به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقام معظم رهبری در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است درباره بیعت همافران نیروی هوایی با امام خمینی میفرمایند:
«خاطره نوزده بهمن، یک خاطره افتخار برانگیز است. جوانان نیروی هوایی - چه همافران، چه افسران و چه درجهداران - آن روز یک کار عاشورایی کردند. آن روز که جوانان نیروی هوایی در خیابان ایران کارتهای شناساییشان را بر سر دست گرفته بودند و به طرف بیت امام میرفتند، خود من شاهد و ناظر بودم. از قبل از ورود به مقر امام بزرگوار، تا وقتی که وارد شدند و آن طومار را خدمت امام آوردند و بقیه اموری که انجام دادند، یا آن نمایش عجیب، همه و همه کار آسانی نبود. در همان کار رژه همافران، شاید صد شهید خوابیده بود؛ آری، احتمال داشت که نیمی از همان جمعیت، یا درصد مهمی از آن، به خاطر این اقدام، جان ببازند؛ اما هراسی به دل راه ندادند و این کار را کردند.
این کار، یک حرکت رمزی و به اصطلاح نمادین و نشاندهنده حضور نیرو بود. معنایش این شد که ما این لباس و یراق و نشان و واکسیل و این ظواهر را برای خودش نمیخواهیم، بلکه اینها را برای حقیقت و هدفی میخواهیم و حاضریم در راه آن هدف جانمان را هم مایه بگذاریم. آنها عملاً هم نشان دادند. «ان الذین قالوا رینا الله ثم استقاموا»" در میانه راه متزلزل نشدند.
آن روز احساسات ما اگر بخواهد در یک جمله خلاصه بشود، این طوری می شود که احساس کردیم که ما پیروز شدیم. یعنی بزرگترین سدی که تصور میشد در مقابل انقلاب مانعی ایجاد خواهد کرد، آن روز احساس شد که دیگر وجود ندارد. قبلاً تصور میشد که ارتش با خونریزی، انقلاب را عقب خواهد انداخت؛ هم دشمن تصورش این بود، هم خود ما این بیم را داشتیم. علت هم این بود که کسانی بر ارتش مسلط بودند که جز این، از آنها چیزی انتظار نمیرفت. وقتی که دیدیم جوانهای ارتش که نشاندهنده بدنه اصلی ارتشاند، آنطور در مقابل مظهر انقلاب، یعنی امام رژه رفتند و اظهار همراهی کردند و شعار دادند و بعد پرچمشان را آوردند بالا، دادند خدمت امام که امام امضا کنند؛ احساس کردیم که این سد و این مانع وجود ندارد.
این حرکت روز نوزدهم بهمن سال ۵۷، از سوی نیروی هوایی، بلافاصله از سوی مردم پاسخ داده شد. این هم یک درسی است؛ یعنی شب بیستویکم و بیستودوم بهمن، وقتی که مقر نیروی هوایی از طرف لشکر گارد، مورد تهدید قرار گرفت، حمله کردند. قصدشان هم این بود که نیروی هوایی به تعبیر آنها متمرد را تنبیه کنند. اینجا مردم به کمک نیروی هوایی شتافتند...من یادم نمیرود، نیمههای آن شب - ماها در خیابان ایران در منزلی شبها میرفتیم و متفرقاً بیتوته میکردیم - شنیدم صدای افرادی از داخل خیابان ایران میآید که مردم را به کمک میطلبیدند، برای خیابان پیروزی، که بیایید آنجا، لشکر گارد حمله کرده؛ این را من به چشم خودم دیدم. یعنی یک عدهای همانجا رفته بودند برای کمک به نیروی هوایی؛ عدهای هم راه افتاده بودند در سطح شهر، آن بخشی که من بودم، خیابان ایران بود؛ بقیه جاها هم حتماً رفته بودند و مردم را صدا میکردند و طلب میکردند که بیایید به نیروی هوایی کمک کنید. مردم هم میشتافتند و میرفتند و کمک میکردند.»
۲۷۲۱۵