نرگس کیانی: آنچه از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به این سو رخ داد اگرچه در بسیاری از زمینهها تلخ و جانکاه بود اما در برخی حوزهها چون کتاب اتفاقاتی تازه را رقم زد. نگاهی به عناوین پرفروشهای کتاب نیمه دوم سال ۱۴۰۱، خبر از اتفاقی میداد که تا پیش از این شاهدش نبودیم. اگر پیشتر همواره کتابهایی که ذیل عنوان کلی «خودشناسی و خودسازی» دستهبندی میشوند پرفروش بودند، آنچه رخ داد کتابهایی چون «قدرت بیقدرتان»، «توتالیتاریسم»، «آیشمن در اورشلیم (گزارشی در باب ابتذال شر)»، «خشم شهری: شورش طردشدگان»، «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» و... را بالاتر نشاند. اتفاقی که هم در تهران و هم در دیگر شهرهای ایران قابل مشاهده بود و در غیاب اطلاعات و آماری رسمی در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، کافی بود به عنوان یکی از اهالی رسانه هر ماه با کتابفروشیها و ناشران تماس بگیرید و عناوین پرفروش ماهشان را بپرسید تا دریابید اتفاقات رخ داده با همه تلخیاش، امری قابل تامل را در حوزه کتاب رقم زده است؛ کتابهایی با موضوع زنان، جنبشهای معاصر، تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی در صدر پرفروشها قرار گرفتند و روال سابق را، عادتمان را به دیدن کتابهای «خودشناسی و خودسازی» در میان پرفروشها، برهم زدند. در این میان مخاطبان اگر خواستند رمان هم بخوانند، انتخابشان جورج اورول بود و یا به سراغ «مزرعه حیوانات» رفتند یا «۱۹۸۴». این همه البته به معنای حال خوش صنعت نشر و کتابفروشیها در سال ۱۴۰۱ نبود. ناشران بسیاری از افزایش قیمت کاغذ، عدم تخصیص کاغذ یارانهای و خرید کاغذ از بازار آزاد گله کردند و کتابفروشیهایی هم تعطیل شدند.
سلیقهای عمل کردن وزارت ارشاد در توزیع کاغذ یارانهای
سال ۱۴۰۱ در حالی به پایان رسید که نوسان بسیاری را در افزایش قیمت برخی از کالاها شاهد بودیم. کتاب نیز از این قاعده مستثنی نبود. از آنجایی که قیمت کاغذ ارتباطی مستقیم با قیمت دلار دارد، تولید و نشر کتاب نیز با افزایش قیمت روبهرو شد. این مسئلهای بود که خبرآنلاین به منظور بررسی ابعاد آن به گفتوگو با ناشران نشست.
محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث با اشاره به این که ناشران هر سال سهمیهای ارزی داشتند که دولت به کاغذ اختصاص میداد و زیر نظر وزارت فرهنگوارشاد اسلامی در اختیار ناشر قرار میگرفت، گفت: «پیش از این طبق ضوابط وزارت فرهنگوارشاد اسلامی و زیر نظر اتحادیه ناشران کتاب، به ناشران کاغذ میدادند اما از حدود یکسالونیم پیش یعنی بعد از این که دولت تغییر کرد، قوانین قبل کنار گذاشته شد. وزارت ارشاد تخصیص کاغذ به ناشران را دست گرفت و به هر کس که خودش خواست کاغذ داد. نماینده اتحادیه هم حضور نداشت. به گونهای که به بسیاری از ناشران پرکار و شناختهشده که بار نشر بر عهده آنها بود، کاغذی تعلق نگرفت. به طور مثال نشر چشمه، ثالث، ققنوس و... کاغذ یارانهای دریافت نمیکنند.»
بیشتر بخوانید:
وزارت ارشاد در توزیع کاغذ یارانهای سلیقهای عمل میکند
پرفروشهای کتاب سال ۱۴۰۱ چه بودند؟
مدیر نشر ثالث با بیان این که زمانی که اتحادیه ناشران کاغذ توزیع میکرد، قیمت بازار آزاد کاغذ طی دو سال روی مبلغ ۵۵۰ هزار تومان ثابت بود، افزود: «قیمت کنونی هر بند کاغذ ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان شده است. در نتیجه قیمت کاغذ نسبت به سال ۹۹ حدود ۳ برابر و نسبت به سال ۱۴۰۰ دو برابر شده است. مردمی که در چنین شرایطی کتاب میخرند، ایثار میکنند. آنها از هزینههای زندگی کم میکنند و کتاب میخرند که ارزش بسیاری دارد.»
