حرفهای تکان دهنده دکتر علی انصاریان
پزشک معالج علی انصاریان چند روز پس از مرگ این پیشکسوت ارزنده حرفهای جالبی را درباره روند درمانیاش بر زبان آورد.
دکتر محمدرضا هاشمیان؛ پزشکی است که نامش طی یکی دو هفته گذشته بسیار بر سر زبانها افتاد. او به عنوان پزشک معالج علی انصاریان طی روزهای قبل مورد هجمههای زیادی قرار گرفت. حمله به پزشک انصاریان از چند روز قبل از فوت او آغاز شد و بعد از درگذشت این پیشکسوت شدت بیشتری گرفت.
دکتر هاشمیان اما حالا چند روز بعد از درگذشت انصاریان لب به سخن گشوده و در یک لایو اینستاگرامی از حال و روز نه چندان خوبش میگوید. صحبتهای این پزشک را در ادامه میخوانید:
سی تی اسکن علی انصاریان را نشان دادم و خیلی هجمه علیه من آمد و گفتند اخلاق پزشکی را زیر پا گذاشته است. بحث آنقدر به حاشیه رفت که اگر الان بخواهم حرف بزنم، نمیدانم چه اتفاقی میافتد. تا حدی از موضوع را باز میکنم اما آنقدر موضوع دارد، میتوانم بگویم یکی از سختترین موارد مبتلا به کرونا بود.
قاعده بر این است در آنفولانزا کسی که واکسن میزند، نمیمیرد. قاعده بر این است که تنها راه پیشگیری از کرونا واکسن زدن است. در این هم شکی نداریم که واکسن برای کرونا باید زودتر میآمد. همین واکسن روسی که به تازگی وارد شده، ۶ ماه پیش درخواست دادیم بیاید.
بحث این است که بیمار(انصاریان) به عنوان یک ورزشکار چرا باید بهای سی یو برود؟ چرا باید علی انصاریان به ICU برود؟ اگر او آمده سی تی اسکنی که نشان دادم چرا حاشیه ساز شد؟ همه حرفه ایهای کووید ۱۹ بعد از آن گفتند چقدر درگیری ریههای انصاریان زیاد است. من هم گفتم با درگیری بسیار شدید ریه مواجه هستیم.
کسی که ۱۰، ۱۱ روز دیر مراجعه میکند و سهل انگاری صورت گرفته است. درمان اختصاصی هم نگرفته بود. عدد درگیری ریه انصاریان اصلا معمول نبود. کلیه و کبد او هم افت کرده بود. تلاش کردیم وضعیت او را بهبود ببخشیم تا بتواند بعضی داروها را از طریق کلیهاش دفع کند.
بعد از یکی دو روز پزشک معالج او تماس گرفت و گفت چون شرایط انصاریان از نظر تنفسی بدتر شده و همه ریه درگیر است باید در ICU بستری شود و احتیاط را بالاتر ببریم. از من خواستند که پزشک معالج انصاریان باشم. من هم استقبال کردم چون درمان هر مریضی حال آدم را بهتر میکند. از طرفی میناوند حالش بد بود و قبول کردم که بالای سر انصاریان باشم.
وضعیت انصاریان از زمانی که من او را دیدم تا انتها اکسیژن خونش هیچ وقت نرمال نبود. فقط در زمان دمر خوابیدن اکسیژن بالا میآمد. بدون ماسک اکسیژن حتی نمیتوانست درست اکسیژن دریافت کند و نفس بکشد. ما از پیشرفتهترین سیستم استفاده کردیم. ظرف ۴۸ ساعت به من گفتند یک آپشن بالاتر برویم و از مسیح دانشوری درخواست کردم که درخواست جدیدترمان را بیاورند تا بیمار بتواند بهتر تنفس کند. این اتفاق افتاد و مجهز شدیم. با این سیستم توانستیم اکسیژن خون علی انصاریان را حفظ کنیم. روزهایی شد که بدون ماسک واقعا دچار مشکل میشد. ما به او انرژی میدادیم که چیزی نیست و اگر ۱۰ روز مقاومت کنی، درمان میشوی.
جاهایی شد که او نتوانست حتی از روی تخت پایین بیاید. او میگفت دکتر نمیتوانم از تخت پایین بیایم. ما نمیتوانستیم اینها را بگوییم. مردم الان به من خیلی تهاجم میکنند. مردم احساس میکنند علی انصاریانی که ۱۲۰ دقیقه فوتبال بازی کرده چرا باید به این روز بیفتد. آنها تصور میکنند که من آن انصاریان را دیدم، در حالی که من یک فرد کاملا متفاوت را دیدم. ما همه تیمهای پزشکی را در کنارمان داشتیم.
