به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نزار قبانی یک شاعر نیست، یک پدیده شعری است. چهار حرف کوتاه او، دنیای بزرگ شعر عربی معاصر را در خود گرد آورده است و اکنون که یک دهه از وفات او میگذرد، ابیات و واژگان پر طنین سرودههایش، هنوز چون رودی خروشان در فرهنگ و زبان کشورهای عربی جاری است.
او در 21 مارس 1923 میلادی در دمشق به دنیا آمد، شهری که به تعبیر خود او «جشنواره آب و یاس» و «نه تصویری از بهشت که خود بهشت» است. اما همین شهر او برای انتشار برخی از آثارش او را با گوجه گندیده مورد هجوم قرار داد و چندی بعد هم او را از خود راند و به تبیعد روانه کرد.
نزار خیلی زود به این حقیقت ایمان آورد که «شعر» و «خیزش» دو روی یک سکه اند و شعری که فریاد برنیاورد و پایههای ستمپیشگان را به لرزه نیفکند، شعر نیست. او واژگان خود را به گلوله بدل کرد تا با آن، از کرامت و عزت امت خود دفاع کند و شکوه از دست رفته را به آنها بازگرداند.
او هم شاعر عشق و زن است و هم شاعر اعتراض. روح سرکش از او شاعری دغدغهمند ساخت که مصلح جامعهاش باشد. علیرغم مطرح بودن تهدید صهیونیسم علیه فلسطین، در نشریات عرب غیر فلسطینی تا زمان صدور اعلامیه بالفور در 1917، شاعران کمترین توجهی به مسئله فلسطین نداشتند و نظرشان بیشتر به رابطه ترک ها و اعراب معطوف بود. برخورد یهودیان و فلسطینیها در 1929 بر سر «دیوار ندبه» را میتوان نقطه عطفی در تاریخ شعر عرب دانست زیرا از این زمان، توصیف رویدادهای سیاسی فلسطین، به عنوان موضوعی مهم، به آثار شاعران عرب راه یافت. با شکست فلسطین در سال 1948 و تشکیل دولت یهود در آنجا، کشمکش اعراب و اسرائیل، موضوع مهم شعری شاعران عرب گشت و شکست ژوئن، علاوه بر شعر بر صورتهای دیگر ادبیات، نظیر داستان نیز تأثیر فراوان نهاد تا جایی که این واقعه، مبدأ تحولی بزرگ در برخی از شعرای عرب و از جمله نزار قبانی گشت.
او که تا آن زمان به دلیل سرودن غزل، به «شاعر زن» لقب یافته بود، پس از شکست 1967، به شاعر حماسی بدل میشود و با همان شور عاشقانه به معشوق همیشگیاش، به جنگ اسرائیل میرود و در اشعارش، فلسطین را با خود همگام میکند. او با خشم شعر حماسی، به سرزنش تمام مسؤلان شکست فلسطین میپردازد و چنان صادقانه آنها را در دادگاه شعری خود محاکمه میکند که با بیان صریح و بیپروایش، عده زیادی را به خشم وامیدارد تا جایی که جمع عظیمی، خواهان منع انتشار اشعارش شدهاند؛ به همین دلیل او به همان اندازه که دوست دارد، دشمن هم دارد.
نزار قبانی در جامعه ایران از گذر همین دو مضمون از جمله شاعران عربزبان پرمخاطب است. بخشی او را به دلیل شعرهای عاشقانه و توصیفات نابش دوست دارند، در شعرش غرق میشوند و اشعارش را زمزمه میکنند؛ و بخشی دیگر علاقهمند به اشعار اجتماعی و سیاسی او هستند که روحیه انقلابی او را نشان میدهد. به همین دلیل تاکنون آثار او در قالبهای مختلف، از شعر گرفته تا مصاحبهها و نقدهایش توسط مترجمان گوناگون به زبان فارسی برگردانده شده است.
کتاب «زنی در من قدم میزند»، از جمله تازهترین آثار از اوست که توسط نشر گویا منتشر شده و در دسترس علاقهمندان به ادبیات جهان قرار گرفته است. این اثر که به قلم یدالله گودرزی ترجمه شده، گزیدهای از شعرهای بلند و کوتاه اوست در فضاهای متفاوت. مترجم سعی کرده اشعاری که تأثیرگذارند و در واقع بخشی از دغدغهها و سبک شعری قبانی را نشان میدهد، برای مخاطب فارسیزبان ترجمه کند.
در بخشهایی از مقدمه این اثر درباره چرایی ماندگاری شعر نزار قبانی میخوانیم: همیشه بر آن بودم که سخن گفتن از عشق برای شاعر و هنرمند میتواند جاودانگی به ارمغان بیاورد. دنیای ما جهانی فانی است و همه چیز در آن محکوم به فنا است، انسان نیز زندگانی ظاهریاش جاودانه نیست و شاید زیبایی زندگی در همین باشد که به قول حافظ «هر کسی پنج روزه نوبت اوست» از این روست که آدمی اگر درد جاودانگی و میخواهد جاودانه بماند خود او باید جاودانگی را بیافریند و خویش را با آثار و اندیشههای خویش جاودانه کند.
هنر یکی از راههای جاودانه شدن است و سخن گفتن از دغدغههای بشری میتواند انسان را با جاودانگی پیوند دهد. سخن گفتن از عشق، قرین جاودانگی است و هنرمندان و شاعران بزرگ همه روایتگر «عشق» بودهاند. ... سخن گفتن از این چشمانداز بسیار است، یکی از شاعران بزرگ معاصر جهان عرب، نزار توفیق قبانی است، شاعری که خود را وقف عشق کرد و در عین حال از زمانه خود غافل نبود و پیوسته با نقد صریح و شاعرانه خود وضعیت کشورها و حکام عربی را به چالش کشید.
نزار قبانی یکی از تأثیرگذاران ادیبان بر شعر معاصر عرب است. وی کوشیده است میان زبان فخیم عرب و زبان کوچه و بازار پیوندی ایجاد کند و از مزایای آنها به نفع شعرش بهره ببرد.
کتاب «در من زنی قدم میزند» توسط نشر گویا در 500 نسخه و در 168 صفحه در دسترس علاقهمندان به کتابخوانی قرار گرفته است.
انتهای پیام/