به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین استان سمنان محمد حسن نجاریان در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ما به تمام سوالات مطرح شده پاسخ داد که به شرح زیر می باشد.
مقدمه: محمدحسن نجاریان اهل نهاوند استان همدان، در اولین روز از تابستان سال ۱۳۴۴ متولد شد. او در شهری بزرگ شد که کوهستانی بود و به واسطه شغل سخت پدرش دارای قوای بدنی خوبی بود که همین امر سبب شد از همان کودکی هر زمان از درس و کار فارغ می شد به سمت کوه کشیده شود تا بتواند جانی تازه بگیرد.
پس از پایان یافتن دوران ابتدایی به تهران نقل مکان کرد تا تحصیلات خود را ادامه دهد. در آنجا با گروه های کوهنوردی زیادی آشنا شد و علم و تکنیک این راز پنهان را آموخت که رابطه ی قشنگی بین او و طبیعت ایجاد شد. حدود نه سالگی در زادگاهش استارت این عاشقی زده شد و با بالا رفتن از قلل کَمر بر اَفتو (سنگ رو به آفتاب)، آردشو و یال کبود ۳۸۵۰ متر از رشته کوه گرین، سیزده سالگی راهی دماوند و نهایتاً در پانزده سالگی بام کشور (دماوند) به او لبخند زد. در دوران سربازی او داشتن تجهیزات کوهنوردی چیزی شبیه به رویا و آرزو بود و حتی دسترسی به کتاب های آموزشی نیز سخت بود. تنها مونسش کفش سربازی اش بود که چه در سنگنوردی و چه در راهپیمایی ها همراهش بود و در برنامه های زمستانه چکمه شادان پور و نمد با یک کوله پشتی زین دار دانشجویی سنگین از جمله تجهیزاتشان بود. او تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته جهانگردی ادامه داد.
سنگنوردی را اولین بار در بند یخچال تهران شروع کرد و از روی کتاب گره ها را آموخته بود. اولین صعود سنگ نوردی را در بند یخچال (سنگ شکاف)، با حمایت گروه آرارات به وسیله یک گره من درآوردی تجربه کرد. محمدحسن در بین سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵ مسیرهای مختلف را در بیستون به صورت صعود انفرادی بدون ابزار را با موفقیت انجام داد.
همین صعودهای موفق بود که فکر صعود دیواره ۸۰۰ متری علم کوه بدون ابزار را در سرش انداخت. پس از تلاش های فراوان در طی دو سال و سختی های زیاد این فعالیت در سال ۱۳۷۱ با صرف زمان ۱ و نیم ساعت از مسیر هاری روست از سوی فدراسیون، کار نو و جسارت در صعود را به عنوان صعود برتر سال دریافت کند.
از دهه ۶۰ محمدحسن فعالیت های زیادی را در زمینه کوهنوردی و سنگنوردی ثبت کرده و سال های پربرنامه ای را پشت سرگذاشت.
محمد حسن نجاریان به همراه آقای ریاحی مقدم عضو گروه شکوه در سال ۱۳۶۳ در یک برنامه عملیات امداد و نجات شرکت کرده بودند؛ گروه آقای غفاری که از مسیر سیاه سنگ منحرف شده بود و در نهایت منجر به فوت او شد و همچنین امداد رسانی به آقای جامعه شورانی به دلیل سقوط از گرده آلمان ها. وی در بین سال های ۱۳۶۳ تا ۱۳۸۱ مسیر ۸۰۰ متری دیواره علم کوه را در حدود ۳۰ بار از مسیرهای مختلف صعود کرد و توانست در سال ۱۳۶۵ از مسیر فرانسوی ها در مدت زمان ۳.۲۷ دقیقه اولین صعود سرعتی خود را ثبت کند.
منصور علیپور در سال ۱۳۶۴ در زمان فرود از دیواره دچار سانحه و کشته شد. در سال ۱۳۶۶ آقای نجاریان همان مسیر را که بسیار زیبا و از دسته مسیرهای درجه بالا به حساب می آمد و کرمانشاهی های عزیز تا پله دو گشایش کرده بودند، طی ۶ روز با همراهی دو گروه توانست تا قله این دیواره ۱۲۰۰ متری را در هوای گرم گشایش کند.
