به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا- محسن صمیمی: تقویت رژیم شاهنشاهی پهلوی و شخص رضاشاه برنامه ای بود که ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا پیگیر آن بود که نتیجه آن ایجاد مسابقه پرسود تسلیحاتی در خلیج فارس شد.
ماجرا این بود که نیکسون بعد از سالها ممنوعیت فروش سلاح به ایران، پس از دیدار ماه مه ۱۹۷۲ خود با شاه، به دولت آمریکا دستور داد که سیاست محدودکردن فروش تسلیحات به ایران را کنار گذارد. در نتیجه تا سال ۱۹۷۴، فروش جنگ افزارها و خدمات نظامی آمریکا و توافق های مربوط به ساخت و ساز با ایران ۲۳ برابر افزایش یافت.
در اواخر دهه ۱۹۷۰، شاه همچنان به خریدهای پرهزینه جنگ افزار ادامه داد که از جمله آنها سفارش اسکادران های اف چهارده، چهار ناوشکن موشک انداز و هفت هواپیمای ردیابی آواکس بود.
تقویت نظامی انبوه ایران، مسابقه ای تسلیحاتی را در خلیج فارس دامن زد. عراق در واکنش به توان فزاینده ایران و ارسال سلاح توسط رژیم شاه به شورشیان کرد، خریدهای جنگ افزاری اش از اتحاد شوروری را افزایش داد. عربستان سعودی هم در واکنش به تقویت فزاینده نیروهای مسلح عراق، به سرعت بر خریدهای تسلیحاتی اش از آمریکا افزود که شامل خرید شصت هواپیمای اف پانزده در سال ۱۹۷۸ می شد.
اما ابتدای سال 1979اتفاقی ناگوار برای آمریکا رقم خورد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، محور اصلی این استراتژی یعنی ایران از یک دولت کاملا مطیع، با کشور صددرصد متخاصم علیه آمریکا بدل شد؛ ولی با این حال تسلیح کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ادامه یافت و با کلید خوردن جنگ بین ایران و عراق، بازار گسترده ای برای فروش سلاح های آمریکایی و اروپایی ایجاد شد.
در سالهای پس از جنگ، آمریکاییها سعی کردهاند این سیاست را در چارچوب ایرانهراسی پیش برده و کشورهای حاشیه خلیج فارس را به بزرگترین خریداران سلاح در جهان تبدیل کنند.
مخصوصا با آغاز و ادامه جنگ در یمن و حمایت از تروریست ها در سوریه و عراق، عربستان سعودی به بزرگترین خریدار سلاح در جهان تبدیل شد و آمریکا نیز به عنوان بزرگترین فروشنده تسلیحات، گوی سبقت را از رقبای خود ربود و بطور مداوم شاهد انعقاد قراردادهای تسلیحتی ببین ریاض و واشنگتن بوده ایم.
توافق با ایران؛ آیا خرید سلاح کم می شود؟
روزهای پایانی 1401بود که خبر سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به چین و توافقی تاریخی با عربستان سعودی تیتر اول رسانه های منطقه ای و جهانی شد.
دو کشور بیش از دو سال بود که در مسقط، بغداد و در حاشیه مجامع و نشست ها گفت و گوهایی در سطوح کارشناسی و غیر رسمی انجام میدادند ولی اکنون بالاترین مقامات امنیتی دو کشور دور یک میز به توافق رسیده بودند.
خبرها حاکی از این است که در سفر ماههای گذشته شی جین پینگ رئیس جمهور خلق چین به ریاض، وی پیشنهادی به عربستانی ها می دهد تا میانجیگر چنین توافقی باشد و در سفر رئیسی به چین، چنین پیشنهادی به رئیس جمهور اسلامی ایران منتقل می شود.
دولت سیزدهم از ابتدا سیاست همسایگی را در راس سیست های خود قرار داده و بدین جهت از چنین ابتکاری استقبال می کند.
17فروردینماه 1402وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با سفر به پکن، ضمن دیداری با وزیر خارجه چین، بیانیه ای را به امضا رساند که ذیل آن همکاری های جمهوی اسلامی ایران و عربستان سعودی طی یک مراحلی به حالت عادی برمیگردد.
در این بیانیه هرچند از پایان مخاصمه چندین ساله یمن و همچنین ترمیم روابط ریاض-دمشق نشده است ولی اتفاقات جالب توجهی در این زمینه در روزهای اخیر رخ می دهد.
روند صلح ریاض-صنعا شکل گرفته و در این راستا 18فروردین خبری مبنی بر سفر هیات سعودی-عمانی به صنعا منتشر شد تا در باب توافق آتش بس دائمی با انصار الله رایزنی کرده و بدین طریق به این نبرد هشت ساله پایان دهند.
رویترز در این زمینه گزارش داد که در صورت دستیابی به توافق، بازیگران درگیر در جنگ یمن می توانند پیش از آغاز تعطیلات عید سعید فطر، توافق آتش بس را اعلام کنند.
در این زمینه تبادل اسرا آغاز شد و پس از آنکه جمعه صدها اسیر میان دولت نجات ملی یمن وابسته به جنبش انصارالله از یکسو و در طرف دیگر ائتلاف متجاوز عربی و دولت مستعفی این کشور مبادله شد، رئیس کمیته ملی امور اسرای دولت نجات ملی از تبادل کاروان دوم اسرا طی امروز (شنبه) خبر داد و رهبر انصارالله نیز بر ادامه تلاشها برای آزادی تمامی اسرا تاکید کرد.
به نظر می رسد در روزهای آینده روند تبادل اسرا بین دو کشور تداوم یابد و منجر به توافق پایان مخاصمه شود. مخاصمه ای 8ساله که علاوه بر خسارات زیادی بر مردم یمن، هزینه های سختی را برای عربستان در پی داشت و در کنار خسارت سنگین به تاسیساتی چون آرامکو، تسلیحات و مهماتی که خرج بمباران یمن شد، جبران ناپذیر است.
پایان روابط تیره و تار دمشق - ریاض
علاوه بر یمن، دمشق نیز سالها محل جنگی دورادور با نقش آفرینی ریاض بود. حمایت از گروههای تکفیری در ناآرام سازی و جنگ در سوریه و تلاش برای سرنگونی رژیم بشار اسد، بدترین دوران را در روابط دو کشور رقم زده بود ولی در روزهای اخیر وزیر خارجه سوریه در راس هیاتی بلندپایه بعد از چند سال وارد جده شد.
آنچه نمی توان از آن چشمپوشی کرد، اینکه ایران و عربستان ورای همه اختلافات و برداشت های متفاوت سیاسی، یک اشتراک دارند و آن اینکه هردو محور بسیاری از تحولات در منطقه هستند و کنش بسیاری از بازیگران دولتی و غیردولتی منطقه تابعی از کنشهای سیاسی این دو هست.
افزایش قدرت نظامی ایران از سویی که ناکارآمدی سلاح های آمریکایی را نشان داد و میزان تسلط ایران بر حوزه سرزمینی و حوزه نفوذ خود در منطقه به مرور زمان مقامات عربستانی را به این واقعیت نزدیک کرد که دیگر خاورمیانه زمین بازی واشنگتن نیست و بازیگران جدیدی چون ایران و البته چین به عنون رقیب بلامنازع سیاسی-اقتصادی آمریکا، با ادبیاتی جدیدتر و خوانشی نوگرایانهتر و واقع بینانه تر از سیاست، به منطقه غرب آسیا و حاشیه خلیج فارس مینگرند.
شاید بتوان تحولات یکی دوماه اخیر را نقطه عطف شکست دکترین نیکسون در ایجاد دوقطبیهای نظامی-امنیتی برای بهرهبرداری های اقتصادی-امنیتی در خلیج فارس قلمداد کرد که البته این به میزان هوشمندی طرفین مخصوصا طرف عربستانی نیز برمیگردد.
توافق با ایران که روابط دومینو وار با سوریه و یمن و همچنین تقویت روابط ایران با توابع منطقه ای عربستان همچون امارات را منجر میشود، توهم تهدید از سوی ایران را از بالای سر مقامات ریاض که در سالهای گذشته توسط آمریکایی ها شکل گرفته بود، از بین می برد و باید دید که عربستان به چه میزان به سمت کاهش خریدهای نظامی از سوی واشنگتن حرکت خواهد کرد.
انتهای پیام/