کارشناسان میگویند هرچند رشد قیمت سهام شرکتها این روزها بیشترین جذابیت را برای جذب سرمایههای خرد به بورس ایجاد کرده اما اگر افزایش تقاضا برای خرید سهام، بهخصوص برای سهام شرکتهای کوچک، با افزایش عرضههای اولیه همراه نشود قیمت سهام شرکتها با ارزش ذاتی و واقعی خود فاصله خواهد گرفت. به گفته آنان افزایش تعداد عرضههای اولیه، افزایش سرمایه شرکتها و تسهیل آن، عرضه سهام دولتی و خصوصیسازی آنها میتواند موجب افزایش عمق بازار و جریان نقدینگی ماندگار در بورس باشد.
علی آهو، مدیر سبدگردان شرکت سبدگردانی کاریزما در این رابطه به «دنیای اقتصاد» گفت: نسبت قیمت به درآمد بورس بهعنوان بخشی از کل اقتصاد تابعی از عواملی چون تورم و نرخ بهره است.
او افزود: هنگامی که نرخ بهره بهعنوان نرخ بدون ریسک افزایش یافته و تورم ثابت یا در حال کاهش است، در این شرایط باید نسبت قیمت به درآمد(P/ E ) معیار جهت مقایسه و ارزشگذاری سهام متناسب با نسبت قیمت به درآمد بدون ریسک ما باشد که این رقم تا قبل از سال ۹۷ حدود ۵ بود. از این سال به بعد با رهاشدن فنر دلار و جهش تورم که تاکنون نیز ادامه دارد، در کنار کاهش درآمدهای نفتی و کاهش نرخ بهره بانکی عدد نسبت قیمت به درآمد جهت مقایسه و ارزش یابی سهام تقریبا به ۱۰ تا ۱۲ رسیده است. به این معنا که اگر سهامی P/ E کمتر از ۱۰ داشته باشد ارزشمند است و سهام بدون طرح و توسعه یا داراییهای دیگر که P/ E بیشتر از ۱۵ داشته باشد، سهام پر ریسک یا به اصطلاح حبابی هستند. علی آهو ادامه داد: بر اساس آخرین رصد از شاخص، ۱۹ شرکت ۵۰ درصد وزن شاخص بورس را در اختیار دارند و نمادهای شاخصساز هستند و ۵۰ درصد دیگر شامل ۳۳۷ شرکت میشود. در این میان از ۱۹ شرکتی که نیمی از بار شاخص را بر دوش میکشند ۶۰ درصدشان ارزشمند هستند اما از نظر تعداد بیش از ۶۰درصد سهام از ارزش واقعی خود دور هستند.
ابوالفضل شهر آبادی، مدیرعامل سبد گردان داریک پارس در این باره به «دنیایاقتصاد» گفت: بورس نبض و دماسنج اقتصاد است. اگر نبض میزند دلیل بر اقتصاد سالم نیست و در اقتصاد بیمار نیز شاخصهای بورس میتواند رشد کند. او ادامه داد: قیمت فعلی سهام شرکتها تابعی از چند عامل است. اول بحث سودآوری شرکت است که هر چه شرکت سودآورتر باشد، قیمت سهام افزایش مییابد و افزایش سودآوری این شرکتها به دلیل افزایش قیمت محصولاتشان بوده است. افزایش سرسامآور تورم و انتظارات تورمی دومین دلیل است. چون هم قیمت محصولات شرکتها بیشتر شده و هم ارزش جایگزینی این شرکتها افزایش یافته است. عامل سوم، وجود نقدینگی بسیار زیاد است که گرچه درصد نقدینگی ورودی به بازار سرمایه همچنان ناچیز است و ورود نقدینگی ۷۶ هزار میلیارد تومانی از سال گذشته به بورس در مقایسه با نقدینگی ۲میلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی کشور رقم چشمگیری نیست اما نسبت به روند تاریخی بورس، حجم زیادی را شامل شده است. علت دیگر رکود بازارهای رقیب در ماههای گذشته بود که مردم را به این بازار کشاند و با وجود رونق این بازارها در روزهای گذشته، بورس همچنان برای مردم جذابتر است. شهرآبادی افزود: با این حساب قیمت سهام تا حد زیادی واقعی است. زیرا با افزایش تورم، قیمت تولیدات شرکتها افزایش یافته و سودآوریشان برای سهامداران جذاب میشود. در این میان بعضی شرکتهای کوچک خطر حبابی شدن دارند و ترازنامه و ارزش ذاتی آنها از قیمت تابلو فاصله دارد.
