نیم‌نگاهی به زندگی «پیر مغان همدان»/ مردی که خود را وقف ستیز با جهل کرد

خبرگزاری فارس جمعه 25 فروردین 1402 - 16:46

خبرگزاری فارس- همدان، علی پنبه‌ای: نخستین روز عید نوروز ۱۴۰۲ و در نخستین ساعات بود که به همراه دوستان و نزدیکان او، خودمان را به منزلش رساندیم. کفش‌ها را که درآوردیم، خودمان مرتب کردیم و جلوی در گذاشتیم، عادت همیشگی‌اش بود که کفش‌های مهمان را جفت کند و تا مقابل در حیاط  بدرقه.

فقط این اواخر بر اثر بیماری که بر او مستولی شده بود و به اصرار ما تنها تا جلوی درب ساختمان می‌آمد و این رسم را به جا نمی‌آورد. اتاق ورودی ساختمان مهیا بود تا هرکس از راه می‌رسید پذیرایی شود. بیش از یک ساعت مشغول سخن گفتن بودیم، شعر منوچهر آتشی را برایمان با آن لحن حماسی‌اش خواند، منقلب شد و اشک چشمانش جاری؛ از اینکه بگوییم و بخندیم لذت می‌برد و می‌گفت: «هیچ چیز برای من زیباتر از این نیست که جمع شوید و بگید و بخندید.» سر کوک که می‌شد، سعی می‌کردیم که سئوال‌های بزرگ به ظن خود از او بپرسیم.

ذهن او گنجینه بزرگ علم، تاریخ و فلسفه ایران زمین است از باستان تا امروز. گاهی که از تاریخ و اوضاع احوال معاصر می‌پرسیدیم می‌گفت: «من تا سلطان محمود جلوتر نیامدم».اما گاهی که از کوره در می‌رفت و سخن ناصواب می‌شنید درباره آن دوره هم سخن می‌گفت.

او یک دانشمند واقعی بود و «نمی‌دانم» را خوب فراگرفته بود، گاهی چنان استوار «نمی‌دانم» را می‌گفت که تمام جان آدمی یک تکان اساسی می‌خورد. درباره هم او که نمی‌دانم می‌گفت، داریوش شایگان گفته است: «... او منشور روشنفکری در ایران را به دست داده است...» یا احسان یارشاطر گفته: «... راستی را، به کوشش‌ها و همت سرکار و به استقصائی که در تألیفات خود به کار می‌برید، آفرین باید گفت. پیداست که همه ساعات و دقایق شما صرف پژوهش و خدمت به فرهنگ و تاریخ و ادب ایران می‌شود؛ و حال، گذشته از همدان، خطة ری و بزرگان آن را نیز مشمول تحقیقات گسترده خود قرار داده‌اید.

قدر کوشش‌های پیگیر سرکار بر اهل نظر پوشیده نیست...» و به قول کامران فانی: «... اذکائی، نظریه‌پرداز تاریخ، و مورخ اندیشه و فرهنگ ایرانی است...». آری به راستی که پرویز اذکائی عاشق ایران بود و بارها اشک‌های او برای وطن را به چشم دیده‌ایم. علیرضا ذکاوتی قراگوزلو که یار غار و دیرینه‌اش است نظرش را اینگونه بیان می‌کند: «... اذکائی دارای سه وجه محلی(همدان‌شناسی)، ملی (ایرانشناسی) و جهانی است که با جنبه انسانی نیز مقرون شده است...».

پرویز اذکایی انسانی بود که دورن و بیرونش یکدست بود، ارزش‌های انسانی در نزدش جایگاهی والا داشت، او در بهار ۱۳۱۸ به دنیا آمد و ۸۴ سال بعد در بهار ۱۴۰۲ دنیا را ترک گفت.

