اقتصاد آنلاین - فائزه مومنی؛ یافتهها و نتایج پیمایش کیفیت زندگی شهر تهران (1394) که توسط دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سطح محلات شهر تهران و با نمونه 45000 اجرا شده است نشان میدهد، نمره احساس تعلق شهروندان در بازه (100-0) برابر 60 است همچنین میزان رضایت از روابط اجتماعی در بازه (100-0) برابر با 53 بدست آمده است.
گفتنی است نمره مشارکت اجتماعی شهروندان تهرانی از 100 برابر با 17 است؛ آمارها و اطلاعات پیمایش مذکور نشان میدهد احساس تعلق، ارتباطات اجتماعی و نیز میزان مشارکت اجتماعی در سطح محلی و در شهر تهران وضعیت چندان مطلوبی ندارد یا نتایج پیمایش دیگری تحت عنوان «پیمایش مدیریت شهری» با جامعه آماری افراد بالای 18 سال و اندازه نمونه 5000 که در سال 1396 در شهر تهران توسط «مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران» اجرا شده است نشان میدهد 57.9 درصد از شهروندان اعلام کردند اگر شرایط فراهم باشد تمایل به ترک تهران و زندگی در جای دیگر را دارند.
یا نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در سال 1398 با جامعه آماری افراد بالای 18 سال ساکن در شهر تهران نشان میدهد، 46.6 درصد از شهروندان در صورت فراهم بودن شرایط، تمایل به مهاجرت از شهر دارند. تمایل به ترک شهر تهران با هویت و احساس تعلق که از مشخصهها و عناصر اصلی اجتماعمحلی است، رابطه تنگاتنگی دارد و این آمار نشان میدهد باید نگران فرسایش اجتماع محلی بود.
مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران طرح نظرسنجی با عنوان «فرهنگ آپارتماننشینی مردم شهر تهران» در آبان 1399، با جامعه آماری شهروندان بالای 18 سال تهرانی که در آپارتمان سکونت دارند و اندازه نمونه 2133 اجرا کرده است.
نتایج نشان داد، ارتباط پاسخگویان با همسایهها و دیگر ساکنین ساختمان به گونهای است که 69.4 درصد فقط وقتی هم را ببینند، به همدیگر سلام میکنند؛ 11.5 درصد گاهی به هم سر میزنند. 9.9 درصد با هم ارتباط و تعاملی ندارند.
8.1 درصد به میهمانی هم رفته و رفتوآمد زیادی باهم دارند. 0.7 درصد با همسایهها اختلاف زیاد دارند و ترجیح میدهند هیچ تعاملی با آنها نداشته باشند.
نتایج نظرسنجی نشان میدهد شعاع و گستره روابط و تعاملات اجتماعی در شهر تهران بسیار محدود است و دوجانبگی و روابط و تعاملات پایدار انسانی کمتر اتفاق میافتد. در این رابطه یافتههای طرح پژوهشی سنجش سرمایه اجتماعی مردم ایران (1394) نشان میدهد در سطح خرد و میانی، عامگرایی در بین شهروندان و نیز شعاع اعتماد اجتماعی محدود است.
طبق یافتههای پژوهش میزان اعتماد و مشارکت در سطح خانواده و دوستان و خویشان بالا گزارش شده است (خاصگرایی)، در حالی که شعاع اعتماد و میزان آن به گروههای دیگر و افراد دیگر جامعه (غریبهها) پایینتر است.
به گفته کارشناسان و جامعهشناسان شهری؛ محدود شدن روابط و تعاملات اجتماعی در تهران در نهایت تبدیل به زوال اجتماعی در شهر شده است؛ ایمانی جاجرمی، کارشناس شهری در گفتوگو با اقتصاد آنلاین با بیان اینکه هرچقدر شهرها انبوهتر میشوند، ارزشهای کهن فرو میپاشند،اضافه میکند: شهر پر از غریبههایی شده که حرف یکدیگر را نمیفهمند، فقر شدت پیدا کرده و انواع بزهکاریها در شهر رخ میدهد. بین محلات فقیرنشین و ثروتمندنشین مرز ایجاد شده که خود به شکاف اجتماعی دامن میزند.