می دانستیم خطا در این نوع درمان شانسی ندارد. میخواستیم نظریات را دریافت کنیم. تمام مسائل در پرونده پزشکی درج شده است. بعضیها میگویند هاشمیان علی انصاریان را کشته است. این چه نحو صحبت کردن است؟ کدام پزشکی وجود دارد که دوست داشته باشد بیماری را بکشد.
متاسف و متاثر هستم از وزارت بهداشت. نه تنها در رابطه با علی انصاریان. خیلی وقتها جوان هایی که در کووید فوت کردند، خانواده شان میگفتند این با پای خودش آمده بود. چرا فوت کرد؟ وزارت بهداشت هیچ وقت شرایطی را مهیا نکرد که در تلویزیون و رسانه ملی حاضر شویم و توضیح بدهیم. فقط گفتند اگر این پزشکها به تلویزیون رفتند، اجازه ندهید صحبت کنند.
ما شرایط را باید زودتر به مردم میگفتیم. نه وقتی علی انصاریان درگذشت، دکتر مسعود صابری بیاید و در صفحه شخصیاش در این باره شفافسازی کند.
پزشک معالج وظیفه دارد روحیه مریض را بالا ببرد. آدمی که غرور دارد و شاید ماسک هم دوست نداشته بگذارد. ما این تحمل را به انصاریان دادیم که ماسک بزند. من برای گرفتن ماسک ویژه اکسیژن علی انصاریان گدایی کردم تا بتواند راحت تر نفس بکشد. برای آوردن تجهیزات مسیح دانشوری میدانید چه کارهایی کردم؟ چرا باید اینطور با من برخورد شود؟ چه کردم جز اینکه تیمهای مختلف درمانی را جمع کردم و همه بالای سر بیمار بودیم.
امیدوار جلو رفتیم و تا لحظه آخر امیدمان را قطع نکردیم. ایشان در قید حیات بود، همراهانش میگفتند از بیرون پیام دادهاند که آقای انصاریان فوت کرده. من ناراحت میشدم. اعصاب ما خرد میشد که چرا این حرف را میزنید؟ مادرش را بالای سر او بردیم که بفهمد زنده است. حیات دارد.
اینطور فشاری بالای سر ما بود. بعد هم این حادثه تلخ اتفاق افتاد. جزییات زیادی وجود دارد اما خیلیها را نمیتوانیم بگوییم. یک گروه پزشکی بیاید و این مسئله را از نزدیک ببیند.
آقای جهانپور در وزارت بهداشت! شما که یک سی تی اسکن را نگذاشتید ما دربارهاش صحبت کنیم، خودتان بیایید و جزییات را ببینید تا متوجه شوید چه اتفاقی افتاده است؟ قضیه این است که ما برای علی انصاریان سنگ تمام گذاشتیم. هرکسی که آمد اینطور بود. چون با عشق و علاقه بود.
نه کسی دنبال مسائل مالی بود. نه دنبال اسم و آبرو بود. فقط دنبال این بودیم که یک انسان شریف، ورزشکار و هنرمند را با این وضعیت ریه برگردانیم. میخواستم سانحه ختم به خیر شود که نشد. ما پیرمردهایی داشتیم که فکر میکردیم فوت میکنند اما زنده به منزل رفتند.
خیلی از پزشکانی که احساس داشتند، آمدند. خیلیها نیامدند شاید فکر میکردند اگر بیایند مشکل ساز میشود. هرکس خواست با دلش آمد و کمک کرد. امروز اگر ایرادی گرفته میشود، دیگر دیر است. علی انصاریان فوت کرده وزمان گذشته است.
ما ورزشکار ووشو، علی انصاریان و مهرداد میناوند را داشتیم که فوت کردهاند. دیر مراجعه کردن نکتهای است که باید جدی گرفته شود. این اشتباه تا انتهای کرونا ادامه دارد. یک نفر ۲۰ ساله فوت کرده، اما پیرمردهایی بودند که خوب شدند. در تیم ملی فوتسال بانوان هم فوتی داشتیم. فکر نکنیم کسی که ورزشکار بوده جزو قربانیان نیست. قهرمان بدنسازی اوکراین فوت کرد. دیگر چه میخواهید بدانید؟ باید به موقع به بیمارستان مراجعه کرد.
آیا آلارم مناسب در کشور ما مشخص است؟ از نظر من خیر. فوتبالیست ۲۹ ساله نفت آبادان فوت کرد. یکسری آدمها را مثل میناوند و انصاریان فوت کردند که محبوب هستند. اینها نیستندو اگر به خودمان نجنبیم خیلیهای دیگر هم نیستند.