سال ۱۳۶۸ در گشایش مسیر جدید، دیواره علم کوه به نام شکوه با درجه سختی ۵.۱۰-A۴ به متراژ حدود ۲۰۰ متر از طاقچه قمقمه حد فاصل مسیر همدانی ها لب قیف و مسیر لهستانی ها شرکت داشت. نجاریان به همراه پیرویسی، عسگریان و ریاحی مقدم در مدت ۲ شب مانی این برنامه را به اتمام رساندند. (در برنامه فوق آقای ریاحی بر اثر برخورد صائقه قدری از ناحیه دست و پای راست آسیب دید.)
وی در بین سال های ۶۹-۱۳۶۸ در مسیر جاده چالوس بر روی دیواره پل خواب نیز سه مسیر را گشایش کرده است.
محمد حسن نجاریان برای انجام یک کارگاه اموزشی تئوری و عملی اصول سرپرستی صعودهای دشوار و زمستانه به سمنان سفر کرده بود که خبرنگار ما گفتگویی را با این افتخار کوهنوردی کشور گفتگویی را انجام داد که به شرح زیر می باشد:
وضعیت رشته کوهنوردی را در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
با رویکرد جدید به آموزش شرایط بهتره شده؛ از طرفی هزینه سنگین این رشته و نبود اسپانسر از کیفیت آن کاسته شده است
چه مشکلاتی برای فراگیر شدن این رشته بسیار خوب برای مردم وجود دارد؟
هزینه بالا
چه شد که جنابعالی به این رشته علاقمند شدید؟
رفیق نا باب برادر با هوش اقلیم کوهستانی شهر و شر و شور ذاتی
چند سال در این رشته فعالیت دارید و به چه موفقیت های دست پیدا کردید؟
از اون کودکی این و الفتم عاشقانه بود من موفقیت را ورود به قلب انسان ها برای خودم تعریف کردم اگر از بلندای هشت هزاری یا دیواره ی سترگ بشکل فری سبو بدون ابزار بالا رفتم اول خواستم به با ابعاد وجودی خود بیشتر آشنا شوم بعد ارمغانی از استقامت، احترام به زیست بوم و الگوی مثبت باشم برای شهریان سخت درگیر
تاکنون چه کلاس ها، دوره ها و مدارکی را اخذ کردید؟
-سال ۱۳۷۱- موفق به اخذ مدرک سنگ نوردی، سازماندهی، داوری مسابقات زیر نظر مربی فرانسوی آلن رنو ۲۲ روز
-سال ۱۳۷۳- موفق به اخذ مدرک مربیگری درجه ۳ فدراسیون کوهنوردی (نفر سوم کلاس) منطقه رودبارک علم کوه
-سال ۱۳۷۸- موفق به اخذ مدرک مربیگری درجه۲ سنگ نوردی، یخ نوردی
-سال۱۳۸۳- موفق به اخذ مدرک رسمی امداد نجات مربی (RESCUE) آمریکایی
-سال۱۳۸۷- موفق به اخذ مدرک بین المللی کوهستان های بلند GHM
-موفق به اخذ گواهینامه مقدماتی و تکمیلی امداد نجات هلال احمر
-برگزاری دوره های رسمی و غیر رسمی در ضمینه های کوهنوردی و سنگنوردی، مدیریت و برنامه ریزی
همزمان با کوهنوردی، در رشته سنگنوردی و علاوه بر دریافت مدرک مربیگری درجه ۲ و برگزاری دوره های مختلف در این رشته ها، با شرکت در انواع مسابقات این رشته پرهیجان، چه مقام های مختلفی را تاکنون کسب کرده اید؟
-سال ۱۳۷۱- کسب مقام نخست مسابقات سنگنوردی (زنجان)
-سال ۱۳۷۱- کسب مقام نخست مسابقات سنگنوردی طبیعت، منطقه ای (همدان)
-سال ۱۳۷۳- کسب مقام سوم مسابقات سنگنوردی داخل سالن کشور (تهران)
-سال ۱۳۷۳- کسب مقام سوم مسابقات سنگنوردی داخل سالن کشور (انتخابی تیم ملی و اعزام به سنگاپور)
-سال ۱۳۷۳- حضور در نخستین اعزام تیم ملی به مسابقات آسیایی سنگاپور (با اعضای تیم ملی، سرور ماسوله، کشوری، نجاریان) بدون دریافت مقام برای ایران
-سال ۱۳۷۶ با اقامت حدود یک ماه در منطقه علم کوه با سه گروه آرش بانوان، شکوه و آزاد توانست شاهد صعودهای زیبایی از بانوان ورزشکار تهران باشد که می توان به صعود ۳۰/۲ خانم سهیلا میزایی از سکوی علم چال به گرده آلمان ها و یا صعود خانم سهیلا یزد آبادی با آقای نجاریان از مسیر لهستان با صرف زمان ۴۰/۴ تا قله و فرود از مسیر گرده آلمان ها، صعود خانم فریده یزد آبادی، حمید روحانی، نجاریان از مسیر فرانسوی ها و در ادامه مسیر شکوه یک روزه اشاره کرد.
