خبرگزاری فارس- تبریز- لیلا حسینزاده: مصاحبه با محمد فرشکاران آنهم به صورت اختصاصی واقعا سخت است! از دنگ و فنگ گرفتن وقت که بگذریم گیر آوردن او در دفترش در روزی که برای مصاحبه تعیین شده و نشاندنش پای گفتوگو کار حضرت فیل است!! فرشکاران ترجیح میدهد وسط سوال و جواب بلند شود برود مدیران یا نمایندگانی را که به دیدارش آمده اند بدرقه کند و بعد برگردد!
اما اگر موضوع مصاحبه بررسی موشکافانه فرمایشات مقام معظم رهبری باشد، وسواس خاصی به خرج می دهد و با دقت و تانی بسیاری به هر سوال پاسخ می گوید:
در ادامه مشروح گفتوگوی ما با محمد فرشکاران، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی آذربایجانشرقی در ارتباط با برخی از توصیههای مقام معظم رهبری بویژه در حوزه اقتصاد تقدیم حضور میشود.
*بهای استقلال را باید پرداخت!
فارس: مقام معظم رهبری تاکیدات فراوانی بر حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور دارند به نظر شما اهمیت حفظ این استقلال تا چه اندازه است و جلوگیری از تسلط غرب بر سرنوشت مردم کشورهای هدف بویژه کشورهایی که صاحب منابع طبیعی و نعمات خدادادی همچون کشور ما هستند چه آثاری می تواند داشته باشد؟
در طول تاریخ تمام آزاداندیشان به دنبال آن بودهاند که کشور خود را در استقلال کامل نگه دارند و این موضوع در کشور ما با انقلاب سال ۱۳۵۷ معنا یافت.
در مجامع و نهادهای بینالمللی فشارها در راستای محدود کردن و از بین بردن استقلال کشورهایی است که میتوانند روی پای خود بایستند و حرفهایی برای گفتن در فضای سیاسی و اقتصادی دنیا داشته باشند.
این تلاشها نمودهایی هم دارد. برخی از کشورها از لحاظ اقتصادی بسیار پیشرفته هستند اما از نظر سیاسی به نهادهای قدرت دنیا وابسته بوده و عدم استقلال سیاسی آنها کاملا مشهود است. هر چند در جایگاه کشورهای پیشرفته باشند و سطح رفاهی و معیشتی آنها هم بالا باشد. یک سری از کشورها صاحب نفت و منابع طبیعی بوده و آقایی خود را مدیون همین منابع و از نظر سیاسی دست نشانده ابرقدرتهایی هستند که این منابع را از آنها خریداری میکنند. طیفی از کشورها هم مثل کشورهای آفریقایی مورد نظر سیاسیون و قدرتهای دنیا نیستند اما در تقسیمبندیهای دنیا به خاطر اینکه منابع طبیعی مثل الماس، طلا و اورانیوم دارند استقلال سیاسی ندارند و به قدرت های جهانی وابستهاند.
حفظ استقلال در شرایطی که قدرتهای جهانی به هیچ وجه نمیخواهند استقلال دیگر کشورها حفظ شود بسیار سخت بوده و بهای گزافی دارد که باید آن را پرداخت. ما به برکت خون شهدا و تفکرات و بینشهای والای امام راحل و مقام معظم رهبری توانستهایم در بسیاری از عرصههای سیاسی دنیا نقش اصلی خود را ایفا کنیم. اما هزینه هایی که یک کشور، یک اقتصاد و هیات حاکمه متحمل میشود تا به این موقعیت برسد بسیار فراتر از چیزی است که بتوان توصیف کرد. چرا که قاعدههای بازی قدرتهای بزرگ در راستای منافع خود آنها و برای محدود کردن استقلال سایر کشورها است.
