مترجم: حافظ روحانی: در این مورد بحثی نمیماند که فیلم کمدی موزیکال «آواز در باران» (۱۹۵۲) درباره سینما و ساخته استنلی دانن و جین کلی، بتی کامدن و آدولف گرین، کاملترین فیلم موزیکال سرگرمکنندهای است که تاکنون ساخته شده. برخلاف فیلمی مثل «یک آمریکایی در پاریس» نکته احساسبرانگیزی ندارد و برخلاف موزیکالهای اولیه لوبیچ و شوالیه بیننده را مسحور نمیکند. ولی در عوض نمیتوان صحنهای را در فیلم جست که به شکلی کامل بیننده را جذب نکند یا بازی را در نظر گرفت که تماشاگر از تماشایش لذت نبرد. تمامی تکههای رقص و آواز فیلم عالی هستند و یکی بعد از دیگری از پی هم میآیند؛ کلی، دبی رینولد و دانلد اُ کانر «صبحبهخیر» را اجرا میکنند و از پیاش اجرای جاودانه کلی از «آواز در باران» میآید که انگار خوشبختی را در رگهایتان تزریق میکند.
این فیلم یکی از معدود فرصتهایی است که به اُ کانر اجازه میدهد تا از استعدادش در کمدی استفاده کند و جایگاهش را در تالار افتخارات موزیکال با اجرای پرتوان و نیرومند «همه را بخندان» به دست آورد. دستاورد این صحنه بیش از همه ناشی از این نکته است که انگار فکر و موسیقی را از ترانه «دلقک باش» از کُل پورتر «غرض گرفته» است که چهار سال قبلتر کلی در فیلم «دزد دریایی» از ساختههای موزیکال زوج وینست مینهلی و جودی گارلند اجرا کرده بود.
حالا که صحبت از «غرض گرفتن» شد، شاید باید به این موضوع اشاره کنیم که کامدن و گرین اذعان کردهاند که فکر اصلی و فیلمنامه را از عمده فکرها و شوخیهایی برداشتهاند که در فیلم کمدی فارس ساخته ۱۹۳۰ ماس هارت- جورج. اس. کافمن، «یکبار در تمام طول زندگی» برداشتهاند که درباره ورود صدا به سینماست (این فیلم مقدمهای شد برای تألیف کتاب خاطرات محبوب و موفق هارت که با عنوان «پرده اول» منتشر شد). ولی همانطور که هوارد هاکس توصیه کرده بود و انگار اصلی در صنعت سرگرمی است «همیشه از بهترینها بدزد».
کلی در فیلم به شکلی ساتیرگونه خود را دست میاندازد و در اجرای صحنههای رقص فوقالعاده است و در آواز خواندن دوستداشتنی. اُ کانر و ریلوندز دوستداشتنیتر از هر نقش دیگری که ایفا کردهاند. جین هاگن بیتردید بهترین نقش را در فیلم دارد و در قالب ستاره فیلمهای صامتی که صدایی آزاردهنده دارد بسیار بامزه است و میلارد میچل در نقش رئیس استودیو شبیه همان چیزی است که در رؤیاها به دنبالش میگردید. باله «باید برقصیم؛ ملودی برادوی» به بهترین شکل در فیلم اجرا شده (مگر اینکه بخواهیم به صحنههایی که لباس سید چریس در باد بازی میکند ایراد بگیریم).
درنهایت فیلم یک شاهکار کمدی موزیکال خلاقانه است که برای دههها محبوب تماشاگران و منتقدان باقیمانده (در کمال تعجب، فیلم در زمان نمایش آنچنانکه باید مورد استقبال قرار نگرفت). فیلم اما بیش از هر ساخته دیگری بیانگر سرخوشی است که بهصورت یک شادی ملی در سالهای پس از جنگ دوم جهانی در کشور جاری بود؛ سرشار از امید که در موزیکالهای ساخته شده در حدفاصل ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۴ به چشم میآید؛ ولی برای تجربه لذتی ناب و خالص کمتر فیلمی را میتوان یافت که از پس «آواز در باران» بربیاید.