ازدواج و تنهایی دو واژهای نیستند که کنار هم قرار گیرند؛ اما این دو واژه در مورد بسیاری از زوجهای دنیا صدق میکند. ممکن است تعجب کنید و از خود بپرسید که چه میشود زوجها با وجود اینکه کنار هم هستند، احساس تنهایی میکنند؟
بیایید به ۶ دلیل اصلی این اتفاق در زندگی زوجها نگاهی بیندازیم:
بیشتر بخوانید: چرا برخی مردان در رابطه طولانی مدت دوام نمیآورند؟
اگر با فردی ازدواج کردهاید که از نظر احساسی و روانشناختی، فردی آزاردهنده است، بدون تردید بیشتر مواقع احساس تنهایی خواهید کرد. اگر نگران رفتارهای پرخاشگرانه و آزارهای کلامی همسرتان باشید، مسلما سعی میکنید از او فاصله بگیرید. با این کار از کشمکشهای احتمالی در امان میمانید.
گاهیاوقات در سالهای اولیه زندگی مشترک ممکن است همسرتان کاری کند تا از خانواده یا دوستانتان دور شوید و کاری کند که فکر کنید غیر از او کسی را ندارید تا هر رفتاری که میخواهد با شما داشته باشد. این وضعیت باعث میشود با وجود اینکه ازدواج کردهاید، باز هم احساس تنهایی کنید.
ممکن است برنامههای کاری شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگ نباشد. شاید یکی از شما شبها دیروقت، پس از اینکه دیگری به خواب رفته است به خانه میآیید. یا صبحها وقتی بیرون میروید که همسرتان هنوز خواب است. اگر چنین است فرصت اینکه بتوانید با یکدیگر ارتباط کافی داشته باشید را ندارید. این وضعیت باعث میشود نتوانید از اتفاقهای کوچک روزمره با یکدیگر صحبت کنید. این روش زندگی سرانجام شکافی در روابطتان ایجاد میکند که گاهیاوقات نمیتوانید آن را ترمیم کنید.
وقتی برنامههایتان بدین شکل ناهماهنگ میشوند، باید با یکدیگر در مورد موضوع حرفهتان مصالحه کنید. البته هرگز وارد بحث اینکه شغل کدام یک از شما مهمتر یا اضطرابآورتر است نشوید، زیرا به نتیجهای نمیرسید.
موقع صحبت درباره حرفه، کار یا فرزندتان، (اگر فرزندی دارید)، باید اولویتهایتان را در نظر بگیرید و ازدواجتان را به خطر نیندازید. باید یاد بگیرید تمام جنبههای زندگیتان تعادل داشته باشند. درباره برنامه کاریتان گفتگو کنید و اهمیت اینکه ازدواجتان در خطر است را در نظر بگیرید. وقتی بتوانید برنامههایتان را با هم هماهنگ کنید، مسلما از تنهایی خلاص میشوید.
در زندگی ممکن است با اتفاقی روبهرو شوید که هرگز انتظارش را نداشتهاید. در اینگونه مواقع از همسرتان انتظار دارید که حداقل از نظر عاطفی شما را حمایت کند. اما اگر چنین اتفاقی نیفتد، ممکن است بین شما و همسرتان فاصله بیفتد و پس از مدتی احساس تنهایی کنید.
اگر زوجها در مواقع لازم از یکدیگر حمایت عاطفی نداشته باشند، با وجود اینکه کنار یکدیگر هستند، احساس تنهایی خواهند کرد.
چند وقت یکبار با همسرتان رابطه جنسی دارید؟ در واقع وقتی صمیمیت جنسی بین زوجها نباشد، یکی از آنها یا هر دو نفرشان احساس تنهایی میکنند. بدتر از همه وقتی محبتهای کوچک، مانند نوازش یا بوسه، هم در روابطتان دیگر وجود نداشته باشد، شرایط بسیار بدتر خواهد شد. ممکن است این محبتهای ساده به نظر بیاهمیت بیایند، اما اینطور نیست. معمولا آنها مقدمه صمیمیت جنسی هستند؛ بنابراین اگر میخواهید احساس تنهایی نکنید این صمیمیت را از دست ندهید.
اگر شما و همسرتان برای کنار یکدیگر نشستن و صحبت کردن بهاندازه کافی وقت نگذارید، پس منتظر لحظههای تنهایی باشید که بهزودی به سراغتان میآید. به این زمانی که برای بودن کنار هم اختصاص میدهید، «زمان باکیفیت» گفته میشود و در روابط با همسرتان بسیار مهم است. در این زمان است که میتوانید علایق، آرزوها و حتی دوستان و دشمنان او را بشناسید.
گاهیاوقات شکاف بین شما و همسرتان به دلیل درد و رنجشی است که از اختلافات گذشته بر روح و روانتان سایه افکنده است. این زخمهای التیامنیافته اجازه درست شدن روابط بین زن و شوهر را نمیدهند. اگر از گذشته از همسرتان دلخوری و رنجشی دارید باید با استفاده از راهکارهایی که معمولا روانشناسان در اختیارتان قرار میدهند، مشکلاتتان را حل کنید تا اوضاع بهتر شود.
برای اینکه بتوانید از احساس دردناک تنهایی نجات یابید، چند کار زیر را انجام دهید: