به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در سال ۹۲ وقتی بیژن زنگنه برای دومین بار عزم صدرات بر وزارت نفت کرد، یکی از برنامههایش افزایش تولید میادین نفتی غرب کارون به ۷۰۰ هزار بشکه در روز بود. با قیچی روبان طرحهای آزادگان شمالی، یادآوران و یاران شمالی که قراردادهای آنها در دولتهای نهم و دهم منعقد شده بود و با پیشرفتهای متوسط 60 درصد به دولت یازدهم رسیده بود، تولید نفت از این سه میدان به حدود 220 هزار بشکه در روز رسید.
در این بین اما توسعه میدان آزادگان جنوبی در دولت یازدهم دچار تصمیمات عجولانه و اشتباهات استراتژیک شد تا سرنوشت این میدان همچنان در هالهای از ابهام قرار گیرد. ماجرای توسعه میدان آزادگان جنوبی از این قرار است که ابتدا تولید زودهنگام (early production) این میدان برای تولید روزانه 50 هزار بشکه نفت توسط مناطق نفتخیز جنوب انجام شد. در ادامه در سال 2001 وزارت نفت با شرکت inpex ژاپن یک قرارداد بیع متقابل برای توسعه این میدان منعقد کرد.
اما قرارداد با ژاپنیها به سرانجام نرسید و این شرکت در سال 2008 از قرارداد خارج شد. ماحصل حضور ژاپنیها در ایران یک برنامه جامعه تولید (MDP) از میدان آزادگان جنوبی بود که بر مبنای همین برنامه، مذاکرات با شرکت چینی CNPC برای توسعه میدان آزادگان جنوبی آغاز شده و سرانجام عملیات اجرایی این طرح در شهریور سال 91 کلید خورد.
* توسعه میدان آزادگان جنوبی اسیر ندانمکاریهای وزارت نفت
چینیها هم توسعه آزادگان شمالی را بر عهده گرفتند هم توسعه بخش جنوبی میدان را. ولی عملکرد آنها در این دو بخش مشابه هم نبود. در واقع هر چند عملکرد چینیها در توسعه میدان آزادگان شمالی مطلوب بود اما در میدان آزادگان جنوبی به نسبت با تعلل زیادی مواجه شد که دلیل این تفاوتِ عملکرد نیز به تیم اجرایی شرکت نفت و شرکت CNPC در دو میدان برمیگشت. در نتیجه بعد از روی کارآمدن بیژن زنگنه وزیر نفت، در سال 93 قرارداد با چینیها منتفی شد و آنها از پروژه توسعه میدان آزادگان جنوبی کنار گذاشته شدند.
کارشناسان معتقدند که زنگنه برای باز کردن پای شرکتهای غربی به میادین نفتی ایران، چینیها را کنار گذاشته است، وگرنه این امکان وجود داشت که با مدیریت قویتر و تعامل بیشتر توسعه میدان آزادگان جنوبی نیز همانند آزادگان شمالی توسط شرکت CNPC چین انجام شود. بعضی از کارشناسان فعال در صنعت نفت میگویند شرکت چینی به این دلیل کنار گذاشته شد که شرکت انگلیسی- هلندی رویال داچ شل که توسعه همین میدان مشترک در بخش عراقی را بر عهده داشت خواستار مطالعه این میدان در بخش ایرانی شد و مسئولان وزارت نفت نیز هیجانزده از احتمال حضور شل در این میدان، هم اطلاعات مخزن در طرف ایرانی را در اختیار شل گذاشتند و هم چینیها را از میدان خارج کردند تا فضا برای این شرکت غربی نهچندان خوشنام در ایران باز شود. با این حال در نهایت شل صرفا به گرفتن اطلاعات اکتفا کرد و پیشنهاد مشخصی هم برای توسعه میدان ارائه نداد.
بعد از کنار گذاشتن چینیها و تا تعیین تکلیف مجدد این موضوع، شرکت مهندسی توسعه نفت (متن) عهدهدار برخی اقدامات توسعهای به صورت محدود شد. در این راستا تا سال 95 شرکت متن تعدادی چاه در این میدان حفاری کرد و مناقصه احداث کارخانه فرآورش مرکزی این میدان را برگزار نمود، مناقصاتی که سه بار تکرار شدند ولی هر بار با مخالفت زنگنه همراه شد.
