به گزارش خبرگزاری مهر، بیستمین نشست از سلسلهنشستهای «زبانشناخت» با موضوع «سیاست و مسئله زبان؛ تجربه جهانی و الگوی ایرانی» توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با حضور حبیبالله فاضلی، عضو هیئت علمی گروه سیاسی دانشگاه تهران و مهدی صالحی، مجری کارشناس این سلسله نشستها، عصر سهشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
مهدی صالحی، مجری کارشناس این نشست، با اشاره به اینکه ماجرای قدرت و زبان، جای بسی فکر و پژوهش دارد گفت: یکی از مهمترین مسائل سیاست ورزان بحث زبان است و پرداخت به زبان فارسی نه به عنوان زبان یک قوم، آن طور که پانها دارند تکرار میکنند بلکه به عنوان یک قدرت نرم ایران فرهنگی، امری ضروری است. صالحی گفت: هرجا از قدرت نرم صحبت میشود، باید از امنیت نرم هم صحبت کرد چون هر جا قدرتی ایجاد میشود، قطعاً تهدیدهایی هم وجود دارد و این جای مناقشه نیست. همان طور که شناسایی قدرت نرم دشوار است، شناسایی تهدیدهای آن دشوارتر است. بنابراین، فهم قدرت نرم و امنیت و تهدیدهای آن بسیار ضروری است.
صالحی در افزود: دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری دارد تلاش میکند که با رویکردهای مختلف به شناسایی و بازتولید مباحث نظری در خصوص قدرت نرم زبان فارسی و همچنین شناسایی حواشی امنیتی و تهدیدهای آن بپردازد. امیدواریم که پژوهشهای دانشگاهی در این باره صورت گیرد تا بعدها در قالب پژوهشهایی منسجمتر مثل کتاب و رساله منتشر شوند.
در ادامه این نشست فاضلی ضمن اشاره به وسعت این بحث به خاطر جوانب مختلف آن، به جغرافیای این بحث پرداخت و گفت: ما به عنوان کشور ایران و زبان فارسی در کجای مبحث زبان و سیاست قرار داریم چون مناسبات قدرت و زبان موضوعی پیچیده و جهانی است که ایران هم دارد وارد آن میشود. نظریهها و مفاهیمی ساخته شده که دارد به حوزه فرهنگی ایرانی هم وارد میشود.
وی افزود: ما یک نظم زبانی داریم که با مباحث جهانی و انگیزههای مختلفی تحت تأثیر و یا مورد تهدید قرار گرفته است. اگر بخواهیم به این موضوع در ایران بپردازیم باید درباره چهار زبان ملی، رسمی، محلی و قومی صحبت کنیم. این زبانها، هم در جهان و هم ایران، تعریفهای متفاوتی از آنها شده است.
فاضلی در ادامه به بیان نسبت سیاست و زبان در جهان پرداخت و گفت: بخش زیاد مباحث داخلی درباره زبان فارسی و هویت ملیمان، یا با نگاهی کاریکاتوری است و یا روایت دلخواه خودشان را از آن دارند.
فاضلی افزود: هیچ دولتی به مسئله زبان بی اعتنا نیست و یکی از دلایل آن این است که از حدود سال ۱۶۴۸ امپراطوریهای بزرگ مثل روم و امپراطوریهای دست دومی مثل آلمان و مجارستان و همچنین خلافتها که آخرینش عثمانی بود فروپاشیدند و از دلشان واحدهای سیاسی کوچکی به نام دولت ملت پدید آمدند.
وی در ادامه به پیامدهای زبانی پدید آمدن این دولت ملتها پرداخت و گفت: واحدهایی مثل فرانسه و اسپانیا داریم که استقلال سیاسی دارند ولی مجموعهای از زبانها هستند. بنابراین معضلات خاص زبانی درونی و بیرونی به خاطر وجود گروههای متکثر زبانی و در نتیجه شکلگیری منازعات زبانی پدید آمدند که در همه جای دنیا هم هستند و اگر کشوری با یک زبان وجود دارد استثنا است.
وی افزود: از این دوره مرزها دیگر ایدئوژیک باقی نماندند و مرزهایی فیزیکی ترسیم شد که باعث پدید آمدن منازعات زیادی شدند.
