با وجود سخنرانی رهبر انقلاب درباره برخورد برنامهریزی شده درحوزه حجاب، هنوز اخباری از خواست تندروها در برخورد سخت با بیحجابی بهگوش میرسد و این پرسش کماکان برجا میماند که در جایی که مسئولان طراز اول، از سیاستهای فرهنگی و نرم، سخن میگویند ورهبری از برخوردهای «بیقاعده» انذار میدهند، تندروها، با دنبال دستیابی به چه هدفی، تنش در جامعه را دنبال میکنند؟
رهبری امسال را سال «مهارتورم و رشد اقتصادی» نامیدهاند و هر فردی که با اقتصاد، حتی در یک مغازه کوچک هم سر و کار داشته باشد میداند لازمه عملیاتی شدن چنین شعاری، آرامش و ثبات در جامعه است. ابراهیم رئیسی رئیس جمهور بهدنبال جهش عجیب و غریب ارز بعد از اعتراضات بهصراحت اعلام کرد که اعتراضات، نقش تعیین کنندهای در بیثباتی بازار ارز داشته است. امیرعبداللهیان وزیرخارجه و مرندی مشاور تیم مذاکره کننده نیز از توقف مذاکرات برجام بهدنبال اعتراضات گفتند. کارشناسان از اضمحلال سرمایه اجتماعی نظام در صورت ادامه تقابل با جوانان هشدار میدهند و از همه مهمتر رهببری از نقش مشکلات اقتصادی بر حجاب میگویند اما داعیهداران انقلاب و دین و شهدا، هنوز بر طبل جنگ میکوبند.
آنچه واضح است این که بخشی از جامعه بههر دلیلی امروز سبک زندگی ارائه شده از سوی حاکمیت را نمیپسندد.. بخشی از جامعه هم اصرار دارد تا آن سبک را در ساحت جامعه حفظ کند. اما آیا این دو طیف را باید در برابر هم قرار دارد؟ بهویژه یک طیف را جمعیت جوان و نوجوانی تشکیل میدهد که ویژگیهای نسلی و سنی خود را دارند و برخورد با آنها شیوه خاص خود ، از جمله ، اقناع و نه تهدید و ارعاب را می طلببد. این نسل،قرار است، سرمایه اجتماعی و انسانی فردای این نظام را بسازد و از دست رفتن آن به علت بکارگیری شیوه های آمرانه و تهدیدآمیز،می تواند چالشی جدی برای آینده نظام نیز تلقی شود.
با این اوصاف، سوال اصلی اینجاست که در این شرایط بحران های اقتصادی شدید، چرا تندروها، حاضرند، این نسل را دچار ناامیدی از آینده هم کنند،و سرمایه آینده نظام را بهنفع منافع کنونی خود بسوزاند؟
با وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعلی و در نبود رغبت کافی برای حضور جریان اصلاح طلب، جریان تندرو میداند که باید وارد رقابت با جریان معتدل اصولگرا شود. جریان اصولگرا، تا پیش از این، یک پایگاه سنتی رای داشته که بیش از رقابت سیاسی از سر تکلیف بهپای صندوق رای میآمده و امروز بهدلیل مشکلات اقتصادی همین پایگاه آن اندازه نحیف شده که براساس نظرسنجی منتشرشده توسط سایت نمایندگان، در تهران، تنها ۱۵ درصد مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد و با در نظر گرفتن این امر که نمایندگان فعلی مجلس در مجلس دهم بهدلیل مشارکت گستردهتر مردم با رایی بهمراتب بالاتر از انتخابات مجلس فعلی از راهیابی به مجلس بازماندند، مشخص میشود اینان باید هر طور شده تنور انتخابات را سرد کنند تا در رقابت با هم طیفیهای خود پیروز باشند و آنها که میدانند کوچکترین امکانی برای حل مشکلات اقتصادی ندارند تا به مدد آن بتوانند نظر مردم را جلب کنند، باید مردم را کماکان ناامید و خشمگین نگاه دارند و حتی دغدغههای راهبران و دلسوزان نظام هم برایشان در برابر حفظ کرسیهای خود، از اهمیت جدی برخوردار نیست .
امروز سیاستورزان متعقل و معتدل جریان اصولگرایی از اینان بهعنوان دلسوزان ناآگاه یاد میکنند اما نگاهی بهرفتارها و گفتارهای این جماعت اقدامات آنان از سر ناآگاهی را در محل تردید قرار میدهد. زیرا استمرار رفتار آنان قادر است حوادث پاییز گذشته را تکرار کرده، نتیجه آنکه دوباره جهش نرخ ارز و تنش در روابط بینالملل و آسیب اقتصادی، را شاهد باشیم. پس واقع بینانه آن است اگر همانطور که رهبری گفتند، راه اقناع با آنان درپیش گرفته شود. صمن آنکه اگر در پاییز گذشته تعدادی هم در اعتراض به مشکلات اقتصادی آمدند امروز به مدد کمتدبیری و ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت، تعداد ناراضیان کم که نشده، افزوده هم شده است.
با این استدلال ساده عیان میشود که خلاف مشی مورد تاکید رهبر انقلاب، تندروها دنبال تنش هستند و بر عکس تلاش میکنند تا بدون التزام به روح و استراتژی سخنان ایشان و با ارائه تفسیرها و خوانش های دور از واقعیت،از این سخنان ، مردم را مقابل نظام قرار دهند.
*روزنامه نگار
۲۱۶۲۱۶