در مجموع کشورهای قدرتمند میخواهند فکرها، الگوها و منشهای خود را به ما تحمیل کنند برای اینکه جلوی این اتفاقات گرفته شود باید استقلال خود را که بسیار ارزشمند است، حفظ کنیم و بهایش را نیز بپردازیم.
معتقدم اگر تفکر یک ملت بتواند استقلال خود را حفظ کند در سایر عرصهها هم استقلالش حفظ خواهد شد. در تفکرات شیعه هم حفظ استقلال خرد، اندیشه و تفکر دارای مبانی و ریشه های ذاتی و عملی است. درس اساسی آقا ابا عبدالله در واقعه کربلا این است که اگر بخواهی استقلال خود را حفظ کنی باید بهای کامل آن را که حتی ممکن است جانت باشد پرداخت کنی.
*استعدادها در جایی شکوفا میشوند که سرمایه وجود دارد
فارس: اعتماد به نفس ملّی را چگونه باید ارتقاء داد؟
استعدادها در جایی شکوفا میشوند که سرمایه وجود دارد. اعتماد عام یا فرد زمانی تقویت میشود که آگاهی و به دنبال آن اعتماد بنفس فرد بالا باشد. دستیابی به آگاهی از طریق پژوهش حاصل میشود و اعتمادسازی دقت، مطالعه و شناسایی صحیح متغیرها را میطلبد. اگر نتیجه اعمال به خروجی منتج نشود اعتماد به نفس در فردیت فرد و ملیت کاهش مییابد. ولی هر قدر خروجیهای مورد انتظار بیشتر باشد اعتماد به نفس بیشتر خواهد شد.
اگر رسانههای مدرن امروزی حقایق را وارونه جلوه دهند و شما آگاهی نداشته باشید و تشخیص ندهید، اعتماد به نفستان کاهش مییابد. این کمبود اعتماد به نفس کل خروجیها را از بین میبرد و خسران شدید ایجاد میکند. در مقابل اعتماد به نفس نسبی موجب ایجاد هم افزایی و فضاهای جدید کاری، خروجی های مشخص، تنوع علمی، شکوفایی، نوآوری و حفظ استقلال و خوداتکایی میشود.
اعتماد عام، حکمرانی و حکمروایی منطقی را تسهیل و تسریع و اعتماد متقابل بین مردم و حاکمیت را تقویت میکند که موجب هم افزایی متغیرهای پیشرفت، تولید و توسعه با متغیرهای درونزا و برونزا و پیشبرد سیاستهای داخلی و خارجی میشود.
اگر بخش خصوصی به صورت انحصاری عمل کند شبه دولت میشود
فارس: چه راهکارهایی برای افزایش نظارت و کاهش دخالت از سوی دولت بر اقتصاد ارائه میدهید؟
مفهوم دولت و ملت در مملکت ما یک مفهوم هم افزا است و همگرایی اینها اتفاقاتی رقم زده که توانستهایم از سختترین شرایط عبور کنیم.
اعتماد بین دولت و ملت به صورت ید واحد حکمروایی مطلوب را ایجاد میکند. در حکمرانی در یک طرف مردم و در طرف مقابل حکومت قرار دارد؛ اما در حکمروایی مردم و حکومت یکی هستند؛ یعنی دولت و ملت مصداق مییابد. درکارهای ساختاری و پایهای که از عهده مردم خارج است حضور دولت و نوع برنامهریزی و خدمترسانی اش لازم و موثر است. وقتی دولت تولید را به انحصار خود در میآورد، کارآیی و بهرهوری، راندمان و خروجی را کلا کاهش میدهد؛ اما وقتی به عنوان پشتیبان، راهنما و بسترساز وارد صحنه شده و مدیریت اقتصاد را به مردم و بخش خصوصی واگذارد موجب ایجاد فضای عادلانه رقابتی و شکوفا شدن ظرفیتهای بالقوه جامعه میشود.