این استاد دانشگاه در این باره گفت: این دولتها میخواستند تشخص و هویت پیدا کنند در نتیجه یا میبایستی به داوری یا بازخوانی تاریخ میپرداختند یا جعل تاریخ. کشورهایی مثل یونان مصر، ایتالیا، کامبوج و البته ایران، کارشان میشود بازخوانی یا احضار تاریخ چون تاریخ و تمدن دارند ولی در مقابل کشورهایی مثل آلمان و تا حدودی انگلستان کارشان میشود جعل تاریخ تا تاریخی برای خودشان بسازند. زبان در این هویتسازی یکی از ارکان اصلی است و بنابراین محل منازعه و موضوع بحث برنامهریزی میشود.
وی در ادامه ضمن اشاره به تمرکز دولتهای مدرن و سیاستمداران سکولار بر زبان، ویژگی نظامهای دموکراتیک را ترویج بسیج سیاسی عنوان کرد و افزود: برای دستیابی به این بسیج، به طبیعت اجتماعی استناد میکنند که مهمترین مسئله در این میان زبان است که رقیب مذهب است. همانطور که مذهب میتواند ما کاتولیکها یا ما شیعیان را خلق کند، زبان هم میتواند ما خلق کند مثل ما ترکها. بنابراین، زبان قدرت بسیج کنندگی دارد و این برای سیاستمداران ایجاد طمع میکند؛ حتی برای رهبرانی که در اصل هم به زبان اعتقاد نداشته باشند. همانطور که در بحث مذهب نیز چنین روالی حاکم بوده چون زبان و مذهب ابزار بسیج کننده اجتماعی هستند.
وی در ادامه به ماهیت عاطفی زبان در ارتباط با مبحث موردنظر پرداخت و گفت: زبان ماهیت عاطفی دارد و سیاست هم همین طور. بنابراین در نظر سیاستمداران اهمیت زیادی به عنوان یک ابزار پیدا میکند. وی در این باره به رمان «بادبادک باز» اثر «خالد حسینی» نویسنده افغان اشاره کرد و گفت: در این رمان، زبان با عاطفه به نحو بارزی گره خورده است. دکتر فاضلی خاطرنشان کرد: خیلی از نخبگان میدانند که زبان مادریشان ظرفیت علمی و تخصصی و بینالمللی شدن ندارد ولی به طور احساسی از آن دفاع میکنند. به همین خاطر میخواهند زبانشان را همسطح زبان ملی کنند چون وجه عاطفی زبان ذهن آنها را قلقلک میدهد.
این استاد دانشگاه برای تبیین بحث تهدیدهای زبانی به مبحثی در ادبیات سیاسی با عنوان جامعه تصوری روی آورد و افزود: هرجامعهای یک واحد سیاسی پنداشته میشود و همانطور که در اقتصاد به دنبال سود و زیان و در هنر به دنبال زیبا و نازیبا هستیم، در سیاست هم دنبال دوست و دشمن هستیم و دشمن سیاسی بخشی از گوهر دانش سیاسی است.
وی در این باره گفت: هر واحد سیاسی دشمنانی دارد و بنابراین، کسانی که واحدهای سیاسی را میسازند، تصوری هم از دشمنان آن دارند.
وی در ادامه به این بحث در حیطه زبان پرداخت و افزود: یک زبان به مثابه واحد سیاسی نیز، دوستان و دشمنانی دارد. وی با اشاره به موجی از پالایشهای زبانی که در زبان ترکی جدید اتفاق افتاد اشاره کرد و گفت: ترکها در این جریان به زبانهای اروپایی غربی به عنوان زبانهای دوست نگاه کردند و از آن واژه بدون ترجمه گرفتند اما زبانهای آسیایی مثل فارسی و عربی را زبان دشمن پنداشتند.
فاضلی در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه هر کشوری بر اساس مناسبات خودش، نظام و مقررات خودش در حوزه زبان را مینویسد گفت: در قانون برخی کشورها مثل آمریکا و استرالیا و هلند و کره جنوبی اشارهای به زبان نداشتهاند. وی گفت: در قانون مشروطه ما نیز هیچ اشارهای به زبان نشده است چون قانون اساسی جای پرداخت به بدیهیات نیست. درواقع، فارسی زبان فراگیر بوده و تقریباً تمام نشریات و کتابها و مکاتبات در آن دوره به فارسی بوده است. بنابراین چون فراگیر بودن زبان فارسی، امری بدیهی بوده، دیگر در قانون مشروطه به زبان ملی اشارهای نکرده اند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه خیلی از کشورها زبان ملی ندارند به ارائه توضیحاتی پرداخت و گفت: برخی تکثر زبانی دارند و زبانی با گویشور غالب ندارند. بنابراین برای جلوگیری از منازعات زبانی، زبان ملی را مشخص نکرده و زبان رسمی را فقط انتخاب میکنند. مثل کشور کنیا که برای معرفی زبان ملی به توافق نرسیدهاند.