از اولین صعود خود به هیمالیا بگویید؟
به همراه یک تیم شامل زندهیاد محمد اوراز، جلال چشمه قصابانی و حمیدرضا اولنج تصمیم به صعود اورست گرفتیم و سرانجام در تاریخ ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۷۷ توانستنیم پرچم ایران را بر فراز قله به اهتزاز در بیاویم و اولین ایرانیانی باشیم که این قله مرتفع را صعود می کنیم .
دوربین را به زمین پر شیب چسبانده این شات را به ملت بزرگم هدیه می کنم. به اون دم و دستگاه آمریکایی ها رسیدیم. فقط چند قدم مانده! از محمد و بچه ها خواهش می کنم جلو برم و آخرین تلاششان را ضبط کنم. کنار قله زانو میزنم.
تبر یخ حمایتم. با صلابت بالا می آیند. نمی دانم گریه کنم، یا تصویر برداری. انگار پرواز می کردند. یک ایران یک عالمه آرزو! ساعت حوالی نه روز ۳۱ اردیبهشت ۷۷ "قله اورست".
سر بالایی تمام شد. شادیم. دوربین کلوز آپ روی صورت محمد، بنام زحمتکشان ایران، زنده باد ایران،، اولنج. السلام علی ال حسین....،، جلال .این اراده ملت ایران است که اینجا به نمایش در می آید... حسن. یک مشت خاک از ایران آورده ایم به یاد مادران ایران اینجا می ریزیم که جاودانه باد یاد و نامشان. یه عروسک هم به یاد فرزندان ایران اینجا آوردیم که فرزندان ایران یاد بگیرند تلاش و مردانگی.
شرپا اشاره می کند. عقب نرو. پشتم تا فلات تبت خالی است. عکس می گیرم. یک پانوراما. از منشور هم عکس می گیرم. نگرانم نگاتیو ۳۶ تایی تموم بشه "جاودانه باد یاد ایران و ایرانی "
کمی از صعودهای و کسب افتخارات جهانی دیگر خود بگویید؟
در سال ۱۳۸۰در صعود به قله ماکالو با ارتفاع ۸۴۶۳ متر موفق به کسب مدال نقره جهانی و سال ۱۳۸۱ موفق به صعود قله لوتسه ۸۵۱۶ متر سومین قله جهان که نتیجه آن کسب مدال طلای جهان شد.
-در زمستان سال ۱۳۸۱ گشایش مسیری بر دیواره ویر زنجان به طول ۸۰ متر انجام دادیم و سال ۱۳۸۳ بر روی دیواره بیستون از سقف فرهاد تراش تا پله یک مسیری جدیدی را به نام " یاد" برای یادواره حامد مترجمی و ناصر غلامی گشایش کردیم.
-در سال ۹۱-۱۳۹۰ به عنوان سرپرست تیم صعود کننده به قله مراپیک با ارتفاع ۶۶۵۴ متر حضور داشته که مدال سوم آسیا را به دنبال داشت.