البته اگر بخش خصوصی به صورت انحصاری عمل کند شبه دولت می شود و تحقق اقتصاد مردمی میسر نمیشود؛ اینجا هم حضور دولت مهم است تا جلوی انحصارطلبی را بگیرد و با اجرای قوانین ضدانحصاری فضاها را برای فعالیت عامه مردم و رقابتپذیری بخش خصوصی باز کند. در مجموع دولت باید حافظ منافع مردم و پشتیبان فعالیتهای اقتصادی آنها باشد.
*مسیر دشوار عبور از اقتصاد نفتی!
فارس: چگونه میتوانیم از اقتصاد نفتی عبور کنیم و بند ناف اقتصاد را از صادرات نفت خام ببُریم؟
بدترین وضعیتی که بر کشورهای نفتی حاکم است اتکاء صرف به درآمدهای نفتی و تک محصول بودن است. همانطور که قبلا هم اشاره کردم بسیاری از کشورهای نفتی آقای پول هستند یعنی اگر به هر دلیلی پول نفت از اقتصاد اینها حذف شود، به همان قبایل بادیه نشین تبدیل میشوند. مگر اینکه تفکرات سرمایهگذاری و مدیریت مالی در اینها اتفاق افتد و نفت را به عنوان عامل ظرفیتساز ببینند.
اگر این اتفاق بیافتد و اقتصاد کشوری از خام فروشی دست کشیده، جامعه از نظر منابع و مصارف کاملا مدیریت و نفت هم در نقش پس انداز آتی جامعه در شرایط بحرانی و خاص ظاهر شود، قطعا برنده خواهد شد. در واقع نفت به عنوان منبع ثروت باید به آحاد جامعه تسری یابد و بتواند به به خودزایی و افزایش بیانجامد.
البته در اقتصادی که بیش از نیم قرن به صورت مستمر از طریق درآمدهای نفتی توسعه یافته، نفت باعث شکاف طبقاتی شده و در رفاه و نوع توزیع درآمد تاثیرات منفی داشته عبور از اقتصاد نفتی سخت و دشوار است!
بهترین کار این است که نفت به عنوان ثروت در صندوقی خاص ذخیره و به صورت علمی، عملیاتی و مدیریت شده صرف سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال شود که فواصل طبقاتی را از بین ببرد. لازم است مکانیزمهای کنترل مانند مالیات هم در جامعه به درستی کار کند و بتواند از ثروت اندوزی افراد جلوگیری کند و جامعه را به تعادل نسبی منابع و مصارف برساند.
فارس: برای قطع وابستگی اقتصاد کشور به دلار چه راهکارهایی را ارائه می دهید؟
برتون وودز در سال ۱۹۷۲ دلار را به عنوان ارز قابل مبادله به دنیا معرفی میکند. بعدها ارزش دلار را با طلا می سنجیدند تا کشورها در مبادلات ارزی بینالمللی طلا را با خود حمل نکنند و در مقابل آن دلار مقیاس داد و ستد قرار گیرد.
در SDR که یک نظام متشکل جهانی است نرخ مبادله ارزها نسبت به هم تعیین می شود و کشورها هم از آن تبعیت میکنند و مراودات تجاری آنها بر پایه دلار است. اما اگر ما بخواهیم نرخ دلار را تغییر دهیم باید با پارهای از کشورها همسو و وارد پیمانهای منطقهای شویم که مبنای نرخهای ارزی مناطق و یک پایه پولی شکل گیرد. مثلا ۱۰ کشور ارزی را برای خود تعیین کنند که ارزش آن نسبت به ارزهای دیگر و پایه آن بر حسب طلا تعریف شود و کشوری که توانایی اقتصادی لازم برای حمایت از این ارز را دارد در بین این ۱۰ کشور قرار گیرد و در نهایت مراوده این ارز از طریق دلار صورت گیرد.
نمونه این نوع ارز یورو است که کشورهای اروپایی در مقابل دلار عرضه میکنند. یعنی یک کشور به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد.
