عصر ایران ؛ نهال موسوی - چند روز قبل ویدئویی در شبکههای اجتماعی پر بازدید شد که در آن پیام دهکردی (بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون) را نشان میداد که خودش با لباس سفید مخصوص نانوایی در حال نان بر تنور زدن بود و حرفهایی هم درباره تصمیم به نانوا شدن زد که با واکنش مثبت و منفی مخاطبان مواجه شد.
پیام دهکردی در آن ویدئو گفت: «پنج شش ماه است فعلاً در حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت نمیکنم. تصمیم گرفتم در این مدت برای گذران زندگی سراغ کاری بروم که دوستش دارم و نان سالم تحویل مردم بدهم.»
عارفه لک همسر دهکردی که او نیز هنرمند است، ویدئویی از خود و همسرش با لباس نانوایی در اینستاگرام منتشر کرده و نوشته: «نان، شغل جدید ماست…».
پیام دهکردی برای مدتی موسسه فرهنگی و هنری امید را در لاهیجان راه انداخت و حالا به سراغ نانوایی رفته تا به گفته خودش نان سالم دست مردم بدهد. در فضای کلی مخاطبان از این حرکت او استقبال کرده و همین قضیه باعث بیشتر دیده شدن این ویدئو شد اما برخی هم این اقدام او را یک حرکت رندانه برای تبلیغ شغل جدید و تلطیف کردن فضا نسبت به نقشی که در سریال گاندو بازی کرده بود قلمداد کردند.
این اتفاق با واکنش اشخاص فعال فرهنگی، هنری و حتی سیاسی مواجه شد، محمد مهاجری (روزنامه نگار) خطاب به دهکردی نوشت:
«در ویدیویی که منتشر شده ،گفته اید به نانوایی روی آورده و بازیگری را کنار گذاشته اید. نمیدانم این تصمیم بخاطر بازی در سریال رسوای گاندو است یا دلیل دیگری دارد. اما اگر بخاطر سریال بوده خدا را سپاس بگویید و به کفاره حضور در آن کار،در شغل شریف نانوایی به خلق خدا خدمت کنید و دعا کنید که بقیه همکاران سریال هم شغل شرافتمندانه ای پیدا کنند.»
فاضل ترکمن (طنز نویس و منتقد ادبی) هم نوشت: «آقای دهکردی، نکند شما پولِ نان پیام دهکردی را از دستمزد سریال گاندو پرداخت کردهاید؟ خاصه ازاینجهت که در مراسم تجلیل از گاندو نیز مثل همین حالا تا تنور داغ بود، نان را چسباندید! آقای دهکردی! کار شما احیاناً ارتباطی با شعر نان به نرخ روز از ادیب برومند و این بیت ندارد؟ هر کس که خواست مطرحِ دورِ زمان بُوَد / گر نان به نرخِ روز خورَد کامران بُوَد»
اما رضا صائمی (منتقد سینما) از این اقدام پیام دهکردی استقبال کرده و در صفحه اینستاگرامش پستی در حمایت او منتشر کرد و اذعان داشت:
«گذار پیام دهکردی از "بازیگری" به "نانوایی"، گذر او از "هنرپیشگی" به "هنر زندگی" بود... هنر زیستن آن است که وقتی به بن بست رسیدی یا راهی بیابی یا راهی بسازی... او با همین روند و روحیه یکبار سرطان را شکست داد و حالا شیوه ای برای کسب روزی یافت تا غم نان، بلای جانش نشود... تا از شکست نشکند، بشکفد... تا رخوت ناله را به برکت نان بدل کند.... تبدیل کراهت به کرامت... به مشقت نان پختن تن دادن، به از محتاج نان شب شدن... شاید انتخاب نانوایی، انتخابی نمادین بود تا توانایی آدمی را در نان درآوردن و در رهایی از درماندگی در روزهای سخت زندگی نشان دهد....که به سخن سعدی "هر که نان از عمل خویش خورد، منت حاتم طایی نبرد"... به گمانم کار او حتی نمایشی هم باشد قابل احترام است... به قول قطب الدین صادقی: جهان برای یک چیز حرمت قائل است: گذر از رنجها.»
پژمان موسوی، روزنامهنگار نیز در یادداشتی اشاره کرد: «یکی دو روز است فیلمی تبلیغاتی از «مظلومیتِ» پیام دهکردی دست به دست میشود. او در این فیلم، در نانوایی شخصیاش در لاهیجان، در حالی که به شکلی «نمایشی» در حالی که مشغول پُختِ نان است، «روزگار» را مسئولِ اشتغالش به نانوایی میداند و با لبخندی ژکوند، رفیده(بالشتک نان) را به تنور میکوبد. در این که ایشان میتواند هر کاری دوست دارد انجام دهد هیچ شکی نیست ولی از ایشان خواهشمندم فاز مظلومیت و این که دیگر در این سینما نمیشود کار کرد برندارند که بازی ایشان در «گاندو» هیچگاه از ذهنمان نمیرود. مهمتر از بازی اظهارات ایشان است که فراموش نشدنی است.»
در هر صورت آنچه که اهمیت دارد این است که در زمان امروز هیچ اتفاقی طرفدار یا مخالفان صد در صدی را ندارد و طیف وسیعی از آرا و نظرات درباره هر اتفاقی شکل میگیرد. آنچه پیام دهکردی انجام داده است موقت خواهد بود یا دائمی را هم هیچ کس نمیتواند پیشبینی کند. پس باید به هر کسی فرصت داد تا ببینیم چه خواهد کرد.
از ساموئل بکت، نمایشنامهنویس شهیر ایرلندی پرسیدند چرا مینویسد، پاسخ داد: «چون فقط همین کار را بلدم». حال اگر پیام دهکردی کار دیگری هم یاد گرفته است و بلد است، دیگر خود صاحب اختیار است که چه کاری باید انجام دهد. قطعا گذر زمان روشن کننده همه چیز است.