کسانی که تجربه حضور در بورس را دارند این نکته را میدانند که مسکن، دلار، طلا و ارز همگی در بورس گنجانده شدهاند. شرکتهای صادرات محور، صندوقهای طلا و شرکتهای خودروسازی همگی در بورس هستند و رشد این بازارها شامل حال سهام میشود. به گفته این کارشناس، اشتیاق عموم مردم به سرمایهگذاری در بورس حتی با وجود بازگشت احتمالی رونق به بازارهای دیگر موجب شده تا چشمانداز بورس مثبت باشد.
امیرعلی امیر باقری، کارشناس بازار سرمایه در این باره به «دنیایاقتصاد» گفت: در حالحاضر سهامی هستند که با انتظارات تورمی هنوز قیمتهای معقولی دارند و در حقیقت قیمت آنها از ارزش واقعیشان واگرایی چندانی پیدا نکرده است.
او افزود: اگر بخواهیم در مورد کلیت بازار حکمی صادر کنیم، درصد قابل توجهی از سهام، قیمتشان با ارزش واقعی فاصله زیادی گرفته است. اما این نکته را باید در نظر گرفت که در سهام بزرگ و تاثیرگذار بورس با توجه به اتفاقات پیش رو، همچنان نباید منتظر حباب قیمتی باشیم. روند معاملات روزگذشته بازار سهام نشان داد شاخص بورس رشد منطقی را در پیش گرفته و کاهش قیمت سهام برخی شرکتها در روز گذشته و پیشبینی اصلاح قیمتها در هفته آینده گواه این ادعاست. با توجه به انتظاری که به درست یا غلط در بازار شکل گرفته در کل شاهد ریزش شاخصهای بورس نخواهیم بود. به اعتقاد این کارشناس بازار سهام، رشد ادامهدار بورس نیازمند رشد درون کانالی و پروسه دست به دست شدن سهام است. میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه نیز در این باره به «دنیایاقتصاد» گفت: تا دو ماه پیش بازار از لحاظ ارزندگی به سه قسمت تقسیم شده بود. دسته اول ۶۰ درصد بازار را در اختیار داشتند که حتی تا دو برابر بیشتر از ارزش ذاتیشان معامله میشدند که هیچگونه عوامل و مولفه اقتصادی که در آینده قرار بود اتفاق بیفتد این رشد را توجیه نمیکرد. صرفا به خاطر کوچک بودن شرکتها و تعداد سهام، دستکاری قیمت و معاملات گروهی با افزایش قیمت روبهرو شدند. او افزود: دسته دوم ۲۰ درصد از نمادها بودند که با افزایش برخی از مولفههای اقتصادی، رونق اقتصاد داخلی و بازارهای جهانی ارزش ذاتیشان افزایش یافت و امید این بود که ارزش ذاتی آنها به ارزش مبادلاتی برسد و ۲۰ درصد دیگر که در دسته سوم قرار میگرفتند، سهام شاخصساز که عمدتا سهامی بودند که یا در محدوده ارزش ذاتی یا پایینتر از ارزش ذاتی معامله میشدند. با این حساب باید منتظر ماند که جریان نقدینگی موجب رشد قیمتها شده یا منشا آن حمایتهای دولت است.
تسهیل ورود شرکتها به بورس، افزایش سهام شناور آزاد شرکتها توسط سهامدار عمده و عرضه سایر داراییهای دولت مواردی است که میتواند به عمق بازار سرمایه کشور در این شرایط کمک کند. از مهمترین دلایل که موجب شده تا بیش از 60 درصد سهام از ارزش واقعی خود دور باشند نداشتن عمق بازار است. در این شرایط افزایش سهام شناور آزاد و عرضه سهام توسط سهامدار عمده و نهادهای دولتی از اولین و مهمترین اقدامها برای عمقدهی به بازار است. در مرحله بعدی ورود شرکتهای جدید به بورس و عرضه سایر داراییهای دولت به شکل اوراق بهادارسازی نیاز بازار سرمایه کشور را تا حدی و تشنگی نقدینگی بزرگی را که وارد بورس شده، رفع میکند.