فاضلی در ادامه به رواج ادبیات جدید حقوق بشر زبانی اقلیتها در دهههای اخیر پرداخت و گفت: هشتاد درصد پژوهشهایی که در این زمینه در دنیا شده در کشورهای آسیایی و آفریقایی است و به عنوان مثال به ندرت در کشورهایی مثل فرانسه یا بلژیک یا حتی کشورهای آمریکایشمالی چنین پژوهشهایی پیدا میکنید و بیشتر در مورد کشورهای غیر غربی است. درواقع، آنها خودشان را مالک ایدههای حقوق بشری میدانند و معتقدند که جهان باید بر اساس ایدههای آنها نظم زبانی پیدا کند.
فاضلی در ادامه با اشاره به اینکه ایران کشوری است که جنگ زبانی نداشته و نیازی به یکسانسازی زبانی در آن نیست گفت: یکی از چشماندازها در این خصوص با هدف به چالش کشیدن ایران است. وی دراین باره خاطرنشان کرد: کردها تاریخ شأن را به زبان فارسی نوشته اند چون فکر میکنند فارسی زبان اولشان بوده است و آذریها نیز همین طور.
وی افزود: کانسپت قوم در ایران با اروپای غربی و آمریکایشمالی فرق میکند. معنی واژه قوم در فرهنگ آنان جن و دشمن است اما قوم در فرهنگ ما به معنی فامیل و خویشاوند است.
این پژوهشگر در ادامه به پیش کشیدهشدن بحث فقر زبانی به عنوان یک رسالت حقوق بشری زبانی توسط غربیها پرداخت و گفت: آنها فکر میکنند اگر کشوری انگلیسی زبان نباشد فقیر است. وی درادامه با اشاره رابطه مستقیم تکنولوژی با زبان انگلیسی گفت: هر محصول تکنولوژیک، پیوست زبانی انگلیسی نیز دارد و اگر بخواهیم اطلاعاتی در باره کالایی به دست آوریم یا از نحوه کارکردن آن مطلع شویم، باید آن را به انگلیسی جستجو کنیم.
وی در ادامه با اشاره به نقش یکدستسازی زبانی در توسعه افزود: کشورهایی که از لحاظ زبانی یکدستترند، توسعه یافتهتراند و با چالش کمتری مواجهاند. به همین خاطر برخی کشورها اقداماتی در این راستا انجام میدهند. به عنوان مثال جایی گفته شده بود که سدسازی در ترکیه، درواقع برای کردزدایی است چون باعث میشود که کردها از بین بروند. البته این فقط یک ادعا و نظر است.
فاضلی در پایان سخنرانیاش به عدم نیاز به سیاستگذاری زبانی در ایران از دیدگاه خود پرداخت و گفت: ما باید بر طبیعت زبانی تمرکز کنیم چون سیاستگذاری برای جاهایی است که دنبال ملتسازی هستند که این را بنا به نظر صاحبنظرانی چون «بندیکت آندرسن» و «آنتونی اسمیت» میگویم. درواقع، کشورهایی مثل ایران، مصر، کامبوج، یونان و ایتالیا، دولتهای قبل ناسیونالیزم هستند. وی با اشاره به اینکه برخی کشورها دارند بر مبنای یک ایدئولوژی ملت میسازند گفت» اکنون جمهوری باکو دارد برای خودش تاریخ میسازد و مصادره میکند. فارسی نوشتههای موزه نظامی گنجوی را دارد تخریب میکند. اما در مقابل این قبیل کشورها، کشوری مثل ایران نیازی به ملتسازی ندارد. زبان فارسی، زبان تاریخی و ملی ایرانیان و حوزه فرهنگی ایران بوده است و نیازی نیست که ما را در کنار کشورهایی مثل فرانسه و بلژیک بگذارند. وی تاکید کرد: زبان فارسی باید به علم گره بخورد و میتواند زبان علمی جهان اسلام و در آینده آسیا و انشاالله کل جهان بشود. اینکه برخی میگویند که زبان فارسی ظرفیت علمی شدن ندارد، حاصل نگاهی تخصصی نیست و بیشتر ژورنالیستی است و کسانی که این قضیه را مطرح میکنند، اطلاعات تخصصی زبان شناسانه ندارند.
