به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: دعوت از گروسی و امضای توافقنامه با عربستان،ساختمان بسیاری از نظریهپردازیهایی که سالها ساخته شده بود متزلزل ساخت. به وضوح نشان داده شد که آنچه سالهای متمادی دلسوزان و صاحبنظران و اصلاحطلبان کشور نسبت به انحرافها و خطاهای حاکمیت در شیوه حکومتداری مطرح کرده و هشدار میدادند، چه میزان درست و کارساز بوده است. زیرا نمونه عینی آن در اوضاع وخیم اقتصادی و ارزی کشور که در ماههای گذشته رخ داد مشاهده شد.
با یکدستسازی خسارتبار دستگاههای حاکمیتی که با بیاعتبار ساختن اساسیترین حقوق مردم، یعنی انتخابات رقم خورد و با وعدههای عجیب و غریبی که به مردم داده شد، نه تنها بهبودی در اوضاع کشور به ویژه اوضاع اقتصادی حاصل نشد بلکه روز به روز بر وخامت اوضاع افزوده گشت و در این اواخر نیز فاجعه انفجار هر روزه ارزی در کشور رخ داد و مقامات حاکمیت تمام توانایی مدیریتی، کارشناسی، امنیتی، عملیات روانی و تبلیغاتی خود را برای توقف و کاهش بحران بسیج کردند. اما نه تنها افاقه نکرد بلکه نتیجه معکوس به بار آورد.
اما دو گام کوتاه و مقدماتی مذکور که سالها علیه آن شعار داده و نظریهپردازی میشد، به سادگی توانست روند روزافزون فاجعه ارزی را متوقف کند.
اکنون بر مقامات کشور است که تصور کنند اگر این روند سازنده در همه مناسبات خارجی و عرصههای مختلف آن به نحو اصولی و راهبردی تداوم یابد، چه آثار مثبت دیگری به همراه خواهد داشت و از این مهمتر و ضروریتر تصور کنند اگر در مناسبات داخلی و تعاملات حاکمیت با مردم و اقشار مختلف جامعه نیز به رغم برخی راهبردها، سیاستها و برنامههای غلط و انحرافی، اعتمادسوز و خانمانسوز تجدید نظر شده و روند سازنده و گشایشبخش در پیش گرفته شود و به آنچه دلسوزان، اندیشمندان و اصلاحطلبان و اقشار مختلف مردم دائما به عنوان راه و رسم صحیح و کارآمد حکمرانی مطرح کرده و میکنند، عمل نمایند چه آثار عظیم و فوری و مبارکی در پی خواهد داشت.
اگر کسانی که امروز فاجعه انفجار دلار 6۰ -50 هزار تومانی که چند هزار تومان از آن کاسته و روند آن متوقف شده است را به عنوان یک دستاورد بزرگ در تیتر اخبار صدا و سیما و رسانههای حاک میتی به رخ مردم میکشند به وجدان خود مراجعه کنند، مشاهده خواهند کرد که همین پیروزی و دستاورد جزیی و اولیه هم هرگز حاصل افکار، رویکردها، سیاستها، توانمندی و هنرمندی خودشان نبوده و صرفا حاصل یک تجدیدنظر اولیه در رویکردهای نادرست و انحرافی بوده است و متوجه خواهد شد که این تجدیدنظر و تغییر رویه در واقع برداشتن دو گام ابتدایی در راستای همان توصیهها و راهحلهای مطرحشده توسط کسانی است که دائما با اتهامهای ناجوانمردانه و جفاکارانه غربگرا، واداده، اهل فتنه، بیبصیرت و امثال آن مواجه بوده و هستند. مسوولان و مقامات کشور اگر گوشه چشمی به خسارتها، رنجها و مصائبی که در اثر برخی رویکردها و سیاستهای نادرست خود بر ملک و ملت وارد شده است بیندازند، باید بر خود بلرزند و از عواقب دهشتناک دنیوی و اخروی این همه رنج و خسارت واردشده بر مردم که میتواند دامنگیر آنان شود سخت بترسند و راه صلاح و صواب در پیش گرفته و آن را در همه عرصهها و زمینهها تداوم بخشند و مواظب افراطیون جاهل و پرتوهم، باشند که باز با اعمال خطرساز خود همین کار اندک را نیز تخریب نکنند.
عوامل و ریشههای اصلی مشکلات و بحرانهای طاقتفرسای کشور و راهحلهای آن مشخص است و بارها توسط نیروهای دلسوز و آگاه و صاحبنظر مطرح و فریاد شده است. آخرین و راهگشاترین مورد آن نیز در راهحلهای پانزدهگانه یکی از صادقترین و دلسوزترین شخصیتهای مردمی کشور یعنی سید محمد خاتمی آمده است. مردی که تجربه دوران مدیریتی او نشان داد که چگونه ایران و ایرانی میتواند راه توسعه و پیشرفت را طی کند و از مواهب زندگی آبرومندانه و با کمترین میزان بحران و درد و رنج بهرهمند باشد و در منطقه و جهان، سرافراز و عزتمند بدرخشد .