در این راستا قریب به 200 حلقه چاه در این میدان حفاری شد که با دخالت وزیر به دلیل نبود کارخانه، امکان تولید از همه چاههای این میدان مشترک فراهم نبود و هنوز هم نیست. این خواب سرمایه در حفاری چاهها و خسارتهای عدم تولید از میدان مشترک به این امید به کشور وارد شد که توسعه این میدان در آینده به شل و سایر شرکتهای غربی سپرده شود.
با امضای توافق برجام اما تلاشهای زنگنه برای حضور شل، توتال و سایر شرکتهای غربی در پروژههای توسعه میادین ایران به سرانجام نرسید تا تصمیم اشتباه او مبنی بر اخراج چینیها بیش از پیش نوک انتقادات را متوجه وزیر نفت کند. سرانجام بعد از فراز و نشیبهای بسیار، بالاخره در سال 97 طی قراردادی توسعه میدان آزادگان جنوبی بر عهده شرکت پتروپارس قرار داده شد، اتفاقی که فصل جدیدی از بلاتکلیفی را برای این میدان در پی داشت.
*پای ارقام نجومی چگونه به قرارداد توسعه میدان آزادگان جنوبی باز شد؟
به اعتقاد کارشناسان علیرغم آنکه سپردن توسعه میادین به شرکتهای ایرانی پس از گذشت زمان طولانی اقدام قابل دفاعی است و تجربه مناطق نفتخیز جنوب در تولید اولیه 50 هزار بشکهای از این میدان نیز تجربه قابل اتکایی در این زمینه محسوب میشود، اما حتی سپردن کار به شرکتهای داخلی نیز مانند سپردن پروژه به شرکتهای خارجی باید طبق قواعد و رویههای قابل دفاع و سنجشپذیر اتفاق بیفتد.
فارغ از اینکه واگذاری قرارداد بدون برگزاری مناقصه و با ترک تشریفات بستر حضور همه شرکتهای فعال در این حوزه برای حضور در مناقصه و رقابت قیمتی با یکدیگر را فراهم نمیکند، اما اشکالات مبناییتری نیز در مدیریت این قراردادها به خصوص در آزادگان جنوبی نیز به چشم میخورد که اتفاقا بیتوجهی به همین ایرادات نیز باعث شده این قرارداد نیز کارآیی لازم برای توسعه بزرگترین میدان مشترک نفتی ایران را نداشته باشد.
این قرارداد در ابتدا برای پیمانکاری مدیریت توسعه میدان با حقوق میانگین 6000 یورو منعقد شد. همزمان احداث کارخانه فرآورش مرکزی میدان آزادگان نیز به پتروپارس سپرده شد. به بیان دیگر در این قرارداد پتروپارس هم پیمانکار شده بود و هم ناظر تاییدکننده کار و صورت وضعیت. بدیهی ست که چنین قراردادی با توجه به تضاد منافع موجود در ساختار آن طبعا منجر به پیشرفت پروژه نخواهد شد. چنانکه همین اتفاق هم افتاد و سرانجام پس از تحمیل میلیونها یورو خسارت و با فشار دستگاههای نظارتی نوع قرارداد تغییر کرد و به قرارداد پیمانکار عمومی (GC) منجر شد.
با این حال با توجه به ارقام بزرگ قرارداد جدید، صحت محاسبات برای تعیین رقم فعلی قرارداد پیمانکار عمومی با پتروپارس همچنان مشخص نیست و معلوم نیست مبنای تعیین این اعداد و ارقام توسط مجموعه شرکت ملی نفت به جز مذاکره در پشت درهای بسته چه بوده است.
* پیمانکاری که بر کار خودش نظارت میکند و تایید صورتوضعیتها را بر عهده دارد
ایراد دوم ناظر به فقدان تجربه شرکت پتروپارس در توسعه میادین نفتی است. در واقع میدان آزادگان جنوبی نخستین میدان نفتی است که شرکت پتروپارس در آن حضور دارد و این شرکت قبل از آن هیچگونه سابقهای در توسعه مخازن نفتی نداشته است.