-در سال ۱۳۹۰ به دعوت انجمن کوهنوردی امریکا برای بازدید و صعود دعوت شدم و در سال ۱۳۹۲ با سرپرستی تیم اعزامی به قله ۷۰۱۰ متری خان تنگری صعود و مدال نقره را برای ایران کسب کردم
-در سال ۱۳۹۶ بود که با سرپرستی فنی تیم کانون کوه کرج از مسیر راه نو به قله کارل مارکس تاجیکستان با ارتفاع ۶۵۴۳ متر صعود کردیم و در سال ۱۳۹۷ برای نخستین صعود و سرپرستی یک تیم آزاد به قله تبلیس کو تاجیکستان ۶۲۴۵ متر حضور داشتیم.
-لازم به تذکر است در صعودهای هیمالایا اورست از بالای کمپ اصلی، ماکالو، لوتسه، گاشربروم یک نقش عمده تصویر برداری و عکاسی به عهده من بود و از مرداد ۹۷ تا مرداد ۹۹ عنوان خبرنگار و عکاس افتخاری در پایگاه خبری رادیو کوهنورد فعالیت داشتم.
لطفا از اجرای برنامه های خارجی و صعود های برون مرزی و جهان بگویید؟
-سرپرستی و صعود ۵ تیم به قله موستاق آتا چین ۷۵۴۶ متر ۲۲ روز تیم زنجان
-سرپرستی و صعود ۴ تیم به قله مراپیک ۶۶۵۴ متر ۱۷ روز
-سرپرستی و صعود نخستین جانباز به قله مراپیک ۶۶۵۴ متر ۱۷ روز (فرهاد اسکندری)
-سرپرستی و صعود نخستین تیم کارگری هیمالیای و صعود قله برودپیک ۸۰۴۷ متر
-سرپرستی و صعود تیم بین المللی ایران و کانادا به قله آیلندپیک و کمپ اصلی اورست
-سرپرست فنی نخستین تیم ایران به آمریکا با صعود قله تتون در شرق این کشور ۲۰ روز
-سرپرستی و صعود صعود قله فن خانتنگری قزاقستان
-سرپرستی و صعود تیم قله چوایو ۸۲۰۱ متر هیمالیای تبت
-سال ۱۳۷۲- گشایش دو مسیر جدید دیواره (دمیر کازیک ترکیه به ارتفاع ۸۵۰ متر به همراه اعضای تیم ملی ) با درجه ۵.۱۱C
-سال ۱۳۷۶- صعود به قله گاشربروم ۲ منطقه هیمالیا ۸۰۳۵ متر پاکستان (مدال برنز جهانی)
-سال ۱۳۷۷- اولین صعود ایرانیان قله اورست در ۳۰ اردیبهشت (مدال طلای جهان) نخستین مسلمین جهان
-سال ۱۳۷۸- تستر ابزار کوهنوردی به ایتالیا و شرکت در جشنواره ساخت ابزار سال ۲۰۰۰
-سال ۱۳۸۰- صعود قله ماکالو ارتفاع ۸۴۶۳ متر (گزارش در کتاب ماکالو هیولای سیاه) مدال نقره جهان
-سال ۱۳۸۱- صعود قله لوتسه ۸۵۱۶ متر سومین قله جهان (مدال طلای جهان)
-سال ۱۳۸۲- صعود به قله گاشربروم یک تا ارتفاع ۷۸۵۰ متر، بازگشت به علت سقوط بهمن و نهایتاً پرواز محمد اوراز (مدال طلای جهان) گزارش تصویر توسط وی و پخش از سیما
-سال ۱۳۸۳- صعود قله اسپانتیک ۷۰۲۷ متر هیمالیا ی پاکستان ( مدال برنز آسیا)
-سال ۱۳۸۷- سرپرستی و صعود تیم کارگران جهان به قله برودپیک هیمالیای پاکستان ۸۰۱۶ متر (مدال برنز جهان)
-سال ۱۳۸۸- سرپرستی و صعود تیم زنجان به قله موستاق آتا چین ۷۵۴۶ متر (مدال برنز آسیا)
-سال ۱۳۸۹- سرپرستی و صعود تیم آزاد و بسیج به قله موستاق آتا چین ۷۵۴۶ متر (مدال برنز آسیا)
-سال ۱۳۹۰- اعزام به آمریکا جهت صعود و بازدید، به دعوت انجمن کوهنوردی آمریکا
