایت تامین مواد اولیه و ماشینآلات مربوط به تولید با چالش و دستانداز همراه است. در چنین شرایطی نهتنها تولید بلکه صادرات نیز زیان خواهد دید. ایران بسترهای خدادادی متنوعی از نظر نیروی انسانی، ظرفیتهای اقلیمی و منطقهای و سایر شاخصهای اقتصادی دارد. این موارد میتواند از نظر اقتصادی، فرصتهای مهمی را برای فعالان تجاری، دولت و مردم داشته باشد. اما مهمتر از ظرفیتهای موجود، برنامهریزی برای بهرهگیری از این امکانات است که باید به آن توجه کرد. در این فرآیند جهتدهی برنامههای وارداتی و تشخیص تامین کدام کالاها از کدام کشور، از اهمیت زیادی برخوردار است. باید کالاهایی وارد شوند که صنعتگران و حتی تاجران ایرانی بتوانند با استفاده از آنها، تواناییهای موجود در داخل را شکوفا کنند. وجود برنامهریزی صحیح در امر واردات، بسترهای امنی را برای تولید داخلی و فعالیت تجار به همراه خواهد داشت؛ چرا که این برنامهها میتواند نقشه راه مسیر توسعه باشد و هرگونه ایراد در این بخش، ثبات را از بخشهای مختلف اقتصادی و تولیدی سلب خواهد کرد.