البته نباید از یاد برد که پتروپارس یکی از پیمانکاران قدیمی نفتی و گازی به خصوص در حوزه میادین گازی فلات قاره است چنانکه این شرکت پیمانکار توسعه تعداد قابل توجهی از فازهای میدان گازی پارس جنوبی بوده و وظایف و مسئولیتهای خود را به نسبت به خوبی انجام داده است. اما از یک سو شرکت پتروپارس تا به حال کار مخزنی (به خصوص فعالیت در مخزن نفتی) نکرده است و تنها در حوزههای حفاری، احداث سکو و پالایشگاه گازی فعالیت داشته است که مطالعات مخزنی آن توسط دیگران انجام شده بود. و از سوی دیگر در دورههای قبلی آثار مدیریت حرفهای در عملکرد پتروپارس قابل مشاهده بود اما در چند سال اخیر به نظر میرسد پتروپارس نیز به عنوان یکی از مهمترین پیمانکاران نفتی کشور از عملکرد قابل دفاع گذشته فاصله قابل اعتنایی گرفته است.
نکته جالب توجه اینکه شرکت پتروپارس در ابتدا پیمانکار مدیریتی (MC) میدان آزادگان جنوبی شد. به عبارت ساده MC یا Managing Construtor، کارفرماییترین مدل پیمانکاری است که در این مدل شرکت پیمانکار (پتروپارس) این اختیار را دارد که از جانب کارفرما مناقصه برگزار کند و صورت وضعیت بنویسد و تایید کند و در واقع همه رسالتهای کارفرمایی را انجام دهد و در نهایت تنها هزینهها را از شرکت مهندسی توسعه نفت دریافت کند.
در این راستا رضا نجفی کارشناس انرژی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس گفت: «مدل MC تنها زمانی کاربرد دارد که مثلا یک بانک که دانش نفتی ندارد بخواهد در حوزه توسعه میادین سرمایهگذاری کند. حال این بانک با یک شرکت فعال در صنعت نفت که تجربه توسعه میادین نفتی را دارد قرارداد منعقد میکند و آن شرکت را MC خود قرار میدهد تا با تکیه بر دانش فنی آن شرکت کارها را جلو ببرد».
وی ادامه داد: «ولی در حالتی که شرکت مهندسی توسعه نفت، دانش و توانمندی لازم برای مدیریت پیمان را دارد، MC شدن شرکت پتروپارس بدون توجیه بوده و باعث هدررفت منابع مالی میشود که این اتفاق نیز رقم خورد. هر چند بعد از مدتی با پیگیریهای انجام شده پس از هدررفت میلیونها یورو این مدل ملغی شد، اما ایرادات قرارداد به اینجا ختم نمیشود.»
نجفی اظهار داشت:« در حال حاضر شرکت پتروپارس به عنوان پیمانکار GC در توسعه میدان آزادگان جنوبی مشغول به کار است و از طرفی پیمانکار EPC واحد فرآورش مرکزی میدان آزادگان جنوبی نیز است. به بیان سادهتر خود این شرکت کار را انجام میدهد، خودش بر کارش نظارت میکند، صورت وضعیت مینویسد و صورت وضعیت خود را تایید میکند و برای پرداخت ارایه می نماید.»
*کارنامه «تقریبا هیچ» در آزادگان جنوبی پس از گذشت 7 سال
با توجه به آنچه گفته شد اشتباهات سریالی وزارت نفت و شرکت ملی نفت که همه با اعمال نظر شخصی وزیر نفت هم اتفاق افتاده، باعث شده است که توسعه این میدان دچار عقب ماندگی زیادی نسبت به برنامه شود. در این بین هر چند استفاده از توانمندی و ظرفیت بالای شرکتهای داخلی مثل شرکت پتروپارس امری ضروری است اما وزارت نفت بهتر است توجه داشته باشد که بدون ارائه یک مدل قراردادی قابل اتکا در پروژههای بالادست نفت، نه تنها اهداف پروژه محقق نخواهد شد بلکه دستاویزی برای زیرسوال بردن توانمندی شرکتهای ایرانی نیز فراهم خواهد شد تا همه تصمیمات غلط مدیریتی را به پای شرکتهای ایرانی بنویسند.
در نتیجه تصمیمات اشتباه وزارت نفت، اکنون با گذشت 14 ماه پیشرفت فیزیکی واحد فرآورش مرکزی طرح کمتر از 5 درصد است که 35 درصد از برنامه عقبماندگی دارد. همچنین در طرح موسوم به GC نیز کل میزان پیشرفت 2 درصد است و از زمان سپردن کار به شرکت پتروپارس عملا اتفاق خاصی در توسعه میدان نیفتاده است. در این بین یک سوال اساسی وجود دارد، اینکه چه کسی مسئولیت عقبماندگی توسعه میدان آزادگان جنوبی که بزرگترین میدان مشترک ایران و عراق است را بر عهده میگیرد؟
انتهای پیام/