بیانیه «فراجا» تاکید میکند که با بی حجابان به صورت هوشمند برخورد خواهد کرد. اینکه تکنولوژی حاضر قادر باشد چنین موضوع گستردهای را پوشش دهد، محل بحث کارشناسان بوده و همین موضوع گرههای تازهای در بحث حجاب اجباری افزوده است. تعدادی از متخصصان از جمله محمدجواد آذری جهرمی وزیر سابق ارتباطات از عدم امکان اجرای طرح مذکور گفته است؛ مشکلاتی چون بی حجابان زیر ۱۸ سال که سوابق چهرهنگاری در اتوماسیون اداری ندارند و آنقدر تعدادشان بالا هست که وزارت آموزشو پرورش هم در بیانیهای تهدیدشان کند و یا امکانات بوروکراتیک همچون داشتن نیروی انسانی لازم، برای انجام آن، بهگونهای که ضریب خطایشان قابل اغماض باشد از دیگر موانع کار است. سوال اصلی اینجاست که آیا مسئله حجاب در کشور با جریمه و تنبیه و جرمانگاری حل میشود؟ آیا مسئله ویدئو و ماهواره و... با چنبن تنبیهاتی حل شد؟ آیا زمانی که ویروس کرونا در دنیا، هر روز چند صد هزار انسان را به کام مرگ میکشاند اصلا امکان برخورد قهری با متخلفان وجود داشت؟ در همین ایران، مگر نه آنکه همانها که امروز از برخورد تنبیهی و قانونی با بی حجاب میگویند در مواجهه با کرونا خلاف مقررات به اماکن مذهبی میرفتند و ضریح میبوسیدند و تعطیلی اجتماعات مذهبی را برنمی تافتند؟
واقعیت این است که در جامعه انسانها با نگرشهای متفاوتی زیست میکنند. همه به فراخور درک خود از واقعیات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی این آگاهی را خدشهناپذیر دانسته و نمیپذیرند که سلایق و علایقشان از جانب گروه دیگر تحدید شود. در اینجا مهم آن است که این علایق و سلایق بدون آسیب رساندن به یکدیگر بتوانند کنار هم در صلح و آرامش همزیستی داشته باشند، این اشتباه است اگر گمان بریم که اصرار گروهی که نگرشش در جامعه تحدید میشود، برای زیستن بهشیوه خود، لجبازی با گروه محدود کننده تلقی شود. چنانچه آنها که در جریان کرونا با نگاه مذهبی یافتههای علمی را تحمل نمیکردند و تلاش داشتند تا از باور خود دفاع کنند. در چنین شرایطی برخورد قهری بهطور قطع نتیجه نخواهد داد. اگر این افراد قانع نشوند بههر شیوهای سعی در بروز و ظهور آنچه با آن زیست میکنند، خواهند داشت. اگر در اقلیت باشند تلاششان کمتر مثمرثمر خواهد بود و اگر در اکثریت، دیگر نمیتوان جلوی آنان را گرفت. در مورد برخورد با بیحجابان هم میتوان بهعینه دریافت که بخش بزرگ جامعه با یک دامنه وسیع از باحجاب گرفته تا بیحجاب با برخورد سخت موافق نیست و همین پروژه برخورد با آنان را به شکست میکشاند. خبرگزاری فارس که مخاطبانش در طیف سنتی و تند جامعه قرار دارند، در همین چند روز گذشته مطلبی منتشر کرده بود که در آن خواهان برخورد حکومتی بهجای برخورد مردم با مردم شده بود. در پائین همین مطلب، ۴۲ نفر کامنت را منتشر کردهاند. از این تعداد تنها ۱۱ نفر خواهان برخورد سخت با بیحجابها شدهاند و جالب آنکه ۶ نفر با این امر مخالفت کردهاند. هرچند در این کامنتها میتوان نظری را هم دید که معتقد است که اصلا زن نباید از خانه بیرون بیاید و کار و تحصیل کند. همین امر نشان میدهد که حتی اکثریت مخاطبان خبرگزاری مذکور هم چنین رویکردهای تندی را نمیپسندند و مایلند جامعه بر اساس مدارا طی طریق کند. مهمتر آنکه بسیاری از همین مومنان میبینند که برداشت افراد از دین، حتی در جناح خودی امروز متکثرتر از آن است که بخواهند همدیگر را مورد قضاوت قرار دهند و برای اجباری کردن مقوله حجاب هم نباید از دین مایه گذاشت، زیرا از ۵۲ کشور مسلمان تنها ایران و افغانستان حجاب اجباری دارند و دست بر قضا این دو، کشورهایی هستند که در میان کشورهای اسلامی از وضعیت توسعه و رفاه مقبولی هم برخوردار نیستند.
همانگونه که روزنامه جوان هم نگاشته بود، در تبلیغ و ترویج حجاب باید زبان تازهای یافت که تازگی، اصل موضوع در یک اثرگذاری فرهنگی است. تبلیغات تکراری گذشته، اگر کارآمد بود که دیگر نیازی به برخورد سخت امروز نبود. فرهنگ بهطور قطع آن حوزهای است که چکمه نمیتواند در آن مسلط شود چرا که خودش از جنس نرم است، آرام و زیرین. اگر نظام سیاسی بخواهد موفقیتاش را در پروژه حجاب گرو بگذارد، شکست گامبه گام در این پروژه که از همان ابتدا تا امروز و از پاییز گذشته بهطرز چشمگیری در سطح کشور عیان شده و کار را از برخورد با بدحجابی به برخورد با بیحجابی سوق داده، به شکست مانیفست اسلام سیاسی تعبیر خواهد شد. بهنظر می رسد حتما حکومت اسلامی باید تلاش کند تا در کنار بسط فرهنگ حجاب و عفاف آن بخش از هواداران تندروی خود را هم قانع کند تا برای افزایش سرمایه اجتماعی کشور و ایجاد آرامش و به مدد آن افزایش وفاق و همبستگی ملی که این روزها با وجود آرایش سیاسی نظام بینالمللی بیش از پیش بدان نیازمندیم، به روشهای خشونت پرهیز روی آورند.
*روزنامه نگار
۲۱۶۲۱۶