تولد در همدان

پرویز اذکایی و آنچنان که خود تخلص می‌کرد، «سپیتمان»؛ در یک خانواده فرهنگی زاده شد. تا پایان تحصیلات دوره متوسطه در همدان ماند و با پایان دوره خدمت در نظام در سال ۱۳۳۹، تصدی کتابخانه دبیرستان امام خمینی(ره) «پهلوی سابق» را بر عهده گرفت. در دبستان فرهنگ که پدرش محمدکاظم اذکائی مدیر، بنیاد کرده، تدریس کرد.

شوق و اشتیاق به یادگیری اذکایی را لحظه‌ای تنها نگذاشت و بنابراین به حوزه علمیه رفت و مورد توجه حضرت آیت‌الله فقید آقای آخوند ملاعلی معصومی همدانی که هرگاه اسم او را می‌شنید، رضوان‌الله تعالی را پیوند می‌داد؛ قرار گرفت. در واقع آشنایی اصلی اذکایی با ابوریحان بیرونی را مرحوم آقای آخوند رقم می‌زند.

به روایت خود اذکایی وقتی درباره نوروز مقاله‌ای می‌نویسد، آقای آخوند کتاب آثارالباقیه را شخصاً از کتابخانه‌اش می‌آورد و به او می‌دهد. اذکایی در این باره می‌گوید: «آنقدر آثارالباقیه را به عربی خواندم که حفظ شدم.» در نهایت اذکایی آنچنان در بیرونی‌شناسی پیش می‌رود و آثار متعددی می‌آفریند که سیدحسین نصر، اسلام‌شناس و فیلسوف بزرگ ایرانی درباره آن گفته: «درباره بیرونی چیزی نمانده که اذکایی نگفته باشد».

سردبیر نشریه پیک اسلام به امر آقای آخوند

نخستین مقالات و رسالات سپیتمان در جراید محلی و سپس در نشریات مرکز به چاپ رسید. در سال ۱۳۴۱ که مجله پیک اسلام به مثابه ارگان حوزه علمیه همدان(-غرب) به زعامت مرحوم آقای اخوند نشر یافت؛ حسب امر، عهده‌دار طبع و ویرایش آن گردید و مطالب خود را نیز در این نشریه به چاپ رساند.

سپس تحصیلات دانشگاهی را از سال ۱۳۴۴ در دانشگاه تهران در رشته تاریخ آغاز و همزمان در کتابخانه مجلس شورای ملی وقت، با دیگر کتاب‌شناسان و فهرست نگاران نسخه‌های خطی چون دانش‌پژوه، افشار و منزوی، آشنا و به همکاری می‌پردازد. رفاقت و دوستی او با مرحوم ایرج افشار نویسنده و فرهیخته بزرگ ایران‌زمین تا پایان عمر آن مرحوم ادامه یافت و بسیاری از آثارش چون مجموعه ماتیکان‌های او توسط موقوفات دکتر محمود افشار به چاپ رسید. مرحوم ایرج افشار هرازگاهی به همدان آمده و میهمان منزل اذکایی بود، او درباره دانشمند بزرگی همدانی گفته است: «من نویسنده هستم اما محقق واقعی اذکائی است».

سپیتمان همزمان با تحصیل در دانشگاه تهران در دبیرستان آرش( تهران نو)، ادبیات فارسی، عربی، تاریخ و جغرافیا تدریس می‌کرد. اذکایی در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و پس از مدت کوتاهی خدمت در وزارت کشور، تصدی بخش عربی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را بر عهده گرفت و بیش از یکسال در آنجا خدمت کرد، سپس به عنوان کارشناس متون تاریخی مرکز مردمشناسی ایران در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد.

اذکایی با تشکیل کنگره‌های سالانه تحقیقات ایرانی، در سال ۱۳۴۸ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به عضویت دائم آن در آمد. سپیتمان در چندین کنگره علمی داخل و خارج از کشور به نمایندگی از ایران حضور یافت که از جمله آن می‌توان به کنگره جهانی ابوریحان بیرونی (تهران ، ۱۳۵۲)، جشنواره جهان اسلام(لندن، ۱۳۵۴) و المؤتمر الدولی للبیرزه ( منعقد در امارات متحده عربی، ابوظبی، ۱۳۵۴) شرکت کرد.

