دیدار تدارکاتی تیم ملی ایران مقابل کنیا، شامل نکته های ریز و درشت بود؛ مسابقه ای که نشان داد تیم ملی برای رسیدن به مرحله تکامل، حالا حالاها کار دارد.
عملکرد فنی سوال برانگیز ملی پوشان در این بازی که تعدادی از بازیکنان منتخب لیگ هم به نیروهای اصلی اضافه شده بودند، نشانه ای دیگر بود مبنی بر اینکه فعلا نباید از این تیم توقع چندانی داشته باشیم.
این بازی دوستانه، تنها یک «چهره راضی» داشت؛ او هم کسی نبود به جز امیر قلعه نویی که از همین دو بازی اخیر تیم ملی به میزان قابل توجهی رضایت داشت و وعده روزهای بهتر داد؛ هر چند سرمربی تیم ملی از قولِ قهرمانی در جام ملت ها فاکتور گرفت! (اینجا بخوانید)
در چنین شرایطی اگر منتقدان از وضعیت فنی تیم ملی انتقاد کنند، وارد بحث بی حاصل و مناقشه بی بدیل «مربی ایرانی و خارجی» شده اند و طبق معمول، مربیان وطنی در این گونه مواقع به یاد تظلم خواهی می افتند.
در نتیجه چاره ای نیست جز اینکه از قلعه نویی بخواهیم در سکوت محض منتقدان که می خواهند مسیر را برای ادامه کار تیم ملی هموار کنند، خودش از تیم ملی و شرایط امروزش انتقاد کند.
قلعه نویی از نیمه نخست بازی با کنیا (که مدت های بود تیم ملی این کشور وجود خارجی نداشت) برایمان سخن بگوید و ایرادها را یکی پس از دیگری خاطرنشان کند و به جای این رضایتمندی بی معنا، از بی برنامگی تیم ملی برای نزدیک شدن به دروازه حریف سخن بگوید. از ضعف خط هافبک که انگار هیچ برنامه خاصی مقابل کنیا نداشت حرف بزند. از سردرگمی خط آتش تیم ملی مثال بزند و اصلا هر چه دل تنگش می خواهد بگوید.
وقتی هیچ قول و قراری برای قهرمانی در جام ملت های آسیا نیست، پس لابد انتقاد از شرایط فنی تیم ملی می تواند به یک بحث جدی تبدیل شود. هیچ جامی که در انتظارمان نیست، پس بیایید با هم گپ بزنیم و به واقعیت های موجود و پتاسنیل واقعی فوتبال ایران اشاره کنیم...