*مدل پویای بازار 80 میلیونی ایران تبیین نشده است
فارس: به نظر شما چرا رشد اقتصادی کشور در بیشتر سالهای دهه نود صفر و حتی زیر صفر بوده است؟
تولید ناخالص داخلی کشور وابسته به مقادیر تولیدی و استفاده از توانمندیهای عوامل تولید مثل کار و سرمایه روی کالا و خدمات است. اگر مقادیر نسبت به سال قبل افزایش یابد، رشد تولید اتفاق افتاده اما اگر ثابت بماند تغییری حاصل نشده و اگر مقادیر به سمت کاهش برود و ظرفیتهای خالی تولید ایجاد شود دچار GDP منفی شدهایم.
عوامل موثر در رشد اقتصادی صرفا داخلی نیست. متغیرهای درونزا و برونزا، رکود و سطح عمومی قیمتها نیز معمولا خیلی موثر هستند.
تاکنون مدل پویای بازار ۸۰ میلیونی ایران تبیین نشده است. در نتیجه بازار به شما فضا نمیدهد. اگر تولیدات داخلی را با واردات کالاهای خارجی مقایسه کنیم متوجه میشویم کشور چین الگوهای بازار ۸۰ میلیونی ما را کاملا درک کرده اما خود کشور ایران هنوز درک نکرده است. اینجا است که باید در نظر آوریم تولید ناخالص داخلی اقتصاد ۸۰ میلیونی ملی که متکی به تولیدات داخلی است در چه وضعی قرار می گیرد.
از یک طرف مباحث مربوط به تحریمهای ظالمانه و فشار محدودیتهای بازارهای مالی دنیا و از طرف دیگر رکود اقتصادی، تولید را در کشور مقید می سازد که مجموع اینها باعث شده GDP کشور از تحرک کافی برخوردار نباشد. اگر از نفت در اقتصاد کشور صرف نظر شود رشد اقتصادی و GDP کند خواهد بود.
باید بازارشناسی دقیق صورت گیرد؛ الگوهای بازار را درک کنیم و قدر جمعیت ۸۰ میلیونی کشور را بدانیم و در برآوردهای اقتصادی و تولیدات به این سمت رویم. از طرف دیگر دسترسی به بازارهای منطقهای و بینالمللی هم مهم است که بتواند در رشد تولیدات به صورت ارزآور وارد شود.
فارس: چگونه اقتصاد مردمی میشود؟
مفهوم اقتصاد مردمی این است که تولید، توزیع و دسترسی به منابع و تسهیلات بین مردم به صورت عادلانه صورت گیرد. اگر مردم به این امکانات دسترسی داشته باشند، خواهند توانست فعالیت های خود را ثمربخش کنند در غیر اینصورت انحصار ایجاد خواهد شد.
آگاهی از قوانین و مقررات، امکان حضور در سرمایهگذاریهای مشخص به صورت سهام شرکتهای بزرگ یا با سرمایهگذاریهای اندک به صورت شرکتهای هلدینگی مشخص باعث میشود، مردم بتوانند به تصمیمگیریها و سرمایهگذاریها وارد شوند و تاثیر آن را در زندگی خود به صورت عملی لمس کنند.
وقتی صحبت از ورود مردم به اقتصاد است فکرها به سمت بازار و دفتر و دستک خرید و فروش معطوف میشود. در حالی که حضور مردم در اقتصاد به فهم کاربردهای مشخص اقتصادی در گستره بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی و خدمات بر میگردد و لازم نیست همه افراد صاحبت شرکت باشند. مهم این است که من نوعی به عنوان فعال اقتصادی در عرصههای مختلف به عاملهای اقتصادی متصل شوم تا بتوانم سرمایهگذاری خود را روی سهام مشخص انجام دهم و از ظرفیتها و سود این سهام بهره برم.
انتهای پیام/۶۰۰۲۶