در ادامه این نشست دکتر فاضلی در پاسخ به درخواست مجری کارشناس نشست در خصوص بیان وضعیت زبان چینی و عبری به ارائه توضیحاتی پرداخت و گفت: چین بیشترین گویشور زبانی در دنیا را دارد و لی در دو کشور محدود شدهاند. در چین حدود ۷۰ لهجه از زبان چینی وجود دارد ولی درواقع، همه زبانهایی ذیل زبان چینی هستند.
فاضلی با اشاره به اینکه زبان چینی زبانی الفبایی نیست و متکی به هجا است گفت: در سال ۱۹۲۸ ایدهای مبنی بر الفباییکردن آن مطرح شد اما پی بردند این کار دشواراست و دولت کمونیست چین هم احساس کرد که تغییر الفبا ممکن است منجر به فروپاشی چین شود. به خاطر همین عدم تغییر خط، خیالشان راحت شد که زبان چینی به آسانی از بین نخواهد رفت.
وی در ادامه به تلاش چین برای پالایش زبان چینی از انگلیسی اشاره کرد و افزود: دولت چین، از طریق بنیاد کنفوسیوس، کرسیهای زبان چینی را در اکثر کشورهای دنیا دایر کرده است. آنها اصرار دارند که از نشانههای زبان چینی بر کالاهای تولیدیشان نیز استفاده کنند. حتی در این توافق اخیر با ایران و عربستان اصرار بر حذف زبان انگلیسی کردند و توافق فقط به سه زبان فارسی، چینی و عربی نوشته شده است. از طرفی، به خاطر پیش بینی قدرت جهانیشدن چین در آینده نزدیک، اکثر خانوادههای اروپایی تمایل به فرستادن فرزندانشان در کلاسهای آموزش زبان چینی دارند.
فاضلی در ادامه درباره وضعیت زبان عبری در جهان هم گفت: رژیم صهیونیستی از لحاظ زبانی موفق بوده است چون یک زبان مرده مذهبی مثل عبری را تبدیل به زبانی سیاسی کرده و کرسیهایی برای آن در جهان دایر کرده است.
صالحی در این باره به طرح پرسشی پرداخت و افزود: «مثل اینکه در کشورهای حاشیه خلیج فارس دارند تلاشهایی مبنی بر توسعه این زبان میکنند؟»
فاضلی در پاسخ گفت: صهیونیستها علاقه دارند که زبان پرکاربردی داشته باشد ولی مردم کشورهای مسلمان این جریان را برنمیتابند و از این رو این زبان به عنوان زبان مذهبی باقی مانده است.
صالحی در ادامه گفت: کاش در این توافقنامه اخیر، معبری برای زبان فارسی باز شود چون زبانهای مقابل زبان فارسی دارند با سیاستگذاری مسیرهایی را تعیین میکنند. آنها با آموزش نیروها و القای اندیشهها دارند فرآیندهایی در داخل کشور مبنی بر تضعیف زبان فارسی جاری میکنند. از این رو فکر میکنم برای مقابله با این جریانات باید سیاستهایی داشته باشیم.
فاضلی دراین باره افزود: واژگان بار معنایی خاصی دارند. وقتی دارید از طبیعت زبانی استفاده میکنید، درواقع دارید سیاستگذاری میکنید چون ما که نمیخواهیم نظم زبانی به هم بخورد. در این صورت باید نمایندگان زبانهای قومی هم باشند و سیاستگذاری کنند که در این صورت عملاً دارید بر ضد خود عمل میکنید. بنابراین، باید در خصوص طبیعت زبانی سیاستگذاری کنید؛ سیاستگذاری علمی جدید در راستای بناسازی ولی ما بنا داریم که حفظش کنیم. بنابراین، مسئولین نباید اینقدر از آن بحث کنند؛ رسالت ما دفاع از طبیعت زبان ماست.