او ادامه میدهد: البته مقصر این موضوع شهر نیست که بگوییم شهر تعطیل را کنیم؛ شهر قربانی مناسبات اقتصادی و اجتماعی بزرگ شده است. زمانی که اقتصاد و صنعت اولویت پیدا میکند مناسبات انسانی، محیط زیست و خود شهر قربانی میشوند.
جاجرمی ادامه میدهد: در دهه 40 فرمانفرمائیان طرح جامعی را برای تهران تدوین کرد که بنا بود در جاده مخصوص فعلی ویلاسازی شود اما حالا جادهها و بزرگراهها که مدیران به آن افتخار میکنند تبدیل به همان دیوارها و دروازههای شهرهای سابق شده و محلات را از هم جدا کرده است.
این کارشناس و جامعهشناس شهری اضافه میکند: شهرگرایی یک سبک متفاوتی از زندگی است؛ آدمها با افراد بیشتری در ارتباط هستند اما عمق روابطشان کم بوده و بر مبنای حسابگری و منافع شخصی با یکدیگر تعامل دارند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه طبق گفته جامعهشناسان باید برای جلوگیری از زوال اجتماعی محلات احیا شوند، میگوید: به گفته جیکوب، جامعهشناس، یکی از راههای احیای محلات، ایجاد محلاتی با ترکیبی از اقشار مختلف اجتماعی است تا فقیرها در تله فقر گیر نکنند و افراد به یکدیگر کمک کنند. در حاشیه تهران برای کمدرآمدها خانه ساختیم اما فرصت تعاملات اجتماعی را از آنها گرفتهایم، فرصتی که خود سبب درآمد زایی هم میشد.
جاجرمی با بیان اینکه با روالهای موجود، اوضاع تهران بهبود پیدا نخواهد کرد، اظهارمیکند: ظهور نوکیسههای وقیح با شعور اجتماعی پایین و افزایش روز به روز فقرا، شرایط اجتماعی شهر را برهم میزند و قطعا با این اوضاع به سمت اصلاح نخواهیم رفت.
مطابق با بررسیها کاهش ایمنی در سطح شهر، خطر بالای تصادف،ایجاد حس شهر آشفته و ترس از تردد در بزرگراهها و معابر در حال حاضر از جمله پیامدهای خاموشیهای اینروزهای پایتخت است. موضوعی که هرچند شیوع کرونا یکی از عوامل آن اعلام میشود اما در دنیا اجرایی نشده است.
جاجرمی همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه قطعی برق در تهران نقض حقوق شهروندی است، میگوید: معتقدم هرچند کرونا بهانه میشود اما فرسودگی زیرساختهای برق سبب بحران فعلی شده و مسوولان برای سالها فکر نوسازی و افزایش توان این زیرساختها را نکردهاند و حالا تبعات خود را نشان میدهد.
این کارشناس مسائل شهری همچنین به رشد منفی سالانه اقتصاد ایران اشاره کرده و میگوید: کوچک شدن اقتصاد کشور و فقر سراسری درنهایت تبعات اجتماعی بزرگی به همراه خواهد داشت که اگر در کشور ما دانشگاه و کارشناسان، جایگاه و نقش اصلی خود را داشتند باید برای تمام این اتفاقات تحلیلهای کارشناسی ارائه میدادند که در نهایت در اجرا مورد استفاده قرار گیرد.
جاجرمی اضافه میکند: در عین حال مسئله نور در شهر اهمیت زیادی داشته و به عنوان یک عامل امنیتی محسوب میشود. هر قسمتی که نور نباشد فضا برای تخلف فراهم است. در این میان گروههای حساس همچون زنان، کودکان و سالمندان بیشتر در معرض آسیب کمنوری قرار خواهند گرفت. خاموش کردن شهر در واقع متوقف کردن زندگی اجتماعی است که در همه دنیا اثرات منفی دارد اما جهان به فکر احیای دوباره آن است، با تاریک کردن شهر چرخهای زندگی را متوقف میکنیم و در نهایت اقتصاد شهر با بحران مواجه میشود.