توصیه دوم من این است که خواهش میکنم درباره واکسن شوخی نکنید. اینکه سر برند بجنگیم. هر واکسنی که در دنیا درست شده، وجود دارد و باید استفاده شود. واکسن خوب است، هرچه گیرتان آمد بزنید. اگر در ایران هم ساختند جایی تایید میشود و پس خوب است. آنقدر کار خارق العادهای نبوده است. واکسن از اول آمدن ویروس تولید شد اما اعلام نمیشد. ممکن است بعضی هایش عوارض داشته باشد. آنفولانزا هم عوارض دارد. این هم ممکن است داشته باشد. عارضهاش اما این است که از کرونا نمیمیریم.
توصیه سوم هم بحث فرهنگی است. در ماجرای کرونا بحث فرهنگی بزرگی را ضعف داریم. ما دیگر انسان قدیمی نیستیم. ارتباطات ما بهم میخورد. اینکه یک نفر دارد فوت میکند بخواهیم همه را اذیت کنیم، چه میشود؟ اگر خطای پزشکی بوده خانواده بیمار شکایت میکنند و جلو میروند. اینکه وقتی چیزی نمیدانیم همه را درگیر کنیم، اشتباه است. الان یک آشوبی در دل همه افرادی که فوت کردند وجود دارد. این مشکلات نهادینه بوده و هرروز فقط آمار فوت را میگذاشتیم. اینها مثل علی انصاریان بودند. یک در یک بیمارستان ۳ مریض داشتیم. پدر و مادر و فرزند. مادر و پدر ازای سی یو خارج شدند و پسر فوت کرد. اگر مردم این صحنهها را ندیدند، ما حافظه مان پر شده از این مسائل وحشتناک کرونا.
مادر علی انصاریان به عنوان عزیز همه ما، در روز مادر به قول فردوسی پور بدترین هدیه را میگیرد، خیلی سختی کشید. او را قبل از مرگ پیش علی بردم تا روز عید او را ببیند. چند ساعت بعد علی فوت کرد. ما از نمونههای مادر علی انصاریان زیاد داشتیم.
اگر فکر میکنید هرگونه کوتاهی برای علی انصاریان شده، بدانید بیشترین نوع درمان را در کل کشور برای او دادیم. همراهانش میدانند چه کارهایی برایش کردیم. ما دو پرستار برای نخستین بار در تاریخ برای انصاریان گذاشتیم. بدانید اگر برای انصاریان مشکل بوده، برای همه فوتیها با شرایط بدتر وجود داشته است.
همه ما ناراحت هستیم. هیچ کس بیشتر از مادر علی انصاریان ناراحت نیست. یک مقدار رفتار آنها را تبعیت کنیم. کمی اجازه بدهیم دور و بر او چگونه میگذرد؟ انصاریان شرایط مناسبی نداشت، نه در بدو ورود و نه وقتی که نیاز به اکسیژن پیدا کرد. این را بدانید این نوع برخورد و بحث در کشور ما نهادینه میشود.
این موضوع عدم اعتماد میآورد. فردا درباره خیلیهای دیگر ادامه پیدا میکند. این اتفاق شروع یک واکنش متقابل است. اصلا جالب نیست. من هم از این به بعد اگر بگویند فلان مریض را ببین، امروز را فکر میکنم. چرا باید این همه فحش بشنوم؟ چرا باید نگران باشم؟ من رفتم کمک بکنم نه اینکه پول در بیاورم.
من داور مسابقه فوتبال نبودم؛ من خودم جزوی از این تراژدی هستم. من کنار مریضم بودم. من مدام بالای سر او بودم. من از ویروس جهش یافته نمیترسیدم؟ یک دقیقه میتوانستند بالای سر مریض بایستد؟ این نوع برخورد در یک کشور سابقهاش را در دنیا ندیدم.
ناراحت نیستم از اینکه وزارت بهداشت آن بلا را سر من آورد و دارو به من نداد. امروز هم از پزشکی که از بیمارستان دیگری تجهیزات و دارو برده را حمایت نمیکنند، ایرادی ندارد. خدایی بالایی سر هست و من خیالم راحت است. وجدانم راحت است. از زندگی ام گذاشتم تا شخصی را نجات بدهم اما نتوانستم. هیچ کدام از ما نتوانستیم این کار را بکنیم. همه کار برای علی انصاریان انجام دادم و چیزبیشتری نداشتم. با این شرایط من هستم و نیاز به آرامش از وزارت بهداشت و جاهای دیگر ندارم. خداوند متعال این صحنهها را ببیند و کمکم کند.