-سال ۱۳۹۰- سرپرست و صعود فنی تیم زنجان به قله ماناسلو ۸۱۶۳ متر (مدال سوم آسیا)
-سال ۱۳۹۲- سرپرستی و صعود قله خانتنگری
-سال ۱۳۹۳- سرپرستی و صعود قله ۸۲۰۱ متری چوایو
-سال ۱۳۹۴- سرپرست تیم موستاق اتا
-سال ۱۳۹۶- نخستین سرپرستی و صعود فنی تیم کانون کوه کرج به قله کارل مارکس تاجیکستان ۶۷۲۳ متر راه نو نخستین بار
-سال ۱۳۹۷- نخستین سرپرستی و صعود تیم آزاد به قله تبلیس کو تاجیکستان ۶۲۴۵ متر
وقتی به نوک قله می رسید چه احساسی دارید؟
بهترین پاک ترین و ناب ترین هدیه کائنات
برای آینده خود چه برنامه ای دارید؟
کوه با عاشقان و مشتاقان بسیار و رسیدن به قطب و دیواره ی صعود نشده در قلل پامیر شرقی در تاجیکستان
بهترین صعودی که تاکنون داشته اید کدام بوده است؟
اورست فری سلو علم کوه
چند خاطره خوب و یا اتفاقات غیر منتظره از صعودها تعریف نمایید؟
کوهنوردی همش خاطره ناب است. روزی که فرهاد اسکندری جانباز ناب وارد دنیای هیمالیا شد دنیا مال من شد. انگار عاشقی که به عشقش رسیده.
بعد از پرواز خواهرم هر ساله بنری به یادش روی قله ها میبردم روزی روی ۶۷۴۳ متری مراپیک بنرش را باز کردم عکسش بگیرم انگاری به عمد کسی آن را از دستم ستاد تا دقایقی در هوا معلق ماند و سپس رفت. تا یادش در قلب جاری جان باشد.
سال ۱۳۸۲ برای آقای محمد حسن نجاریان با اتفاق ناگواری همراه بود که حتی یادآوری آن نیز برایش دردناک است. وی به همراه تیم ملی کوهنوردی ایران برای صعود به گاشربروم ۱ به پاکستان رفته بودند. این قله مرتفع به قله پنهان معروف است که در پی سقوط بهمن دو تن از کوهنوردان عزیز کشور به نام های محمد اوراز و مقبل هنرپژوه دچار سانحه شده و در اثر این سقوط محمد اوراز جان خود را از دست می دهد. محمد حسن در آن برنامه صعود مسئول گروه امداد تیم ملی ایران بود. آن ها توانسته بودند تا ارتفاع ۷۸۵۰ متری صعود کنند و بعد از این حادثه مجبور به بازگشت شدند که مدال سوم جهان را کسب کردند.
از مسئولین چه انتظاراتی دارید؟
هیچ خوش باشید ما هم خوب تامین و ملالی نیست... اما تو باور نکن
وضعیت استان سمنان را در این رشته چگونه ارزیابی می کنید؟
عالی عالی بی باورانه یک بار خیلی سال قبل آمده بودم. باورم بهم ریخت وقتی دیدم این همه عاشق را سکان هیات با همه دوست دبیر عاشقانه در تلاش اینها یک خانواده صاف ساده و پاکند نیازمند دانش ناب باید یاریشان داد اینها زمین بازی را خوب انتخاب کرده اند.
الگوی فنی و اخلاقی شما چه کسانی می باشند؟
همان ناز بچه ی که جناب بیطرف به او دستمال سر هدیه داد. تا پاک ناب و عاشق دنبال چرا های بیکران این ورزش باشد. مانند نجاریان که در کوله قرار ش دادند و بر قله بردند تا برایش چرایی تعریف کنند که هنوز دنبال آن است.