طلبه تحقیق

او در سال ۱۳۵۴ با مأموریت تحصیلی به دانشگاه منچستر انگلستان رفت و در بخش مطالعات شرقی آنجا به عنوان «طلبه تحقیق» و با رساله «جغرافیای تاریخی همدان» دوره دکتری را تحت اشراف مرحوم پرفسور بویل گذراند. سپس در سال‌های پس از انقلاب به ترتیب عضو هیأت علمی دائره المعارف تشیع، دائره المعارف اسلامی( دانشنامه جهان اسلام) و دائره المعارف بزرگ اسلامی؛ و از مولفان آنها بوده و چند صد مقاله بلند و کوتاه در موضوعات تاریخی، کتابشناسی، رجال، انساب، نجوم و تاریخ علم اسلامی و ایرانی در آنها نوشته است.

محققی به تمام معنا

سال‌های ۶۶ و ۶۷ به عنوان کارشناس نسخ خطی در بنیاد دائره المعارف اسلامی، چند اثر را برای چاپ عکسی آماده کرد که از جمله تفسیر مفاتیح الاسرار شهرستانی با مراجعه به فهارس وی انتشار یافته است. سپس دانشگاه بوعلی سینا امر فهرست‌نویسی نسخ خطی کتابخانه مرکزی را طی یک طرح تحقیقاتی به او محول کرد. دکتر اذکایی ساعاتی محدود نیز به تدریس رشته‌های معارف اسلامی و علوم اجتماعی در دانشگاه‌های همدان پرداخته ولی اهتمام وی یکسره متوقف بر امور تحقیق است.

پرویز اذکایی حدود ۵۰۰ اثر در طول عمر تحقیقاتی خود خلق کرده که هر یک از معتبرترین آثار مربوط به حوزه تخصصی او به حساب می‌آید.

ترجمه و تحقیق و تعلیق آثارالباقیه ابرویحان بیرونی، مجموعه ماتیکان فلسفی، تاریخی، کتابداری و ...؛ ماتیکان عین القضات، همدان‌نامه، فرهنگ مردم همدان، حکیم رازی، شاه همدان، باباطاهرنامه و... از جمله آثار برجسته او است.

بسیاری او را عاشق علم یا خادم معرفت خواندند، اما اذکائی ضمن اینکه از الطاف این افراد قدردانی می‌کند، انگیزه خود را چنین بیان می‌کند:« انگیزه درونی من در پدیدآوری این اثرها برخلاف آنچه می‌گویند اصلاً عشق و شیدایی یا خدمت به علم نیست؛ به عبارت دقیق‌تر، من علم‌دوست نیستم یا به خاطر علم‌دوستی این کارها را به ثمر نمی‌رسانم، بل همانا جهل‌ستیزم و به خاطر دشمنی و کینه شدیدی که نسبت به جهل دارم، می‌کوشم اینگونه آثار علمی را پدید آورم...»

پرویز اذکایی در سال ۱۳۹۵، ۱۴ هزار جلد کتاب و مجله شخصی خود را وقف کتابخانه مرکزی همدان نمود که امروز در دسترس علاقمندان قرار دارد و خانه شخصی خود را نیز برای ایجاد کتابخانه عمومی میرزا محمدکاظم اذکایی مدیر(کوی شکریه) وقف اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان کرد.

او خود را با افتخار یک کتابدار تا پایان عمر تلقی می‌کرد  و شغل کتابداری را فرای معلمی و شغل‌های دیگر می‌دانست. روحش شاد و یادش گرامی باد.

پایان پیام/۸۹۰۴۰/  

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.