عماد شاطریان، مدیر انتشارات بیدگل نیز در همین خصوص به خبرآنلاین چنین گفت: «قیمت یک بند کاغذ در اواخر دیماه ۸۹۰ هزار تومان بود، پیش فاکتور آن در بهمنماه ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و در پایان اسفند ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان.» اتفاقی که موجب میشود او سال ۱۴۰۲ را برای صنعت نشر «قدم زدن در مه» بداند زیرا هیچ تصویری از قیمتها و سازوکار افزایش آن وجود ندارد.
نمایشگاهی که ناشران مطرح در آن شرکت نکردند
سیوسومین نمایشگاه کتاب در سال گذشته بدون حضور ناشرانی چون، نی، نیلوفر، ققنوس، ناهید، دوستان، مرکز و چندین ناشر دیگر برگزار شد. اتفاقی که موجب شد رسانهها از آن با عنوان «غیبت ناشران مطرح در نمایشگاه کتاب» یاد کنند. از جمله دلایل این اتفاق آسیبی بود که ناشران معتقد بودند با حضورشان در نمایشگاه به کتابفروشیها وارد میشود. در مورد این اتفاق و دلایل آن، در زمان وقوع، صحبتهای بسیاری شد و از جمله محمود معتقدی، شاعر و منتقد ادبی در این باره گفت: «ناشرانی که به اصطلاح سرشان به تنشان میارزید، در نمایشگاه کتاب امسال شرکت نکردند. آنها ترجیح دادند که به شکل مجازی کتابشان را بفروشند. به نظرم شاید حساب هزینه و رفتوآمد و جابهجایی را کردهاند و دیدند که در مجموع حضور در نمایشگاه کتاب برایشان صرف نمیکند.»
منتقدان معتقد بودند اصولا نمایشگاه کتاب در هیچ جای جهان جای عرضه کتاب نیست و چنانچه از نامش پیداست محل نمایش کتاب است. آنها میگفتند ناشرانی که در نمایشگاه شرکت نکردهاند به این آینده دور میاندیشند که نمایشگاه کتاب مانند نمایشگاههای بزرگی چون بلونیا، فراکفورت و قاهره و... صرفاً محل نمایش و فروش کپیرایت کتاب باشد. به این شکل برای ناشرانی که در نمایشگاه حضور نیافتهاند، وقت بیشتری هم باقی خواهد ماند. هزینه برای آنها بیشتر است و حساب کردهاند که در صورت شرکت در نمایشگاه سود و آوردهای برایشان باقی نخواهد ماند. در مجموع نمایشگاه کتاب امسال برای ناشران و مخاطبان به دلایل مختلف جذابیتی نداشت.
تعطیلی کتابفروشیها
صنعت نشر پس از دو سال درگیری با آسیبهای کرونا و تعطیلیهای پیدرپی کتابفروشیها، با تعطیلی ۴ کتابفروشی آن هم در همان ماههای ابتدایی سال ۱۴۰۱ مواجه شد. تعطیلیهایی که همچون یک هشدار برای ادامه حیات کتابفروشیها در ایران عمل کرد. این چهار کتابفروشی در حالی تعطیل شدند که دو نمونه از آنها در زمره کتابفروشیهای باسابقه و قدیمی تهران با سابقه ۴۰ تا ۵۰ ساله به شمار میرفتند و یک کتابفروشی دیگر نیز در زمره حرکتهای تازهای بود که بازار کتاب در سالهای اخیر به خود دیده بود. عمده این فروشگاهها دلیل تعطیلی خود را مشکلات مالی و اقتصادی بیان کردند مشکلی که سالهاست گریبانگیر نشر و اقتصاد پیرامون آن شده است. فروشگاه کتاب کودک و نوجوان در خیابان انقلاب، کتابفروشی فردوسی در خیابان تجریش، کتابفروشی گوشه در خیابان شریعتی و کتابفروشی چهل کلاغ از جمله کتابفروشیهای تهران بودند که در ماههای ابتدایی سال تعطیل شدند و البته این تعطیلیها در ماههای بعد از آن با تعطیلی کتابفروشی آفتاب در مشهد و در معرض تعطیلی قرار گرفتن کتابفروشی اسم در تهران ادامه پیدا کرد. آخرین تعطیلی، مربوط به کتابفروشی خوارزمی بود که البته دلیلی جز مشکلات مالی داشت و ادامه کار آن به برگزاری دادگاه منوط شد.
۲۵۹۲۵۹