صعود در گرما یا در سرما را می پسندید؟
صعود یعنی بودن
سخت ترین صعودی که تاکنون داشته اید؟
آن موقع که میرفتم و نمیرسیدم آن موقع که یخ زُمخت راهمان بسته بود. آن موقع که شرپا از یاری دست کشیده بود. آن موقع که گرسنه و تشنه بودم و یاری دست داخل کوله بردن نداشتم. آن موقع که ترس چیره شده بود که یک قدم جلو تر یعنی مرگ. آن موقع که خواب بهترین هدیه آسمانی بود و همه ی اینها را در ماکالو هیولای سیاه ۸۴۲۱ متری تجربه کردم اما زنده ماندم چون قول داده بودم سالم برگردم.
توصیه شما به عزیزان مبتدی در رشته کوهنوردی چیست؟
ارتباط بین عقل منطق و عشق...
شما در صعود فری سلو به جهارمین دیواره علم کوه از اون معابر دشوار چه کردید؟
خواستن توانستن است بله صعود فری سلو آن هم بدون ابزار سخت ترین کار و سرسخت ترین ها را می طلبد. من نیز سالها کار کردم تا در راه با کلاغی عاشق رفیق شوم و دو نفری بالا برسیم.
کوه؟ عشق
قله؟ انتهای سربالایی
صعب العبور؟ هدفی برای تلاش
خط الراس جغرافیایی؟ راه و رسمی برای زیستن
دیواره؟ دل کندن از زمین
بهترین فیلمی که درباره کوهنوردی دیدید؟
فیلم روزگار خوب دوستانم دقایق آخر دست در دست هم برای رسیدن به این جهان
کوه ، جنگل،دریا،کویر ؟چرا؟ راز خود شناسی
پدر و مادر؟ بند ناف عاشقی
اخرین کتابی که خواندید؟ بومیان استرالیا
یک بیت شعر؟ تا جوانی در جوانی کن جوانی
زنگ ورزش؟ تیک تاک دل
دلتان بیشتر برای چه کسی تنگ می شود؟
برای کودکان کار که سر در سطل زباله امورات می گذرانند و چوپان رمه های دور تا چاشنی کنار سفره شان باشم
بهترین رفیق؟ کوله پشتی
اخرین باری که از ته دل خندیدید؟
در سفری به کردستان اورامانات از منش و رفتار پاک حضرت دوستی ناب
اخرین باری که گریه کردید ؟چرا؟
بر کوتاهی خودم به پسرم
هیمالیا؟ دژ بیکران هستی. جای برای عاشقی
دماوند؟
تو بر آنی که مرا پشتی نیست من بر آنم که دماوندم هست
سمنان؟
باوری تازه. بوی زلال رود در ناب بیکران کویر. نگهبانان فراخی دشت تا کوه های ناب
بهترین سفری که تاکنون داشته اید؟
تسخیر قلب دوستانم
صحبت پایانی؟
باید آموخت. یاد گرفت و تا ته عالم عاشقی کرد و شاگرد بود. از قله به دره نگریست و افسوس خورد که چه چیزها بود که تو ندیدی
کوه در شب چه شکوهی دارد خرم آن جلگه که کوهی دارد
برای پیدا کردن جایی که نمیشه پیداش کرد، اول باید گم شد! اگر غیر از این بود همه پیدایش می کردند!!! (گوروربینسکی)
من و دوربینم، من و کوله بار خاطراتم، من و تن دادن به خطرات سخت ترین معابر جهان، من و چین و چهره پاکترین مردم روی زمین...
بارها از خود پرسیده ام چرا به سفر ناشناخته های دور می روی؟
من برای یافتن جواب این پرسش و ده ها پرسش دیگر که در لا به لای چین چهره ی مردمان این کره خاکی و یا غرش ابرها از ماورای کوه ها و یا در لابه لای نگاه دزدانه خُرد بچه های روستاهای دور دست جواب نیافتم. و اگر هنوز هم خانه بر دوش و لقمه نانی در کف به گدایی ناشناخته ها می روم از این روست.
آن هنگام که از دره محو تماشای زیبایی خیره کننده قله هستم، تا موقع ای که خسته و درمانده پا بر قله می کشم تازه در میابم وای دره با رود خنیاگر چقدر زیباست و من قافل از همه چیز...
46